در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۹۳۷۹۴
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۲
مجموعه داستان «زندگی عزیز» نوشته آلیس مونرو به همراه ترجمه چند کتاب دیگر منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری دانا، مجموعه داستان «زندگی عزیز» نوشته آلیس مونرو با ترجمه مژده دقیقی، رمان «نبرد» نوشته کارلوس فوئنتس با ترجمه عبدالله کوثری، رمان «سرِ هیدرا» نوشته کارلوس فوئنتس با ترجمه کاوه میرعباسی‌، مجموعه داستان «دیگری» نوشته آرتور شنیتسلر با ترجمه علی‌اصغر حداد، کتاب «شهر فرنگ اروپا» (چکیده‌ای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم) نوشته پاتریک اوئورژدنیک با ترجمه خشایار دیهیمی، کتاب داستانی «نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند» نوشته فریده چیچک‌اغلو با ترجمه فرهاد سخا، «خانه ماتریونا» (به همراه خرده‌ریز‌ها) نوشته آلکساندر سالژنیتسین با ترجمه عبدالرضا ناطقی، «شب‌های روشن» (یک داستان عاشقانه از خاطرات یک رویاپرداز) نوشته فیودور میخاییلوویچ داستایفسکی با ترجمه سروش حبیبی، «کاش کسی جایی منتظرم باشد» نوشته آنا گاوالدا با ترجمه ناهید فروغان و «کلنل پسیان» (و ناسیونالیسم انقلابی در ایران) نوشته استفانی کرونین با ترجمه عبدالله کوثری در نشر ماهی به چاپ رسیده‌اند.

***

مجموعه داستان «زندگی عزیز» نوشته آلیس مونرو (نویسنده برنده جایزه‌ نوبل ادبیات 2013) با ترجمه مژده دقیقی در 223 صفحه با شمارگان 1500 نسخه و قیمت 13500 تومان منتشر شده است.

این کتاب با داستان‌هایی همچون گوشه امن‌، غرور‌، چشم‌انداز دریاچه‌، دالی‌، چشم،‌ شب‌ و صداها همراه است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «این روزها پدر یا مادری عمر طولانی کند،‌ می‌فهمد غیر از اشتباهاتی که خیلی خوب از آن‌ها آگاه است، مرتکب اشتباهاتی شده که به خودش زحمت نداده از آن‌ها آگاه شود. بفهمی نفهمی در دل احساس خفت می‌کند‌، گاهی از خودش متنفر می‌شود. تصور نمی‌کنم پدرم چنین احساسی داشت. می‌دانم اگر یک وقت او را ملامت می‌کردم که چرا به تسمه چرمی تیغ اصلاح یا با کمربندش به جانم افتاده،‌ شاید چیزی می‌گفت در این مایه که دلش می‌خواسته یا ناچار بوده این کار را بکند. در آن زمان آن شلاق‌زدن‌ها در ذهنش - اگر اصلا ذهنش را مشغول می‌کرد - چیزی نبود جز ادب کردن بچه‌ای از سر ضرورت و به نحو مناسب‌، بچه پررویی که خیال می‌کرد می‌تواند هرکاری دلش می‌خواهد بکند. شاید در توجیه این تنبیه‌ها می‌گفت: «خیال می‌کردی خیلی زرنگی.»

***

رمان «نبرد» نوشته کارلوس فوئنتس با ترجمه عبدالله کوثری در 285 صفحه و با قیمت 17500 تومان به چاپ رسیده است.

یادداشت پشت جلد کتاب: «بالتاسار بوستوس‌، روشنفکر آرژانتینی که خواننده‌ آثار فیلسوفان عصر روشنگری است،‌ برای تحقق بخشیدن به آرمان‌های این فلیسوفان‌، و به انگیزه‌ عشقی ناممکن و یافتن معشوقی چندچهره و گریزپا‌، با امواج توفنده‌ انقلاب آزادی‌بخش آمریکای لاتین همراه می‌شود. اما تقابل ناگزیر آن آرمان‌ها با واقعیت‌های این قاره حماسه‌ای را که در تصور این روشنفکر آرمان‌طلب است بدل به ماجرایی یکسره متفاوت می‌کند. نبرد‌، در عین روایت رویدادهای این انقلاب‌، سیر و سلوک فکری و روحی بالتاسار بوستوس را به تصویر می‌کشد. این رمان رمانی است بیانگر نبرد میان فکر و واقعیت‌، رمانی که روبرتو گونسالس اچه‌وریا‌، منتقد بزرگ ادبیات آمریکای لاتین‌، آن را بهترین اثر فوئنتس می‌داند.

***

«سرِ هیدرا» نوشته کارلوس فوئنتس با ترجمه کاوه میرعباسی‌ در 341 صفحه با قیمت 21 هزار تومان انتشار یافته است.

میرعباسی در مقدمه‌ای بر کتاب می‌نویسد: «امیدوارم این رمان که اگر اشتباه نکنم نخستین اثر کارلوس فوئنتس است که از زبان اصلی به فارسی برگردانده می‌شود در بهتر شناساندن این نویسنده بزرگ به خوانندگان ایرانی سودمند باشد.»

در یادداشت پشت جلد آمده است: «سر هیدرا نخستین و احتمالا یگانه رمان جاسوسی در ادبیات مکزیک است. چنان که خود فوئنتس می‌گوید‌، قصد داشته از سر تفنن یک پارودی جاسوسی بنویسد‌، روایت یک جیمز باند جهان سومی را. اما به رغم نیت اولیه‌، این اثر به تلخ‌اندیشی در باب بی‌اخلاقی‌، منفی‌بافی و پلیدی در عرصه سیاست بدل شده است. قهرمان رمان‌، فلیکس مالدونادو‌، شخصیتی شبیه «یوزف کا»ی کافکاست‌، با این تفاوت که نه درگیر محاکمه است و نه تلاش می‌کند بی‌گناهی‌اش را به اثبات برساند‌، زیرا محاکمه‌اش به پایان رسیده و جرمش اثبات شده.»

***

مجموعه داستان «دیگری» نوشته آرتور شنیتسلر با ترجمه علی‌اصغر حداد در 277 صفحه با قیمت 16500 تومان به چاپ رسیده است.

این کتاب با داستان‌هایی همچون چه ملودی زیبایی‌، پرنس در سالن است،‌ کمدی کوچک،‌ دسته گل‌، زن بعدی، فرصت یک‌ساعته‌، سرگذشت یک نابغه‌، قاتل‌ و هشدار سه‌گانه همراه است.

بخشی از کتاب: «زمان گذشت. هوا تاریک و تاریک‌تر شد. ناگهان کسی که منتظرش بود‌، از راه رسید. اما از کنارش گذشت‌، بی‌آن که بتواند او را بشناسد. این بار هم طرز راه رفتنش بود که نظر گوستاو را جلب کرد. قلبش تند می‌زد. به سرعت بلند شد و دنبال او راه افتاد. حس می‌کرد باید او را با نام همسر درگذشته‌اش صدا بزند‌، اما در عین حال می‌دانست که چنین اجازه‌ای ندارد. چنان تند قدم برمی‌داشت که ناخواسته به نزدیک او رسید. زن سر برگرداند و لبخند زد‌، طوری که گویی او را به یاد آورده است. ولی بعد تندتر قدم برداشت. گوستاو انگار در حالت جذبه تعقیبش کرد. حالا دیگر تسلیم این جنون شده بود که آن زن همسر مرده‌ اوست. دیگر در برابر ذهنیتش مقاومت نمی‌کرد. چشم‌هایش مثل افسون‌شده‌ها به پس گردن‌ او دوخته شده بود. زیر لب نام همسر درگذشته‌اش را به زبان آورد‌، یک بار دیگر آن را بلندتر زمزمه کرد‌، و بعد به صدای بلند گفت...«ترزه»...»

***

کتاب «شهر فرنگ اروپا» (چکیده‌ای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم) نوشته پاتریک اوئورژدنیک با ترجمه خشایار دیهیمی در 122 صفحه با قیمت 9500 تومان به چاپ رسیده است.

یادداشت پشت جلد کتاب: «درخت‌ها برای شهرها مهم بودند، چون اکسیژن را بازتولید می‌کردند و خاکستر جسدهای سوزانده‌شده کود مناسبی برای باغ‌های میوه و سبزیجات بود... جسدهای مدفون در خرابه‌های ساختمان‌ها روی هم تلنبار شده بودند و بعضی وقت‌ها دو یا سه جسد دست در دست هم داشتند یا همدیگر را در آغوش گرفته بودند و می‌بایستی با اره آن‌ها را از هم جدا کنند و یکی از زن‌ها نمی‌خواست جسدها را از هم جدا کند و فرمانده این عملیات می‌خواست او را تیرباران کند،‌ چون در کار اخلال کرده بود‌، اما در این فاصله سربازانی که قرار بود او را تیرباران کنند در رفته بودند.»

***

کتاب «نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند» نوشته فریده چیچک‌اغلو با ترجمه فرهاد سخا در 104 صفحه با قیمت 6500 تومان به چاپ رسیده است.

اسم قهرمان این داستان باریش به معنای صلح است و نویسنده در مقدمه‌ای بر کتاب می‌نویسد: «این کتاب کوچک برای آن نوشته شد که نامه‌های خیالی یا حقیقی باریش به آدرس واقعی‌شان برسند‌؛ تا هدیه‌ای باشد برای باریش که در سال همنامش هنوز در حیاط سنگی بزرگ می‌شود‌؛ تا پاسخی باشد به نامه‌هایی که هرگز پاسخی دریافت نکردند‌؛ تا دیگر به بادبادک‌ها شلیک نکنند و بچه‌ها هم بتوانند بادبادک‌ هوا کنند...»

***

«خانه ماتریونا» (به همراه خرده‌ریز‌ها) نوشته آلکساندر سالژنیتسن با ترجمه عبدالرضا ناطقی با قیمت 5000 تومان منتشر شده است.

یادداشت پشت جلد کتاب: «در فاصله‌ 184 کیلومتری مسکو، در خط آهنی که به سمت موروم و قازان می‌رود‌، حدود شش ماه پس از آن واقعه‌، هنوز تمامی قطارها حرکت خود را کند می‌کردند و با احتیاط می‌گذشتند. مسافران به پشت شیشه‌ها یا خروجی واگن‌ها می‌آمدند و می‌پرسیدند: «راه را تعمیر می‌کنند؟ برنامه‌ قطار عوض شده؟» فقط کارکنان واقعه را به خاطر می‌آوردند و می‌دانستند موضوع از چه قرار است... و البته من.»

***

کتاب «شب‌های روشن» (یک داستان عاشقانه از خاطرات یک رویاپرداز) نوشته فیودور میخاییلوویچ داستایفسکی با ترجمه سروش حبیبی و تصویرگری مستیسلاف والریانوویچ دابوژینسکی در 125 صفحه و با قیمت 10000 تومان منتشر شده است.

در سخن مترجم آمده است: «شب‌های روشن داستان دو فریاد اشتیاق است که طی چند شب در هم بافته شده است. پژواک ناله‌ دو جان مهرجوست که از دو سینه راهی به سوی هم می‌جویند و خود را به در بهشت خدا نزدیک‌تر می‌یابند. داستان شرح اشتیاق جوانی است از سوداییان عالم پندار که تنهاست و تشنه‌ همنفسی یا دمسازی. رویاپرداز بینوا چنان سرگشته است و با حرمان دست به گریبان‌، که حتی در دیوار و در و پنجره‌ خانه‌های شهر دوست می‌جوید و با آن‌ها راز دل می‌گوید.»

***

مجموعه داستان «کاش کسی جایی منتظرم باشد» نوشته آنا گاوالدا با ترجمه ناهید فروغان در 207 صفحه با قیمت 9500 تومان منتشر شده است.

در پشت جلد این کتاب آمده است: «سردم است. مثل بچه‌ها گریه می‌کنم. دلم می‌خواهد هرجایی جز این‌جا باشم. از خودم می‌پرسم با چه حالی برگردم خانه. رو به آسمان می‌کنم‌؛ حتی یک ستاره هم در آسمان نیست. گریه‌ام بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود. امیدم از همه جا ناامید شده. کاش کسی جایی منتظرم باشد... این آرزوی زیادی است؟»

***

کتاب «کلنل پسیان» (و ناسیونالیسم انقلابی در ایران) نوشته استفانی کرونین با ترجمه عبدالله کوثری در 139 صفحه با قیمت 9000 تومان به چاپ رسیده است.

در پشت جلد کتاب آمده است: «آقایان‌، آیا خدمت ژاندارمری بدین زودی از خاطر شما محو گردید؟ آیا نمی‌خواهید از شهدا و مقتولین این اداره که تپه و ماهورهای ایران و جلگه‌های عراق عرب و لرستان را پر کرده‌اند یادگاری داشته باشید؟ آیا تصور می‌فرمایید بدون داشتن همین قوه‌ پریشان مختصر اهمیتی را که دارید محافظه خواهید فرمود؟ آقایان محترم‌، وقت همت و جوانمردی است...

من ایرانی و ایران را نه فقط دوست داشته بلکه پرستش می‌کنم...

مرا اگر بکشید‌، قطرات خونم کلمه‌ ایران را ترسیم خواهد کرد و اگر بسوزانید‌، خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد.»

ارسال نظر