پادشاهان صفوی بیش از دو قرن دست به جمعآوری
جواهرات زده و حتی کارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند و عثمانی
و کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا خریداری میکردند و به اصفهان، پایتخت حکومت،
میآوردند.
گفته شده است که با حملهی افغانها به
کشور بخشی از جواهرات جمعآوری شده از کشور خارج شد که با همت نادر و البته
لشکرکشی وی، باردیگر به کشور بازگردانده شد.نادر پس از بازگشت به ایران به رسم آن
روزگار بخشی از غنایم و هدایا را به حکام، امیران و پادشاهان کشورها و دیارهای
اطراف ایران بخشید، مقداری از غنایم به استان امام رضا(ع) و بخشی دیگر را به
سپاهیان اعطا کرد.
پس از قتل نادر یکی از سردارانش به نام
احمد بیگ افغان ابدالی دست به غارت جواهرات خزانه زد و بخشی از این جواهرات منجمله
الماس کوه نور که بعدها -احتمالا بالاجبار- به ملکه بریتانیا اهدا و هرگز به ایران
باز گردانده نشد.
اما عزم راسخ برای جمعآوری و ضبط
جواهرات در دوره قاجار صورت گرفت که تعدادی از همین جواهرات بر تاج کیانی، تخت
نادری و تخت طاووس نصب گردید.
در 1316 هجری شمسی، قسمت عمده جواهرات
به بانک ملی ایران منتقل گردید و پشتوانه اسکناس و بعداً وثیقه اسناد بدهی دولت به
بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار گرفت. خزانه فعلی در 1334 ساخته و در 1339 با
تأسیس بانک مرکزی ایران افتتاح و به این بانک سپرده شد.
این موزه تا قبل از انقلاب فعالیت داشته
و پس از یک تعطیلی کوتاه مدت ، با مساحت 1000متر مربع دوباره از 1369 بازگشایی شد.
موزه جواهرات ملی، جزء
معدود موزههای کشور است که سیستم ایمنی این موزه توسط آلمانیها ساخته شده است.
دریای نور، کره جغرافیایی، تخت نادری و
تاج ماه از شاخصترین جواهرات این موزه به شمار میآیند.
الماس معروف به دريای نور

شايد اين الماس در ميان
جواهرات ملی ايران، مقام اول را دارا باشد. اين الماس معروف و الماس کوه نور،
ظاهراً به علت قرابت نام، پيوسته يک زوج به شمار میآمده اند، در حالی که از نظر
تراش و رنگ هيچ وجه مشترکی با يکديگر ندارند. هر دو گوهر از آن نادر شاه بود، اما
الماس کوه نور، بعد از مرگ نادر شاه، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد.
بعداز احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی،
ملقب به شير پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. اين گوهرها بعدها به
دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسيله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه
ويکتوريا هديه گرديد. هم اکنون نيز اين گوهر در تاج ملکه اليزابت، مادر ملکه فعلی
انگلستان، نصب است.الماس دريای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او
شاهرخ ميرزا رسيد، سپس به دست اميرعلم خان خزيمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند
افتاد. هنگاميکه لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مذبور به
گنجينه جواهرات قاجار منتقل گشت.
ناصرالدين شاه معتقد بود
اين گوهر يکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسيار به اين گوهر گرانبها
علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سينه خود نصب می کرد و حتی توليت
دريای نور را منصبی مخصوص قرار داد و اين افتخار مهم را به اعيان و بزرگان کشور
محول می داشت.
دريای نور بعدها داخل
موزه دولتی گرديد و اينک زينت بخش خزانه جواهرات ملی است. وزن دريای نور 182 قيراط
است و رنگ آن صورتی است که کميابترين رنگ الماس است.
در سال 1344، هنگام
بررسی جواهرات ملی توسط دانشمندان کانادايی، درباره اين گوهر نکته بسيار جالب
توجهی کشف شد:
تاورنيه، سياحتگر و
جواهرشناس معروف فرانسوی، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به وزن 242 قيراط سخن می
گويد و اشاره می کند در سال 1642 ميلادی آن را در شرق ديده است و نقشه و اندازه
های آن را نيز در کتاب شرح می دهد و آن را Grand Table Diamante ( الماس يا لوح بزرگ ) می نامد. رنگ و شکل اين
الماس توجه دانشمندان کانادايی را جلب کرد و ايشان معتقدند الماس دريای نور و
نورالعين در اصل يک قطعه الماس بوده و بعداً آنرا به دو تکه قسمت نموده اند که تکه
بزرگ آن دريای نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قيراط است، نورالعين
ناميده شده و در حال حاضر در وسط نيم تاج شماره 2 گنجه 26 قرار دارد.
کره جغرافیایی

تاجماه
تاجماه جواهر دیگری است که بعد از دریای نور، در میان جواهرات سلطنتی
خودنمایی میکند. این سنگ سفید و خوش آب و رنگ بادامی شکل 112 قیراط وزن دارد و در
وسط بازوبند سلطنتی بازوی چپ قرار داشت. اما بعدها به صورت دگمه یا بر روی سینه
یا پیش کلاه نصب میکردند و اینک به صورت پیاده در خزانه جواهرات سلطنتی ایران نگهداری
میشود.
تاج پهلوی
تاج مورد استفاده رضاخان
و محمدرضا پهلوی. اين تاج از طلا و نقره ساخته شده و آراسته به الماس های برليان
بسيار اعلاء، تخمه های درشت زمرد، ياقوت کبود ومرواريد است. کلاه تاج ابره مخمل
قرمز است و در قبه آن که تخمه زمرد خياره در چنگ نشانده، قرار دارد.
تاج، در چهار طرف، دارای
چهار کنگره پله پله به شکل تاج های شاهنشاهان ساسانی است که در وسط و زير کنگره
پيشين آن، خورشيدی زرين با شعاع های الماس نشان و تخمه الماس زرد درشت نصب شده است
و در پشت همين کنگره، جقه پايه دار اسليمی و در پشت آن پر قو قرار دارد.
شمار گوهرهای نشانده
شده بر تاج چنين است: 3380 قطعه الماس به وزن 1144 قيراط، 5 قطعه زمرد به
وزن 199 قيراط و 2 آنه، 2 قطعه ياقوت کبود به وزن 19 قيراط و 368 حبه
مرواريد غلطان جور. وزن تاج از زر و گوهر و مخمل، با هم، 444 مثقال، يعنی در حدود
دو کيلو و هشتاد گرم است.
تاجی که قبلاً در
تاجگذاری های دوران قاجار، به کار می رفت، تاج کيانی بود، ولی رضاخان پهلوی مايل
نبود در تاجگذاری خود از آن استفاده کند. از اين روی، در سال 1304 خورشيدی، گروهی
از جواهرسازان ايرانی، زيرنظر سراج الدين جواهری، جواهرساز معروف قفقازی و
جواهرساز امير بخارا که از روسيه به ايران مهاجرت کرده بود از گوهرهای منتخب، تاج
مزبور را ساختند و رضاخان و محمدرضا پهلوی، برای تاجگذاری های خود از آن استفاده
کرده اند.
تخت طاووس (تخت خورشيد)
به فرمان فتحعلی شاه در
سال 1216 هجری قمری، تختی عظيم و مجلل به مباشرت نظام الدوله محمدحسين خان صدر
اصفهانی فرمانفرمای اصفهان با جواهر و طلای موجود در خزانه ساخته شد و به مناسبت
نقش خورشيد مرصعی که در صدر تخت تعبيه شده است به نام تخت خورشيد معروف گرديد.
تخت خورشيد سالها به
همان نام ناميده می شد تا اينکه فتحعلی شاه با طاووس تاج الدوله ازدواج نمود. از
همان زمان به مناسبت نام او، تخت به نام طاووس مشهور شد. بعضی از ايرانيان می
پنداشتند که تخت مذکور همان "تخت طاووس" هند است و با مقايسه و توصيفی
که تاورنيه از تخت طاووس کرده و آنچه خود از تخت طاووس موجود ديده و استنباط کرده
به اين نتيجه رسيده که ادعای مدعيان باطل است و برای اطمينان و تأييد نظر خود با
ناصرالدين شاه مذاکره و از ايشان استفسار کرده و مطمئن شده است تخت طاووس به امر
فتحعلی شاه ساخته شده و به نام همسر او طاووس خانم، تخت طاووس ناميده شده است. پس
از درگذشت فتحعليشاه، سالها بعد ناصرالدين شاه که در ضبط و ربط جواهر و نفايس
سلطنتی، عنايت خاص داشت دستور داد تا تخت ياد شده را تعمير کرده و تغييراتی جزئی
در شکل ظاهر آن دادند از جمله اشعاری که مضمون آنها کيفيت تعمير تخت به امر
ناصرالدين شاه است، در کتيبه اطراف تخت به خط نستعليق خوش در مصراعهای مجزا از
يکديگر روی زمينه زر، به مينای لاجوردی نگاشته شده است. اين مصراع ها فعلاً مرتب و
دنبال يکديگر نصب شده است و پيداست که در تعمير بعدی آنها در جای خود نشاندهاند.
تخت مذکور تا سال 1360 در تالار کاخ گلستان نگهداری می گرديد. در تاريخ 17/6/1360
به خزانه جواهرات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران انتقال يافت تا همواره با توجه
به تجانس اين تخت با جواهرات موجود در خزانه (موضوع قانون سال 1316 شمسی) نگهداری
شود.
جقه نادری
جقه نادری، آراسته به الماس و زمرد، که در وسط آن يک تخمه زمرد دامله درشت
خوشرنگ نصب شده است. در زير جقه، سه آويز زمرد خوشرنگ امرودی آويخته شده است. قسمت
بالای جقه، هفت شقه است و در دو طرف شقه ها نيز دو ريسه و برگ و گل الماس نشان
ساخته اند و از نوک شقه های جقه، دو آويز زمرد بسيار اعلای سعيدی امرودی آويخته
شده است. در بالای تخمه وسط، هلال الماس نشان و در پايين، در دو سو، شبيه درفش،
طبل، لوله توپ و سرنيزه روی زه زين نصب شده است. پارچه درفش به سه رديف ياقوت،
الماس و زمرد کمرنگ تقسيم شده است. تمام جقه، آراسته به الماس های فلامک خوش آب و
درشت و ريز است. رضاخان پهلوی، از جقه مزبور گاهی استفاده می کرد. وزن جقه 33
مثقال و 16 نخود است.
تاج کيانی

تاج فتحعلی شاه، معروف به تاج کيانی، که آراسته به الماس، زمرد، ياقوت و
مرواريد است. اين تاج در زمان فتحعلی شاه ساخته شد و مورد استفاده سلاطين قاجاريه
قرار گرفت.
اين تاج اولين تاجی است
که پس از دوران شاهنشاهی ساسانی به اين صورت ساخته شده است.
شما بازديد کننده عزيزی
که به تماشای نفايس و گوهرهای اين مجموعه بینظير مینشينيد، قبل از اينکه محو
تلألو خيرهکننده آن شويد، به علل تاريخی و چگونگی جمعآوری اين جواهرات بينديشيد
و به مصداق « فاعتبروا يا اولیالابصار » قضاوت تاريخ و وجدان انسانهای آگاه و
آزاده را درمورد گردآورندگان اين جواهرات دريابيد و اهداف آنان را از جمعآوری اين
مجموعه بشناسيد.
گنجينه حاضر از يک طرف
بيانگر فرهنگ و تاريخ کهنسال و پرتلاطم ملت ايران و گويای داستان بخشی از زندگی
پرماجرای گذشتگان و از طرفی ديگر بازگوی قصه اشکهای خاموش مردم ستمديده و جور
کشيده است که نتيجه خودآرايی و فخرفروشی قدرتمندان و صاحبان زور در دوران گذشته
بوده است.
انگيزه ما از ارائه اين
جواهرات، شناخت بيشتر فرهنگ و تاريخ ايران و پندگرفتن از عاقبت زورمداران و
زراندوزان تاريخ است. با اين هدف، مجموعه حاضر که به ما سپرده شده است در معرض ديد
و قضاوت شما قرار میگيرد.
این موزه به غیر از ایام
سوگواری و روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه در مابقی روزها میزبان
بازدیدکنندگان است.
ساعت کار
۱۴- ۱۶:۳
بهای بليت
(اتباع ايرانی)
۶۰۰۰ريال
بهای بليت
(اتباع خارجی )
۳۰۰۰۰ريال
تلفن
۶۴۴۶۳۷۸۵
نشانی:خیابان فردوسی،
مقابل سفارت ترکیه