به گزارش خبرگزاری دانا به نقل از گاردین، سر ریچارد دالتون، که در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ در تهران بهعنوان سفیر انگلستان فعالیت میکرد، در گزارشی در مجله انجمن سلطنتی امور آسیا در لندن تأکید کرد که ایالاتمتحده و متحدانش «برخی اشتباهات بالقوه و قابلتوجهی» در اتصال دوباره ایران بهنظام بانکی بینالملل بعد از معامله هستهای، مرتکب شدهاند.
او گفت: حسن روحانی که تحتفشار است تا از منافع ملموس لغو تحریمها گزارشی را قبل از انتخابات سال آینده به مردم ایران ارائه دهد، در ماه سپتامبر و در جریان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل گلایه کرده بود که ایالاتمتحده به تعهدات خود در برجام عملنکرده است.
نظر رییسجمهور ایران توسط رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، علیاکبر صالحی نیز که در ماه گذشته گفتوگویی با گاردین داشت، منعکس شد. او در این گفتوگو بیان کرده بود: «نکاتی وجود دارد که گفته میشود باید دوباره نوشتهشده و یا دوباره در معرض تحدید نظر در معامله هستهای قرار گیرند. از طرف دیگر تحمیل یکجانبه و بیشازحد تحریمها موجب دلسردی ایران در خصوص اجرای برجام شده است.»
مقاله دالتون که در اولین سالگرد توافق هستهای منتشر شده، بیان کرده است که توافق هستهای محصول دیپلماسی بوده است. دالتون با اشاره به اینکه توافق هستهای در شرایطی قابل اجرا خواهد بود که «همه بر روی تعهدات خود کار کنند»، نوشت: «حس مشترک نشان میدهد که اگر شرایط در طول سال جاری بهتر نشود، این برای ایالاتمتحده و متحدانش سخت خواهد بود که ادعا کنند در معرض نقض توافق هستهای که در ایران به نام برجام شناخته میشود، نیستند.»
بر اساس نوشته دالتون، آمریکا و شرکایش موفق به ارائه اجازه دسترسی ایران به معاملات U-Turn (که توسط بانکهای ایرانی استفاده میشود تا از تحریمهای ایالاتمتحده دور بمانند) و نظام مالی دلاری نشدهاند. آنها همچنین نتوانستهاند به بانکهای غیر آمریکایی اطمینان دهند که از نرمافزارهای مالی ایالاتمتحده در معاملات خود استفاده کنند؛ ضمن اینکه بانکها با وجود تلاشهای جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و دیگر شرکای اروپاییاش، همچنان درتر دید باقیماندهاند که وارد ایران شوند.
دالتون گفت که در میان دیگر موانع اجرای برجام میتوان «عدم تمایل غرب به استفاده از نفوذ دولتی خود در بانکهای دولتی اشاره کرد که بتوانند سیاستهای دولت را به انجام برسانند که میتوان بهعنوانمثال از عدم دسترسی ایران به بانکهای لندن برای برخورداری از تسهیلات تسویهحسابهای بانکی نام برد.
بر اساس این مقاله، مشکلات بانکی مستمر، ایران را از سرمایهگذاری بر روی منافعی که از بازگشت شرکتهای غربی به ایران به همراه خواهد داشت و همچنین معاملات پرسود با غرب – که ازجمله آنها میتوان به خرید هواپیما از شرکت ایرباس و بوئینگ اشاره کرد، منع کرده است.
گاردبن به نقل از اسفندیار باتمانقلیچ، ساماندهنده نشستهای مجمع بازرگانی ایران و اروپا نوشت که نگرشها در ایران متفاوت است: «از یکسو شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند زیمنس، پژو، یونیلورو، و وودافون، سیگنالهایی در راستای رغبت خود به فعالیت در ایران نشان دادهاند و خوشبینی را برای جامعه تجاری ایران فراهم آوردهاند. از طرف دیگر، شکاف زیادی در دفتر سیاست صدور مجوز کنترل داراییهای خارجه ایالاتمتحده وجود دارد. اوفک، OFAC مجوز کلی برای کمک به باز شدن دربهای ایران بهسوی شرکتهای بازرگانی آمریکایی را بازکرده؛ اما لحن کلی آن نتوانسته است از پیچیدگیهای روند مشارکت شرکتهای چندملیتی و سرمایهگذاری آنها در ایران بکاهد»
دالتون برای بیش از ۳۵ سال در وزارت امور خارجه انگلستان فعالیت داشته و در میان گروهی از سفرای سابق غربی در تهران قرار دارد که در مقالهای در سال ۲۰۱۱ نوشت که ـ هیچ شواهدی مبنی بر اینکه ایران در حال ساخت سلاح هستهای است وجود ندارد». او خواستار گفتوگوی غرب با تهران شده بود. دالتون همچنین یکی از همکاران کارشناس در اندیشکده چتمهاوس لندن است.
دالتون پیشبینی کرده است که توافق هستهای تا زمانی ادامه پیدا میکند که «عملاً با سود متقابل دو طرف همراه باشد» و اینکه ایالاتمتحده بهصورت عاقلانه از قدرت خود استفاده کند.» او بیان کرده است که «ایران در معامله هستهای دبه نمیکند و علاقه بسیار زیادی در تهران برای ادامه این توافق وجود دارد.»
وی افزود: «معامله هستهای همچنان به سیاست خارجی ایالاتمتحده چسبیده است و حتی اگر یک جمهوریخواه برنده انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا شود، نمیتوان به این نتیجهگیری رسید که دشمنی این کاندیدا با گذشته، به معنای خراب کردن این معامله باشد؛ چراکه کاملاً مشخص است که این معامله، معاملهای خوب برای ایالاتمتحده، امنیت منطقهای و جهانی و جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در جهان بوده است. ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیز به نظر نمیرسد این معامله را با تغییر مواجه سازد.
دالتون در ادامه با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه می سال آینده میلادی، نوشت که «روحانی اعتدالگرا، با شرایط سختی در این انتخابات مواجه است. «انتظارات بالا از توسعه اقتصادی در ایران با نتیجه مثبت همراه نشده است. ناامیدی از مزایای محدودی که این توافق برای ایران به همراه داشت در حال افزایش است. این برای انتخاب مجدد روحانی در سال ۲۰۱۷ اصلاً شرایط مطلوبی نیست.»
از لحاظ اقتصادی دالتون ایران را بهعنوان یکی از کشورهای اقتصادی نوظهور و در کنار کشورهایی مانند برزیل و هندوستان میبیند «آنها اقتصادی ۱.۴ تریلیون دلاری هستند. این اقتصاد سالانه ۴ تا ۵ درصد رشد دارد، امکان سرمایهگذاری در همه بخشهای آن موجود است، دولتی اصلاحطلب (حداقل تا یک سال دیگر) دارد و جمعیتش مجموعاً ۸۰ میلیون نفر است که تحصیلات عالی دارند و در تلاشاند تا از چشماندازی بهبودیافته کشور بهره گیرند، تولید نفت خام بهزودی از ۴ میلیون بشکه در روز فراتر میرود و بر اساس برنامههای وزیر نفت، در مدت پنج سال این ظرفیت به ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز میرسد.
در بعد منطقهای نیز دالتون نوشت که ما نباید ایران را قدرتهایی مانند قدرتهای بعد از امپراتوری عثمانی و یا امپراتوری مصر یا عربستان سعودی مقایسه کنیم؛ بلکه آن را باید با روسیه و دیگر کشورهای قدرتمند آسیایی مقایسه نماییم.
او گفت: حسن روحانی که تحتفشار است تا از منافع ملموس لغو تحریمها گزارشی را قبل از انتخابات سال آینده به مردم ایران ارائه دهد، در ماه سپتامبر و در جریان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل گلایه کرده بود که ایالاتمتحده به تعهدات خود در برجام عملنکرده است.
نظر رییسجمهور ایران توسط رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، علیاکبر صالحی نیز که در ماه گذشته گفتوگویی با گاردین داشت، منعکس شد. او در این گفتوگو بیان کرده بود: «نکاتی وجود دارد که گفته میشود باید دوباره نوشتهشده و یا دوباره در معرض تحدید نظر در معامله هستهای قرار گیرند. از طرف دیگر تحمیل یکجانبه و بیشازحد تحریمها موجب دلسردی ایران در خصوص اجرای برجام شده است.»
مقاله دالتون که در اولین سالگرد توافق هستهای منتشر شده، بیان کرده است که توافق هستهای محصول دیپلماسی بوده است. دالتون با اشاره به اینکه توافق هستهای در شرایطی قابل اجرا خواهد بود که «همه بر روی تعهدات خود کار کنند»، نوشت: «حس مشترک نشان میدهد که اگر شرایط در طول سال جاری بهتر نشود، این برای ایالاتمتحده و متحدانش سخت خواهد بود که ادعا کنند در معرض نقض توافق هستهای که در ایران به نام برجام شناخته میشود، نیستند.»
بر اساس نوشته دالتون، آمریکا و شرکایش موفق به ارائه اجازه دسترسی ایران به معاملات U-Turn (که توسط بانکهای ایرانی استفاده میشود تا از تحریمهای ایالاتمتحده دور بمانند) و نظام مالی دلاری نشدهاند. آنها همچنین نتوانستهاند به بانکهای غیر آمریکایی اطمینان دهند که از نرمافزارهای مالی ایالاتمتحده در معاملات خود استفاده کنند؛ ضمن اینکه بانکها با وجود تلاشهای جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و دیگر شرکای اروپاییاش، همچنان درتر دید باقیماندهاند که وارد ایران شوند.
دالتون گفت که در میان دیگر موانع اجرای برجام میتوان «عدم تمایل غرب به استفاده از نفوذ دولتی خود در بانکهای دولتی اشاره کرد که بتوانند سیاستهای دولت را به انجام برسانند که میتوان بهعنوانمثال از عدم دسترسی ایران به بانکهای لندن برای برخورداری از تسهیلات تسویهحسابهای بانکی نام برد.
بر اساس این مقاله، مشکلات بانکی مستمر، ایران را از سرمایهگذاری بر روی منافعی که از بازگشت شرکتهای غربی به ایران به همراه خواهد داشت و همچنین معاملات پرسود با غرب – که ازجمله آنها میتوان به خرید هواپیما از شرکت ایرباس و بوئینگ اشاره کرد، منع کرده است.
گاردبن به نقل از اسفندیار باتمانقلیچ، ساماندهنده نشستهای مجمع بازرگانی ایران و اروپا نوشت که نگرشها در ایران متفاوت است: «از یکسو شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند زیمنس، پژو، یونیلورو، و وودافون، سیگنالهایی در راستای رغبت خود به فعالیت در ایران نشان دادهاند و خوشبینی را برای جامعه تجاری ایران فراهم آوردهاند. از طرف دیگر، شکاف زیادی در دفتر سیاست صدور مجوز کنترل داراییهای خارجه ایالاتمتحده وجود دارد. اوفک، OFAC مجوز کلی برای کمک به باز شدن دربهای ایران بهسوی شرکتهای بازرگانی آمریکایی را بازکرده؛ اما لحن کلی آن نتوانسته است از پیچیدگیهای روند مشارکت شرکتهای چندملیتی و سرمایهگذاری آنها در ایران بکاهد»
دالتون برای بیش از ۳۵ سال در وزارت امور خارجه انگلستان فعالیت داشته و در میان گروهی از سفرای سابق غربی در تهران قرار دارد که در مقالهای در سال ۲۰۱۱ نوشت که ـ هیچ شواهدی مبنی بر اینکه ایران در حال ساخت سلاح هستهای است وجود ندارد». او خواستار گفتوگوی غرب با تهران شده بود. دالتون همچنین یکی از همکاران کارشناس در اندیشکده چتمهاوس لندن است.
دالتون پیشبینی کرده است که توافق هستهای تا زمانی ادامه پیدا میکند که «عملاً با سود متقابل دو طرف همراه باشد» و اینکه ایالاتمتحده بهصورت عاقلانه از قدرت خود استفاده کند.» او بیان کرده است که «ایران در معامله هستهای دبه نمیکند و علاقه بسیار زیادی در تهران برای ادامه این توافق وجود دارد.»
وی افزود: «معامله هستهای همچنان به سیاست خارجی ایالاتمتحده چسبیده است و حتی اگر یک جمهوریخواه برنده انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا شود، نمیتوان به این نتیجهگیری رسید که دشمنی این کاندیدا با گذشته، به معنای خراب کردن این معامله باشد؛ چراکه کاملاً مشخص است که این معامله، معاملهای خوب برای ایالاتمتحده، امنیت منطقهای و جهانی و جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در جهان بوده است. ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیز به نظر نمیرسد این معامله را با تغییر مواجه سازد.
دالتون در ادامه با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه می سال آینده میلادی، نوشت که «روحانی اعتدالگرا، با شرایط سختی در این انتخابات مواجه است. «انتظارات بالا از توسعه اقتصادی در ایران با نتیجه مثبت همراه نشده است. ناامیدی از مزایای محدودی که این توافق برای ایران به همراه داشت در حال افزایش است. این برای انتخاب مجدد روحانی در سال ۲۰۱۷ اصلاً شرایط مطلوبی نیست.»
از لحاظ اقتصادی دالتون ایران را بهعنوان یکی از کشورهای اقتصادی نوظهور و در کنار کشورهایی مانند برزیل و هندوستان میبیند «آنها اقتصادی ۱.۴ تریلیون دلاری هستند. این اقتصاد سالانه ۴ تا ۵ درصد رشد دارد، امکان سرمایهگذاری در همه بخشهای آن موجود است، دولتی اصلاحطلب (حداقل تا یک سال دیگر) دارد و جمعیتش مجموعاً ۸۰ میلیون نفر است که تحصیلات عالی دارند و در تلاشاند تا از چشماندازی بهبودیافته کشور بهره گیرند، تولید نفت خام بهزودی از ۴ میلیون بشکه در روز فراتر میرود و بر اساس برنامههای وزیر نفت، در مدت پنج سال این ظرفیت به ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز میرسد.
در بعد منطقهای نیز دالتون نوشت که ما نباید ایران را قدرتهایی مانند قدرتهای بعد از امپراتوری عثمانی و یا امپراتوری مصر یا عربستان سعودی مقایسه کنیم؛ بلکه آن را باید با روسیه و دیگر کشورهای قدرتمند آسیایی مقایسه نماییم.