به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، در گزارش صندوق بینالمللی پول آمده است که «سالانه حدود ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و موقعیت شغلی بهتر» از کشور خارج میشوند. این صندوق بینالمللی در گزارش خود میافزاید که رقم خروج حدود 180 هزار تحصیلکرده از ایران، به معنی خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از کشور است.
براساس گزارش روزنامه آرمان و طبق این آمار هماکنون بیش از 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی میکنند و طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال 87 روزانه 2/3 نفر با مدرک دکترا، 15 نفر با مدرک کارشناسیارشد، و صدها نفر با مدرک کارشناسی از کشور مهاجرت کردهاند.
ضرر سالانه 150 میلیارد دلاری خروج نخبگان از ایران
همچنین، چندی پیش رضا فرجیدانا، وزیر سابق علوم اعلام کرد: «هر سال 150 هزار نفر از نخبگان ایران، کشور را ترک میکنند.» این یعنی ماهی 12 هزار و 500 نفر یا روزی 410 نفر از نخبگان کشور به خارج سفر میکنند. سفری که به گفته وزیر علوم، باعث میشود کشور سالانه 150 میلیارد دلار ضرر ببیند.
براساس آمارها همچنین در سال 2011 و 2012 هم در حدود 8/48 از کل دانشجویان فارغالتحصیل لیسانس، ایران را ترک کردهاند. از سویی دیگر موج جدیدی از مهاجرتها درست دو سال بعد روی میدهد، زمانی که دانشجویان فوقلیسانس خود را گرفته و برای کسب دکترا از ایران خارج میشوند تا به کشورهای دیگر بروند. کشورهایی که در صدر آنها آمریکا و کانادا قرار دارد و در این سویش هم فارغالتحصیلان دانشگاههای بهشتی و تهران و شریف.
جایگزینی نخبگان ایرانی با پناهندگان افغانی و پاکستانی
اما آنچه در این میان مطرح است این است که در قبال نخبههایی که از کشور خارج میشوند، ایران چه کسانی را به عنوان مهاجران خارجی در خود جای میدهد؟
در پاسخ به سوال مطرحشده باید گفت، وضع موجود «صادرات و واردات مهاجران» در ایران معاصر بسیار غریب است. ایران در سه دهه اخیر چندین میلیون پناهنده کمسواد را از پاکستان، افغانستان و عراق در خود جای داده است. به همین نسبت و شاید بیشتر، ایرانیان متخصص و دانشگاه رفته و درسخوانده و با استعداد و کارگران ماهر ایران را ترک کرده و به کشورهای آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده اند.
حاصل این جابهجایی، این است که ایران بهعنوان یک کشور در حال توسعه، با داشتن دبیرستانها و دانشگاههای فعال، بخشی از نیروی انسانی تربیتیافته خود را صادر کرده است. تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد، البته در برگیرنده هزینههای فراوان و سرمایهگذاری بسیار از سوی ملت و دولت است.
با کمال تعجب، در مقابل فرار مغزها، ایران میلیونها نفر پاکستانی، افغانی و عراقی را بهطور قانونی یا غیرقانونی در کشور پذیرفته است. این مهاجران نسل اخیر به ایران به قصد بهرهگیری از امکانات و فرصتهای موجود در ایران به میهن ما آمده و در اینجا سکونت اختیار کردهاند.
در کشور دفت نمی شود که چرا نخبگان رفتن را بر ماندن ترجیح می دهند!
حسن موسویچلک آسیبشناس اجتماعی در رابطه با پدیده مهاجرت میگوید: کسی که اقدام به مهاجرت میکند دلایل قانعکنندهای برای این جابهجایی دارد. فینفسه فرد مهاجر به دنبال شرایط بهتر در حوزه کاری و زندگی این عمل را انجام میدهد. چه فرد تحصیلکرده و چه کارگر بیسواد به این امید مهاجرت میکند که وضع زندگیاش را بهتر از قبل کند.
او میافزاید: کشورهایی مانند کانادا که به صورت هدفمند اقدام به جذب و پذیرش مهاجران میکنند، چون برنامه دارند و نیروهایی را پذیرش میکنند که عمدتا متفکر بوده و کارایی متناسب با نیازشان را دارند از پدیده مهاجرت نفع میبرند. در هرحال بخش عمدهای از مهاجران برای کسب و کار، بخشی برای تحصیلات و عدهای هم برای زندگی مرفه و رفاه بیشتر مهاجرت میکنند.
موسویچلک تصریح میکند: پدیده مهاجرت خصوصا برای کشورهایی که برنامهریزی در ارتباط با آن صورت ندادهاند اغلب با مشکلاتی همراه است. مشاغل کاذب، سکونت در اماکن غیررسمی، زندگیهای مجردی، ایجاد مشکلات فرهنگی و... زمینه بروز مشکلات و آسیبهای اجتماعی را در این کشورها افزایش میدهد. بهعنوان مثال در کشور ما چه مهاجران کشورهای همسایه و چه افرادی که از روستاها به کلانشهرها میآیند نمیتوانند جذب سیستم شده و آسیبهای اجتماعیای را به وجود میآورند.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی در ادامه تاکید میکند: علاوه بر مطالب یادشده مساعدنبودن فضای داخل برای حضور نخبگان اغلب موضوع فرار مغزها را به دنبال دارد که به نظر میرسد در کشور ما چندان به این موضوع دقت نشده است که چرا نخبگان رفتن را به ماندن ترجیح میدهند؟
او در ادامه ضمن ارایه راهکارهایی برای کاهش آسیبهای ناشی از مهاجرت میگوید: این پدیده اجتنابناپذیر است و طبیعتا هوشمندانه عملکردن در مورد چگونگی جذب مهاجران متخصص و متفکر و همچنین ایجاد فضای مناسب برای ماندن نخبگان اجتماعی در کشور و همچنین بسترسازی در شهرهای کوچک و روستاها میتواند تبعات و مشکلات اجتماعی ناشی از مهاجرت را کاهش دهد.
براساس گزارش روزنامه آرمان و طبق این آمار هماکنون بیش از 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی میکنند و طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال 87 روزانه 2/3 نفر با مدرک دکترا، 15 نفر با مدرک کارشناسیارشد، و صدها نفر با مدرک کارشناسی از کشور مهاجرت کردهاند.
ضرر سالانه 150 میلیارد دلاری خروج نخبگان از ایران
همچنین، چندی پیش رضا فرجیدانا، وزیر سابق علوم اعلام کرد: «هر سال 150 هزار نفر از نخبگان ایران، کشور را ترک میکنند.» این یعنی ماهی 12 هزار و 500 نفر یا روزی 410 نفر از نخبگان کشور به خارج سفر میکنند. سفری که به گفته وزیر علوم، باعث میشود کشور سالانه 150 میلیارد دلار ضرر ببیند.
براساس آمارها همچنین در سال 2011 و 2012 هم در حدود 8/48 از کل دانشجویان فارغالتحصیل لیسانس، ایران را ترک کردهاند. از سویی دیگر موج جدیدی از مهاجرتها درست دو سال بعد روی میدهد، زمانی که دانشجویان فوقلیسانس خود را گرفته و برای کسب دکترا از ایران خارج میشوند تا به کشورهای دیگر بروند. کشورهایی که در صدر آنها آمریکا و کانادا قرار دارد و در این سویش هم فارغالتحصیلان دانشگاههای بهشتی و تهران و شریف.
جایگزینی نخبگان ایرانی با پناهندگان افغانی و پاکستانی
اما آنچه در این میان مطرح است این است که در قبال نخبههایی که از کشور خارج میشوند، ایران چه کسانی را به عنوان مهاجران خارجی در خود جای میدهد؟
در پاسخ به سوال مطرحشده باید گفت، وضع موجود «صادرات و واردات مهاجران» در ایران معاصر بسیار غریب است. ایران در سه دهه اخیر چندین میلیون پناهنده کمسواد را از پاکستان، افغانستان و عراق در خود جای داده است. به همین نسبت و شاید بیشتر، ایرانیان متخصص و دانشگاه رفته و درسخوانده و با استعداد و کارگران ماهر ایران را ترک کرده و به کشورهای آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده اند.
حاصل این جابهجایی، این است که ایران بهعنوان یک کشور در حال توسعه، با داشتن دبیرستانها و دانشگاههای فعال، بخشی از نیروی انسانی تربیتیافته خود را صادر کرده است. تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد، البته در برگیرنده هزینههای فراوان و سرمایهگذاری بسیار از سوی ملت و دولت است.
با کمال تعجب، در مقابل فرار مغزها، ایران میلیونها نفر پاکستانی، افغانی و عراقی را بهطور قانونی یا غیرقانونی در کشور پذیرفته است. این مهاجران نسل اخیر به ایران به قصد بهرهگیری از امکانات و فرصتهای موجود در ایران به میهن ما آمده و در اینجا سکونت اختیار کردهاند.
در کشور دفت نمی شود که چرا نخبگان رفتن را بر ماندن ترجیح می دهند!
حسن موسویچلک آسیبشناس اجتماعی در رابطه با پدیده مهاجرت میگوید: کسی که اقدام به مهاجرت میکند دلایل قانعکنندهای برای این جابهجایی دارد. فینفسه فرد مهاجر به دنبال شرایط بهتر در حوزه کاری و زندگی این عمل را انجام میدهد. چه فرد تحصیلکرده و چه کارگر بیسواد به این امید مهاجرت میکند که وضع زندگیاش را بهتر از قبل کند.
او میافزاید: کشورهایی مانند کانادا که به صورت هدفمند اقدام به جذب و پذیرش مهاجران میکنند، چون برنامه دارند و نیروهایی را پذیرش میکنند که عمدتا متفکر بوده و کارایی متناسب با نیازشان را دارند از پدیده مهاجرت نفع میبرند. در هرحال بخش عمدهای از مهاجران برای کسب و کار، بخشی برای تحصیلات و عدهای هم برای زندگی مرفه و رفاه بیشتر مهاجرت میکنند.
موسویچلک تصریح میکند: پدیده مهاجرت خصوصا برای کشورهایی که برنامهریزی در ارتباط با آن صورت ندادهاند اغلب با مشکلاتی همراه است. مشاغل کاذب، سکونت در اماکن غیررسمی، زندگیهای مجردی، ایجاد مشکلات فرهنگی و... زمینه بروز مشکلات و آسیبهای اجتماعی را در این کشورها افزایش میدهد. بهعنوان مثال در کشور ما چه مهاجران کشورهای همسایه و چه افرادی که از روستاها به کلانشهرها میآیند نمیتوانند جذب سیستم شده و آسیبهای اجتماعیای را به وجود میآورند.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی در ادامه تاکید میکند: علاوه بر مطالب یادشده مساعدنبودن فضای داخل برای حضور نخبگان اغلب موضوع فرار مغزها را به دنبال دارد که به نظر میرسد در کشور ما چندان به این موضوع دقت نشده است که چرا نخبگان رفتن را به ماندن ترجیح میدهند؟
او در ادامه ضمن ارایه راهکارهایی برای کاهش آسیبهای ناشی از مهاجرت میگوید: این پدیده اجتنابناپذیر است و طبیعتا هوشمندانه عملکردن در مورد چگونگی جذب مهاجران متخصص و متفکر و همچنین ایجاد فضای مناسب برای ماندن نخبگان اجتماعی در کشور و همچنین بسترسازی در شهرهای کوچک و روستاها میتواند تبعات و مشکلات اجتماعی ناشی از مهاجرت را کاهش دهد.