به گزارش خبرگزاری دانا، عباس آباد بهشهر یکی از دیدنیترین مناطق شمال کشور است که تاریخ و طبیعت را با هم تلفیق کرده و اثری به یاد ماندنی پدید آورده است. درباره بهشهر میگویند که چون مادر شاه عباس، بهشهری بوده، او با مسافرت به بهشهر، این شهر را پایتخت تابستانی خود کرده و نام آن را به اشرفالبلاد، یعنی بهترین و شریفترین شهرها، تغییر داده است و در همین زمانها کاخها و عمارتهایی را در بهشهر بنا کرده است.
در 9 کیلومتری بهشهر (مازندران) در میان جنگلهای دهکده التپه، آثار و عمارات و راههایی به چشم میخورد که مربوط به بقایای باغ تاریخی عباس آباد بهشهر در دوره شاه عباس کبیر است.
دسترسی به این بنا با جاده باریک آسفالته ای صورت میگیرد که در 4 کیلومتری خارج بهشهر به جاده اصلی ساری-گرگان متصل میشود و پس از عبور از دل جنگل و دهکده التپه سرانجام وارد این مجموعه میگردد.
این کاخ در زمان آبادی از مشهورترین باغهای صفوی بوده است که ابنیه مختلف آن با توجه به موقعیت استثنائی آن که از یک طرف به دریا و از طرف دیگر به جنگل دید دارد آن را به یک مجموعه بی نظیر بدل ساخته است.
متاسفانه وضعیت خاص محیطی این مجموعه به علاوه بی توجهی که پس از دوران صفوی نسبت به آن صورت گرفته است، باعث تخریب بسیار این مجموعه شده است و رویش درختان در دل بناهای آن و ریزش برگها آن را در زیر خروارها خاک مدفون ساخته است.
بناهای موجود در مجموعه عباس آباد بهشهر
با کاوشهای صورت گرفته مشخص شد که بناهای موجود در این مجموعه از این قرار است:
1- سد و برج کنترل جریان آب
2- بنای داخل دریاچه مصنوعی که احتمالا پایه ای برای کاخ روی آن بوده است.
3- برجهای دیده بانی دو گانه به فاصله 175 متر در شرق دریاچه
4- محوطه سازی شمالی
5- صفه و محوطه سازی جنوبی
6- حمام مجموعه در جهت غرب صفه سازی شمالی
باغ تاریخی عباسآباد:
مجموعه باغهای عباس آباد در ۹ کیلومتری شهرستان بهشهر و در دامنه رشته کوههای البرز و در میان جنگلهای انبوه قرار گرفته و از جمله مهمترین و بزرگترین باغهای تاریخی ایران است که به عنوان یکی از باغهای ایرانی در میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاست. باغ تاریخی عباسآباد بهشهر، بر بالای تپه ای طبیعی احداث گردیده است، بدین ترتیب که مهندسین دوره صفوی با بریدن تپه و ایجاد پله و صفه، باغی مطبق و پلکانی را ایجاد نمودهاند و در بالاترین قسمت تپه اقدام به عمارتسازی نمودهاند.
این باغ بر اساس شواهد بدست آمده یکی از بینظیرترین باغهای ایرانی است. علاوه بر عمارت سازی مذکور، در قسمت تراس مرکزی، حوض بزرگ در مرکز و حوضهای کوچکتر در اطراف احداث نمودند.
به پیروی سطح شیبدار و همچنین لولههای سفالی، آب از فرادست حوض مرکزی به صورت فواره ظاهر میگشته و مابقی از طریق لولههای سفالی، حوضهای جانبی را پر میکرده است.
معماری در باغ و باغسازی کاملاً به صورت قرینه انجام پذیرفته که موجب زیبایی آن را فراهم میآورده است.
مهندسین و معماران دوره صفوی با احداث باغ به روش پلکانی و مطبق و همچنین با بکارگیری از سطوح شیبدار و لولههای سفالی، علاوه بر زیبایی، موسیقی آب را در باغ ایجاد نمودهاند که سبب آرامش افراد مستقر در باغ میگردیده است.
مشخصات چهار طاقی دریاچه مصنوعی:
در میان مرکز دریاچه مصنوعی عباس آباد بهشهر بنایی آجری به شکل چهار طاقی وجود دارد که زمانی سطح فوقانی آن بستر بنایی با مصالح چوب وسقفی سفالی را تشکیل میداد.بنای مذکور از هشت جرز به ابعاد تقریبی 4×3 متر در پیرامون و یک جرز مشبک در مرکز شکل گرفته است. بنای چهار طاقی مرکز مخزن سد عباسآباد دارای دو کاربرد میباشد، نخستین کاربرد بنای مذکور، کاربردی فنی است. بدین ترتیب که جرز مرکزی چهارطاقی به صورت مشبک احداث گردیده است. مهندسین سازنده سد به گونهای آن را طراحی کردهاند که هرگاه احساس میگردید که مخزن سد، حداکثر آبگیری را انجام داده است و انرژی پتانسیل آب در حال فشار بر روی دیوار سد است، آب از دریچه خروجی سد تخلیه نگردد، زیرا در آن حالت تخلیه آب از دریچه، موجب تخریب بیشتر سد میگردیده است. ساخت تونل زیر زمینی در زمان صفویه و مرتبط کردن آن به جرز مرکزی چهارطاقی و همچنین خارج کردن تونل به فاصله 150 متری پایین دست دیواره سد، که در زمان ازدیاد فشار آب، امکان باز کردن دهانه کانال سرپوشیده وجود داشته است، موجب میگردید که فشار آب از دیواره سد کاسته شده و به سمت مرکز، هدایت گردد. در نتیجه این عمل آب از طریق جرز مرکزی مکش و آنگاه از طریق کانال سرپوشیده به پایین دست سد تخلیه میگردید.
آنچه مهم جلوه میکند عدم وجود پله آجری در بنا واطراف چهار طاقی میباشد این امکان وجود دارد که اول بنای فوق جهت مقاوم سازی سد احداث گردیده باشد ومجددا با توجه به آبگیری سد به آن کاربری تفریحی داده باشند. براساس بررسیهای مکرر میدانی که انجام پذیرفته میتوان گفت آب دو چشمه مهم قوری چشمه وسرچشمه را ازفرا دست بر اساس اختلاف سطح شیب دارو همچنین با به کارگیری ظروف مرتبطه تنبوشه که توسط دیوار اجری محافظت میگردید وآب را به قسمت فوقانی هدایت مینمودهاند. احتمالا بر اساس اختلاف ارتفاع دو چشمه مذکور نسبت به چهار طاقی وهمچنین قانون ظروف مرتبطه، تنبوشه آب به صورت فواره حوض مرکزی را پر مینمودهاست وآنگاه سر ریز آب آن توسط آب راهها به حوضهای دیگر تقسیم وسپس مازاد آن از چهار طاقی به داخل استخر میریختهاست.
کاربرد دیگر بنای چهار طاقی، تفریحی بوده است. در همین راستا از منتهیالیه باغ، پله آجری برای دسترسی به آن وجود داشته و همچنین بقایای پایههای پل چوبی در داخل مخزن سد مشخص میباشد.
بر بالای چهارطاقی آثار فواره و حوض موجود است. که نظر هر بیننده را به خود جلب مینماید. آبرسانی به این بنا از طریق لولههای سفالی که آب چشمه فرادست را به آنجا هدایت مینمود انجام میگردیده است.
وسعت آن حدود ۱۰ هکتار و عمق آن نزدیک به ده متر است. این دریاچه به دلیل دسترسی مناسب سواره، محوطه اتراق، آثار باستانی، شیرینی، آب و هوای مناسب، قابلیتهای توریستی فراوان دارد.
محوطه گلباغ ( ایستگاه توزیع آب ) :
محوطه گلباغ یا ایستگاه توزیع آب به فاصله 600 متری از باغ واقع گردیده است.
محوطه مذکور در ادامه یک شیب قرار داشته به نحوی که، شیب را بریده و آن را به صورت یک سطح تقریبا صاف در آوردهاند. اختلاف ارتفاع محوطه فوق نسبت به باغ در حدود 10 متر میباشد. بنابر احتمال، آب چشمه (سرچشمه یا قوری چشمه( به محوطه فوق هدایت میگردیده، سپس با گردش در حوضهای متعدد به یک آرامش و تصفیه میرسیده است و بعد از آن به پیروی از سطح شیبدار و همچنین لولههای سفالی به سمت باغ اصلی حرکت میکرده است.
وسعت منطقه گلباغ در حدود 3500 متر مربع است و بر اساس بقایای معماری برج محوطه گلباغ در دوره صفویه، به لحاظ اهمیت در امر آبرسانی، توسط نگهبانانی محافظت میگردیده است.
برجهای دیده بانی دو گانه
این برجهابه فاصله 175متر از یکدیگر در شرق دریاچه قرار دارند و از خشت گلی ساخته شده اند.
صفه سازی شمالی
این صفه سازیها بر روی تپه ای با ارتفاع 30 متر از کف استخر و به شکل پلکانی ایجاد گردیده است که در بالاترین نقطه سکوی مرکزی را تشکیل میدهد.
این سکوها به احتمال قوی و با توجه به جای ستونهای سنگی موجود، زیر سازی کاخی با سازه چوبی بوده که اکنون از میان رفته است.
نحوه شکل گیری این صفهها و جویهای آب در داخل آنها باغسازی ایرانی را جلوه گر میسازد.
این جویها با حرکتی که بر روی صفهها دارند و تشکیل آبشارها و حوضهای گوناگون مناظری بدیع و چشم نواز را تشکیل میدهند.
آبرسانی به صفه مرکزی که آب بقیه صفهها را تامین میکند از طریق لولههای سفالین که اصطلاحا تنبوشه نامیده میشوند، از چشمههای اطراف که آب آنها بر این سکو سوار بوده است صورت میگرفته، و پس از آن آب از حوض مرکزی در سراسر باغ به حرکت در میآمده است.
صفه سازی جنوبی
هنوز بخشهای زیادی از صفه سازی جنوبی در زیر خاک مدفون است اما با پیدا شدن حوضهای آب و کفسازی آن میتوان حدس زد که این بخش شبیه صف سازی شمالی بوده است. اما آنچه مشخص است آن که این بخش هرگز اهمیت بخش شمالی را نداشته و موقعیت آن نیز آن را به فضایی دست دوم تبدیل کرده بوده است.
بنای حمام عباسآباد:
آنچه که بنای مذکور را با اهمیت مینماید روش آبرسانی آن است.آب از قسمت شرقی بنای حمام از طریق لولههای سفالی(تنبوشه ) که در داخل دیوارهای بنای حمام قرار دارد بعد از عبور از ضلع شمالی دیوارحمام، وارد ضلع غربی گردیده و خزانه آب گرم را پر میکرده، سپس آب در خزانه بعد از گرم شدن از طریق لولههای سفالی (تنبوشه)، دیگر حوضهای موجود فضای گرمخانه را پر مینموده است. روش آبرسانی آب سرد بنای حمام مذکور به مانند آب گرم انجام میپذیرفته است، بدین ترتیب، آب سرد از طریق لولههای سفالی بعد از عبور از ضلع شرقی حمام با پر نمودن حوضی در بالا دست (خارج از بنای حمام) از طریق لولههای سفالی (تنبوشه) حوضهای موجود در فضای سربینه و گرمخانه را پر مینموده است، به بیانی دیگر هر حوض در فضای گرمخانه و سربینه حمام تاریخی عباسآباد بهشهر دارای دو سیستم آبرسانی آب سرد و آب گرم بوده است.
برج آجری:
در محوطه تاریخی عباسآباد، دو برج آجری به قطر7 متر و به ارتفاع 14 متر از دوران صفویه به یادگار مانده است. مصالح عمده سازه مذکور، ملاط ساروج و آجر به ابعاد 5×26×26 سانتی متر میباشد.
با توجه به ساختار دو بنای برج که بر روی محور آبرسانی قرار دارند، میتوان گفت که برجها عملکرد صرفاً نگهبانی نداشته و با توجه به اختلاف ارتفاع محوطه گلباغ نسبت به باغ، دو برج در واقع برای جلوگیری از ضربات قوچی شکل سیالات، توسط مهندسین دوره صفویه مد نظر قرار گرفتهاند. از دیگر مواردی که کاربری حفاظتی برجها را نفی میکنند عبارتند از:
1- پوشش جنگلی محوطه، دیدن مناطق دور دست ازفراز برج را ناممکن مینماید.
2- در محوطه، برجهای مذکور تکرار نشدهاند. در واقع میتوان گفت که برجها، سوپاپ اطمینان و یا به بیان دیگر بعنوان شتر گلویی جهت فشارشکنی آب احداث گردیدهاند.
آسیاب آبی:
آسیاب مذکور به فاصله تقریبی 5/1 کیلومتری جنوب باغ در میان دو رود پر آب احداث گردیده است. مصالح عمده تشکیل دهنده سازه فوق سنگ، آجر و ملات ساروج است.
آجرهای بکار رفته در آسیاب به ابعاد 5×26×26 سانتیمتر بوده و راه دسترسی به آسیاب از طریق یک جاده سنگ فرش امکانپذیر میگردد.
نحوه کارکرد بنای فوق بدین طریق است که آب از طریق کانال سرپوشیده به سمت کانال روباز آجری به طول 100 متر هدایت شده، سپس با یک شیب تقریباً مناسب به سمت چرخ آسیاب حرکت کرده و سبب به حرکت در آمدن پرههای چرخ میگردیده است. مهندسین دوره صفوی با احداث آسیاب آبی در محل مورد نظر، از انرژی آب بیشترین بهره را برای به حرکت در آوردن چرخهای آسیاب بردهاند.
جهت دسترسی به این دریاچه در ابتدای جاده بهشهر-گلوگاه در سمت راست وارد جاده عباس آباد شده و با طی مسافت تقریبی 6 کیلومتر از میان جاده پر پیچ و خم عباس آباد و عبور از روستای علی تپه (یا التپه)به دریاچه عباس آباد میرسید.
مسیر این دریاچه یکی از مسیرهای زیبای جنگلی در ایرانه که از میان جنگلهای انبوه و میان درختان سبز و سر به فلک کشیده میگذره.
این دریاچه در فاصله تقریبی 60 کیلومتر از شهر ساری ، 110 کیلومتر از "سد سلیمان تنگه" و 120 کیلومتر از "دریاچه میانشه" قرار گرفته است.