یکی از آتش نشانان حاضر در محل حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو، از سلفی های روز اول حادثه انتقاد کرد.
به گزارش خبرگزاری دانا، سعید کمالی آتش نشانی که در روز نخست حادثه در سبد بالابر آتش نشانی حاضر بود در خصوص جزئیات روز حادثه گفت: دوربین های مردم استرس کار را بسیار بالا می برد و انگار زیر ذره بین هزاران نفر هستیم.
وی با بیان اینکه حریق پلاسکو مهار شده بود و دود سفیدی که علامت خاموش شدن آتش است از ساختمان بیرون آمده بود اما انفجارهای کوچکی در حین انجام عملیات رخ می داد، افزود: بعد از این دود سفید ناگهان انفجار مهیبی رخ داد که موج انفجار من را هم داخل سبد تکان داد، این موقع بود که دوباره حریق برگشت.
این آتش نشان در خصوص حضور مردم در ساختمان پلاسکو، گفت: بعد از دود سفید مردم تلاش می کردند به ساختمان بازگردند که انفجار رخ داد، اولین مشاهدات که ریزش از ضلع شرقی بود که دستور تخلیه صادر شد.
کمالی ادامه داد: برخی از آتش نشان ها از راه پله ها آمدند یکسری از نمای ساختمان و دلخراش ترین صحنه آتش نشانانی بودند که پشت فنس های پنجره طبقات ۱۲ و ۱۳ گیر کرده بودند و مشخص نبود در آن ارتفاع چرا پنجره ها فنس دارد.
وی ادامه داد: بسیاری از افرادی که در زمان آتش سوزی و ریزش در محل بودند، خارج شدند.
به گفته کمالی، وقتی از آن بالا به پایین نگاه می کردم و اصرار مردمی که درخواست می کردند به پلاسکو بازگردند از خودم می پرسیم چه چیز می تواند از جان خودشان عزیزتر باشد.
وی با بیان اینکه حریق پلاسکو مهار شده بود و دود سفیدی که علامت خاموش شدن آتش است از ساختمان بیرون آمده بود اما انفجارهای کوچکی در حین انجام عملیات رخ می داد، افزود: بعد از این دود سفید ناگهان انفجار مهیبی رخ داد که موج انفجار من را هم داخل سبد تکان داد، این موقع بود که دوباره حریق برگشت.
این آتش نشان در خصوص حضور مردم در ساختمان پلاسکو، گفت: بعد از دود سفید مردم تلاش می کردند به ساختمان بازگردند که انفجار رخ داد، اولین مشاهدات که ریزش از ضلع شرقی بود که دستور تخلیه صادر شد.
کمالی ادامه داد: برخی از آتش نشان ها از راه پله ها آمدند یکسری از نمای ساختمان و دلخراش ترین صحنه آتش نشانانی بودند که پشت فنس های پنجره طبقات ۱۲ و ۱۳ گیر کرده بودند و مشخص نبود در آن ارتفاع چرا پنجره ها فنس دارد.
وی ادامه داد: بسیاری از افرادی که در زمان آتش سوزی و ریزش در محل بودند، خارج شدند.
به گفته کمالی، وقتی از آن بالا به پایین نگاه می کردم و اصرار مردمی که درخواست می کردند به پلاسکو بازگردند از خودم می پرسیم چه چیز می تواند از جان خودشان عزیزتر باشد.
