فرزانه فدوی، خبرگزاری دانا، سرویس آموزش؛ تغییر در سبک زندگی، ورود شبکه های اجتماعی مختلف به زندگی شخصی و خانوادگی افراد که بزرگ و کوچک را به خود مبتلا ساخته، تغیر نگرش خانواده ها نسبت به مسایل مختلف رفتاری و اخلاقی فرزندانشان،کمبود وقت والدین و نداشتنن زمان کافی برای صحبت ها و راهنمایی های لازم به دختر و پسر نوجوانشان که تازه پا به عرصه های اجتماعی گذاشته است، همه و همه دست به دست هم می دهند تا با ایجاد یک شکاف عمیق اخلاقی بین دو نسل متفاوت، جامعه را به سمتی هدایت کنند که بازیگران اصلی آن کمتر از حد ممکن، توانایی داشتن یک زندگی ایده آل و برخورد با مسایل مختلف زندگی را داشته باشند و نتوانند آن طور که باید در مقابل استرس های روانی جامعه، رخدادهای ناگهانی و سایر اتفاقاتی که به صورت پیش بینی نشده امکان بروز یافتگی را دارند مدیریت مقابله و عبور را داشته باشند.
خانواده یا مدرسه؟کدام یک سهم بیشتری در پرورش دارند؟
حال که خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی در جامعه وظیفه تربیت را دارد مدرسه نیز به عنوان خانه دوم می تواند نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت فردی و آینده سازی نسل های آینده کشور داشته باشد که لازمه آن داشتن یک برنامه منظم در آموزش مسائل مرتبط با زندگی و همین طور آموزش توانایی ها و قدرت مقابله در دانش آموزان هنگام رویارویی با مشکلات زندگی است.
در آموزش مهارتهای زندگی در مدرسه، معلم و دانش آموز یکدیگر را در یک برنامه آموزش و یادگیری همراهی می كنند که ممکن است در این میان از روش های متفاوت یادگیری، همچون فعالیت و داشتن یک مسئولیت هرچند کوچک در گروههای دوستانه ای با تعداد کم یا گروههای که تنها از دونفر تشکیل شده است، ایفای نقش، بازی، بحث و گفت و گو استفاده شود که عمدتاً به منظوره نهادینه شدن یک صفت اخلاقی صحیح در روحیه کودک یا نوجوان انجام می شود.
ارائه مهارت های زندگی با دو روش متفاوت
براساس توضیحاتی که در سایت های مختلف اینترنتی آمده است آموزش مهارت های زندگی می تواند به ۲ صورت متفاوت اجرا شود:
▪️ آموزش مهارت های زندگی عام، که با هدف ارتقای سطح سلامت و بهداشت روان و ایجاد رفتارها و تعامل های سالم صورت می گیرد.
▪️ آموزش مهارت های اختصاصی، به ویژه به منظور پیشگیری از یک آسیب و شکل مشخص مهارت قاطع بودن در مقابل فشار گروه و توانایی نه گفتن در جهت پیشگیری از سوئ مصرف مواد.
پرورش در مدرسه بدون حضور خانواده امکان پذیر نیست
حالا که مدارس به عنوان قوی ترین سازمان اجتماعی و آموزشی در جامعه نیمی از مسئولیت پرورش رفتارهای نسل جدید را بر عهده دارد در کنار خانواده، نقش غیر قابل انکاری در ایجاد یا تخریب عزت نفس دانش آموز در احساس بالا یا پایین بودن رتبه های شخصیتی آنان دارد.
حالا که مهارت های زندگی جای خودش را در برنامه های آموزش مدارس پیدا کرده است، آموزش مهارتهای زندگی باید در برنامه درسی مدارس گنجانده شده وبه صورتهای متفاوتی هم به دانش آموزان و هم به اولیای آن ها ارائه شود.
مهارت های زندگی هم باید به صورت یك درس اختصاصی مانند سایر دروسی که روزانه در مدارس تدریس می شوند در یك ساعت به خصوص درسی، تدریس شود.
موضوع آموزش این دسته از مهارت ها اگرچه لازمه ی تمام گروه های سنی مشغول به تحصیل در مدارس است اما انگار دانش آموزان مقاطع بالاتر یعنی دوره های متوسطه نیاز شدیدتری نسبت به آن دارند چراکه راه زیادی تا حضور در محیط های بزرگ تر آموزشی و حرکت در مسیری که ممکن است آنها را با اقشار گوناگونی از جامعه مواحه سازد ندارند.
به گفته مربیان فعال در سیستم آموزش وپرورش کشور این گونه مهارت ها می توانند در برنامه جامع آموزش بهداشت مدارس هم جاسازی شوند البته در صورتی كه طراحی برنامه آموزش مهارتهای زندگی به گونه ای باشد كه هم در محتوای دروس مختلف قابلیت آموزش داشته باشد و هم به تنهایی به عنوان یك درس جداگانه مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین توضیحات ارایه شده،مدرسه از ارکان اساسی سیستم تربیتی در جامعه است و افرادی که در این اجتماع مشغول به کار،تحصیل و به طور کلی زندگی هستند باید به این یقین برسند که مدارس آماده پذیرش عقاید و همکاری و همراهی آن ها است.
و جمله آخر این که مدارس هم باید از مشارکت های مردمی و همراهی والدین که در زمینه های اخلاقی و پرورشی دارای توانایی های مشخص شده ای هستند برخوردار شوند تا در نتیجه آن بتوانند به بهترین نحو ممکن در امر آموزش و پرورش نسل های آیند کشور ایفای نقش کند.