در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۱۸۵۲۵
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۵
«لیلا ارشد» مدیر موسسه مردم نهاد زنان سرزمین خورشید که به «خانه خورشید» معروف است در گفت وگو با ایرنا به دشواری های فعالیت در حوزه زنان آسیب دیده جامعه اشاره کرد و از چشم پوشی بسیاری از خیران و نهادها از همیاری در این زمینه گفت. به گفته وی برای رفع آسیب های اینچنینی لازم است تا در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها،ابعاد اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش خبرگزاری دانا،خانه خورشید سرایی در انتهای پارک «هرندی» در محله شوش است که شماری از زنان و کودکان بی پناه و آسیب دیده اجتماعی را با توجه به مقدورات و در چارچوب مقررات و قوانین فعالیت های مردم نهاد زیر چتر حمایتی خود قرار داده است. این مرکز حمایت از کودکان و زنان آسیب دیده، از سال 1385 در ناحیه چهار منطقه 12 شهرداری تهران (دروازه غار– شوش) تا سال 1393، روزانه پذیرای100 زن و حدود 25 تَن از فرزندان آنان بوده اما از یک سال و نیم پیش تاکنون، به مرکزی برای اشتغالزایی، حرفه آموزی، مشاوره و امدادرسانی تغییر کاربری داده است. گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، به منظور آشنایی بیشتر با عملکرد موسسه زنان سرزمین خورشید، با ارشد مدیر آن گفت و گو کرد.
ارشد ضمن برشمردن خدمات خانه خورشید به زنان آسیب دیده و مهجور و کودکان خواسته یا ناخواسته آنان به پژوهشگر ایرنا گفت این موسسه به عنوان نخستین مرکز کاهش‌آسیب زنان در خاورمیانه آغاز به کار کرد و تاکنون توانسته علاوه بر ارایه خدمات بهداشتی و سلامتی، زنان آسیب دیده را تحت پوشش کارگاه های آموزشی و حرفه آموزی قرار دهد.
به گفته وی، متاسفانه برخی مولفه های مردسالاری و سوگیری های جنسیتی کار در حوزه زنان آسیب دیده را سخت و طاقت فرسا کرده و در موارد بسیاری، خیران و حتی نهادهای دولتی تمایلی به ارایه حمایت های گوناگون در این زمینه ندارند.
در ادامه، متن کامل گفت وگوی ایرنا با ارشد آمده است:

***ایرنا: انگیزه شما از فعالیت در حوزه حمایت از زنان آسیب دیده در جامعه و توانبخشی به آنان چیست؟ چرا تصمیم به تاسیس خانه خورشید گرفتید؟
**ارشد: از دهه‌٥٠ به عنوان دانشجوی مددکاری در دروازه غار تهران حضور داشتم. در دهه 70، دوباره همراه با تیم انجمن حمایت از حقوق کودکان کار به این منطقه آمدم و متوجه شدم بیشتر این کودکان، در خانواده‌هایشان با مساله اعتیاد مادرانشان روبرو هستند. در آن سال ها بود که سازمان بهزیستی تصمیم گرفت نخستین مرکز گذری کاهش آسیب را برای زنان احداث کند و از من خواست مدیریت نخستین مرکز کاهش‌آسیب برای زنان در خاورمیانه را بپذیرم. کار تازه و سختی بود چرا که کارکردن در حوزه زنان خیلی سخت‌تر از مردان است و فشار، برچسب زنی و تبعیض به خصوص در حوزه زنان مبتلا به اعتیاد بیشتر مشهود است. با مشورت و حمایت های دوستان این حوزه، از سال1385 به دلیل شناخت شخصی از منطقه دروازه غار، کار در این محل را آغاز کردیم و روزانه پذیرای 100 زن و فرزندان آنان بودیم.

***ایرنا: نخستین فعالیت های خانه خورشید با ارایه چه خدماتی آغاز شد؟
**ارشد: برنامه خانه خورشید، با خدمات کاهش آسیب همانند درمان دارویی، ارایه سرنگ و سوزن و وسایل بهداشتی شروع شد. کم کم آموزش ها و مهارت های فردی، بهداشت، فرزندپروری، آموزش های جنسی سالم، کلاس های حرفه آموزی، یوگا، هنر و مشاوره هم به برنامه ها اضافه شد. در این میان اگر فردی را در ترک توانا می دیدیم به او کمک می کردیم تا قطع سوء مصرف کند. به شخصه معتقدم داستان سوءمصرف مواد مساله ندانستن و نخواستن نیست بلکه نتوانستن است. هیچ کس به اندازه یک زن معتاد، درد و رنج بی احترامی، تحقیر و طرد را تجربه نکرده است. هیچ کس به اندازه او نمی داند مواد چه بلاها و مصیبت هایی بر سر انسان می آورد.

***ایرنا: طی سال های گذشته این مرکز شاهد تغییر کاربری بوده است. دلیل این تغییر چه بود؟
**ارشد: به مدت ده سال نخستین مرکز گذری کاهش آسیب زنان (DIC) بودیم و در طول این سال ها تجربه های ناخوشایندی همچون ناهماهنگی ها، بی برنامگی ها و بسیاری موارد دلسردکننده دیگر را تحمل کردیم اما از هدف گروه دور نشدیم. با تصویب ماده 16 سازمان بهزیستی یعنی قانون جمع آوری زنان متجاهر و معتاد که جایگزین ماده 15 یعنی حمایت از مراکز دی آی سی شد، فشارها، مشکلات مالی و غیره بر ما غلبه کرد تا آن جا که تصمیم گرفتیم به زنان قطع سوءمصرف کمک کنیم؛ زنانی که ترک مواد کرده اند اما صدا، هویت و شناسنامه ندارند، همچنین کسانی که همسرانشان مرده بودند و کار و پول نداشتند.

***ایرنا: خانه خورشید اکنون که چه کارویژه ای را به انجام می رساند؟
** ارشد: خدمات ما همیشه محدود به خدمات یک مرکز دی آی سی نبود و خدمات گسترده مورد نیاز زنان را ارایه می کردیم. پس از تغییر کاربری هم یک مرکز اشتغال زایی و ارایه حمایت های اجتماعی و توانمندسازی را تشکیل دادیم که در این کارگاه حرفه آموزی، 24 تَن از زنان قطع سوءمصرف مشغول به کار و درآمدزایی هستند. در حال حاضر، بیش از 200 پرونده داریم که به این افراد علاوه بر حمایتی های حرفه آموزی، سبد کالا هم می دهیم. البته هنوز به زنان معتاد یا زنانی که صورتشان از سیلی شوهران سرخ است، مشاوره می دهیم اما این افراد تا زمانی که ترک نکرده باشند، نمی توانند در گروه اشتغال ما شرکت کنند.
در حال حاضر در این مرکز جلسه های ان.ای (معتادان گمنام) یا 12 قدم به صورت هفتگی برگزار می شود. همچنین ما گروهی متشکل از پنج زن امدادرسان به افراد قطع سوءمصرف مواد داریم که روزانه به پارک ها و محله های منطقه 12، بخشی از منطقه 16 و 11 می روند و خدماتی بهداشتی از قبیل سوزن و سرنگ، شامپو شپش، پدبهداشتی زنان و ... اهدا می کنند و پانسمان زخم انجام می دهند.
از آبان ماه سال جاری هم مرکز دندانپزشکی ما شروع به فعالیت کرده است و زنان و کودکانی که هدف گروه ما هستند می توانند به صورت رایگان از حمایت های دندانپزشکی بهره ببرند.

***ایرنا: آیا تغییر خاصی میان افراد مراجعه کننده به خانه خورشید رخ داده است؟
**ارشد: آن چه که امروز مراجعه کنندگان ما را با پیش از این متمایز می کند، سن آنان است. سن پارک خوابی، ترک خانه و اعتیاد افراد پایین آمده و مشکلات آنان افزایش پیدا کرده است. شرایط دشوار برخی خانواده ها، طاقت نوجوانان را کم کرده است و آنان غافل از مشکلات و سختی های ورای دیوارهای خانه، پا به دنیای بیرون می گذارند و داستان های تلخی را به دوش می کشند.

***ایرنا: خانه خورشید اکنون به چه مشکلات و موانعی روبرو است؟
**ارشد: زمانی که ما شروع به کار کردیم، بسیاری درک درستی از چالش های زنان معتاد و نیز بی سرپرست نداشتند. ما که در خط مقدم هستیم آسیب ها را از نزدیک لمس می کنیم، می بینیم که زنان معتاد، برای گذران روزانه خود چه خشونت ها و ناملایمت هایی را تحمل می کنند و فرزندان خود را به مبلغی ناچیز می فروشند. از روی فقر فرهنگی و اقتصادی نوزاد خود را به میله های فلزی می بندند تا معلول و ناقص شوند و برای گدایی به کار بیایند؛ افرادی که نه خود هویت و شناسنامه دارند و نه فرزندانشان سرپناهی امن.
من لحظات سختی را اینجا تجربه کرده ام. از مردی که با چاقو به خانه خورشید آمد تا همسرش را برای بهره جویی مالی با خود ببرد تا زنی که پس از چند سال قطع مصرف، باز وسوسه این مواد او را به کام مرگ برد. اما زمانی که می شنوم خانواده این زنان آنان را پذیرفته اند یا کم کم به آغوش گرم خانواده بازگشته اند، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجم.
متاسفانه هنوز هم حمایت از زنان آسیب دیده، جذابیتی ندارد و ضرورتی تلقی نمی شود. در ماه های گذشته افراد سرشناسی به مرکز ما مراجعه و ابراز همدردی کردند. قول هایی دادند اما تنها به انتشار چند عکس تبلیغاتی اکتفا کردند. هنوز هم وقتی فلان کارخانه متوجه کارایی ما در حوزه زنان می شود از حمایت امتناع می کند یعنی حمایت های مالی هم با نگاه سوگیری های جنسیتی دریغ می شود.
بر همین اساس، از دولت می خواهیم با سیاستگذاری و برنامه ریزی مناسب ما را برای کاهش آسیب ها یاری رساند. باید سیاست ها را با اتفاق هایی که می افتد هماهنگ کنیم اما متاسفانه هنوز هم بُعد اجتماعی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها کمتر دیده می شود.
ارسال نظر