به طور خلاصه تفاوت اذن با اجازه را می توان به این صورت بیان کرد: اذن به معنای وجود تمایل درونی فرد (رضایت قلبی) نسبت به یک عمل حقوقی است اما اجازه صرفنظر از تمایل درونی یا به عبارتی رضایت، به انشاء عمل حقوقی به یکی از چهار طریق فعل(عمل)، لفظ(گفتار)، کتابت و یا اشاره نیاز دارد.
برای تفاوت های اذن و اجازه میتوان شش مورد را ذکر کرد:
1. در اذن فقط رضایت قلبی یا به عبارتی تمایل درونی لازم است.
2. در اجازه بهجز رضا باید قصد انشا (یعنی نشان دادن رضایت به شکلی) هم باشد.
3. رجوع از اذن ممکن است اما رجوع از اجازه میسر نیست. (البته تنها اذن دفن اموات به جهت شرعی امکان ندارد.)
4. اگر اذن قدیم باشد امکان رجوع نیست برای مثال مورث فردی (کسی که برای انسان ارث باقی میگذارد) اذن عبور یا استفاده از ناودان یا سر تیر و امثال آن در ملک خود را به دیگری داده و فوت کرده است. پس از فوت او وراث(ارث برندگان) نمی توانند از اذن رجوع کنند؛ اما اگر خود اذن دهنده زنده باشد میتواند از اذن رجوع کند.
5. با رجوع از اذن خسارت وارده بر مأذون (کسی که به او اذن دادهشده) بر عهده خود مأذون است چون باید میاندیشید که مالک شاید یک روز از اذن رجوع کند مثلاً سر تیر خود را با اذن مالک دیوار روی دیوار وی گذاشته و چند واحد ساختوساز انجام داده و مالک اکنون از اذن رجوع میکند اگر سر تیر را بردارد خسارت فراوانی به مأذون وارد میشود اینجا قاعده اقدام حاکم است اما اگر اجازه باشد دیگر حق رجوع ممکن نیست.
6. ممکن است اذن صادر ولی مالک با فعل خود اجازه را انشاء کند نباید بین اذن و اجازه خلط موضوع شود و باید نکات ریز مدنظر قرار گیرد.
برای مثال حقوقی: آیا مالک جدید ساختمانی میتواند کولرآبی مغازه همکف که در پشتبام قرارگرفته را برچیند؟
برای بررسی این مسئله باید دو مطلب مورد بررسی قرار گیرد:
الف. قرار دادن کولرآبی در پشت بام اجازه بوده یا اذن؟
ب. این اذن یا اجازه توسط چه کسی اعطاشده است؟
اگر اجازه باشد یعنی شواهدی مبنی بر اجازه مالک قبلی برای این مسئله وجود داشته باشد، امکان برچیدن وجود ندارد و جلوگیری از استفاده به معنای ممانعت از استیفای حق یا در اصطلاح عام استفاده از مال و حق شخص دیگری در اصطلاح عام استفاده از مال و حق شخص دیگری و یا مزاحمت تلقی می شود.
اگر اذن تلقی شود باید دید اذن قدیم بوده یا جدید چون اذن در قدیم توسط مالک قبلی بوده مالک جدید حق برچیدن کولر آبی را ندارد چرا که مالک جدید با وجود آن اذن ملک را خریداری کرده است.
مثال دیگر اینکه از نظر شرعی در ازدواج، اذن پدر برای نکاح دختر الزامی
است ولی در قانون اجازه پدر برای ازدواج دختر الزامی دانسته شده است. که تفاوت آن از نظر حقوقی قابل ملاحظه است.