به گزارش خبرگزاری دانا،در یک رابطه سالم، حرف زدن رمز کار است. وقتی بتوانید به طور موثری با هم صحبت کنید، طرفتان را بهتر درک خواهید کرد و رابطهتان قویتر خواهد شد. وقتی بتوانید این تضادهای بین خودتان را به طور خوبی برطرف کنید، یک رابطه سالم و کامل ساختهاید.
بااینکه تعارض و تضاد کاملاً طبیعی است ولی میتواند نشانه قسمتی از رابطهتان باشد که مشکل دارد. اگر تضادهایتان سر این است که چه فیلمی تماشا کنید، با کدام دوستتان بیرون بروید یا چه کسی باید ظرفها را بشوید، میتوانید از این نکات برای حل این کشمکشها به طریقی سالم استفاده کنید:
مرز تعیین کنید. هرکسی شایسته این است که با احترام با او برخورد شود – حتی در طول جدالها و کشمکشها. اگر طرفتان بدزبانی میکند یا مسخرهتان میکند یا فحش میدهد، از او بخواهید که بس کند. اگر بس نکرد، از او دور شوید و بگویید نمیخواهید در آن زمان با او بحث کنید.
مشکل اصلی را پیدا کنید. معمولاً تعارض و کشمکش زمانی اتفاق میافتد که نیازهای یکی از طرفین برآورده نمیشود. سعی کنید ببینید مشکل واقعاً کجاست. اگر طرفتان به نظر مستاصل میاید، شاید فقط نسبت به رابطه احساس امنیت نمیکند و نیاز به تشویق شما دارد. اگر عصبانی میشوید که چرا همسرتان آشغالها را بیرون نگذاشته است، ممکن است واقعاً ناراحت باشید چون فکر میکنید همه کارهای خانه به گردن شما افتاده است. یاد بگیرید درمورد مشکل اصلی حرف بزنید تا بتوانید جلو بحث کردنها و دعوا کردنهای مداوم را بگیرید.
توافق کنید که توافق نکنید. اگر شما و طرفتان نتوانستید مشکل را حل کنید، گاهیاوقات بهتر است آن را بیخیال شوید. نمیتوانید درمورد همه چیز با هم همعقیده باشید. روی چیزهایی که بیشتری اهمیت را دارند تمرکز کنید. اگر این مسئله خیلی مهم است و نمیتوانید آن را فراموش کنید، شاید شما دو نفر واقعاً به درد همدیگر نمیخورید.
در صورت امکان مصالحه کنید. گفتنش راحت است ولی عمل کردن به آن نه. کوتاه آمدن و مصالحه کردن بخش مهمی از حل مشکل و تعارضات در روابط سالم و موفق است. طرفتان میخواهید غذای چینی بخورد و شما غذای هندی دوست دارید؟ مصالحه کنید، امشب غذای چینی بگیرید و دفعه بعدی که برای غذا خوردن بیرون رفتید به رستوران هندی بروید. باید بتوانید حد وسط را پیدا کنید تا هر دو شما از نتیجه کار راضی بمانید.
همه چیز را در نظر بگیرید. آیا این مسئله واقعاً مهم است؟ آیا روی احساس شما نسبت به همدیگر تاثیر میگذارد؟ آیا بخاطر آن مجبورید عقاید و اخلاقیاتتان را کنار بگذارید؟ اگر اینطور است، خیلی مهم است که سر حرفتان بایستید. اگر اینطور نیست، شاید بد نباشد که با او مصالحه کنید. همچنین، حرفها و نظرات طرفتان را در نظر بگیرید. چرا به نظرتان نظر او نادرست است؟ شما چطور به آن موضوع نگاه میکنید؟ آیا غیرطبیعی است که طرفتان بخاطر چنین مسئلهای ناراحت شده باشد؟ آیا طرفتان اهل مصالحه کردن و کوتاه آمدن است؟
با رعایت این نکات باز هم دعوا میکنید؟ شاید وقت آن رسیده که ببینید اصلاً این رابطه به دردتان میخورد یا نه. هر دو شما شایسته یک رابطه سالم بدون جر و بحثهای مداوم هستید.
حل ناسازگاری ها در روابط ناسالم
بااینکه دعوا کردن و تضاد داشتن کاملاً طبیعی است، این دعواها و بحثها نباید به حملههای شخصی کشیده شود و هیچکدام از شما نباید سعی کند اعتمادبهنفس طرف دیگر را پایین بیاورد. اگر نمیتوانید بدون ترس از تلافی کردن طرفمقابل حرفتان را بزنید، احتمالاً مورد آزار در رابطه هستید.
یادتان باشد، یک نشانه روابط آسیبزا این است که طرفتان کنترل شما را به دست گیرد. آیا همسرتان به دلایل زیر ناراحت است؟
میخواهید به جای وقت گذراندن با او برای بازی بسکتبال بروید؟
تلفنتان را چک کردید و پیامها و تماسهایی که از طرف او دریافت کردهاید را دوست نداشتید؟
فقط میخواهید با دوستان وقت بگذرانید ولی او فکر میکند به او خیانت میکنید؟
برای داشتن رابطهجنسی آمادگی ندارید؟
میخواهید درس بخوانید ولی او میخواهد با شما حرف بزند؟
اگر سر این مسائل با هم بحث و دعوا میکنید، بد نیست پیش یک مشاور خانواده بروید تا ببینید با هم سازگاری و تفاهم دارید یا خیر.
بااینکه تعارض و تضاد کاملاً طبیعی است ولی میتواند نشانه قسمتی از رابطهتان باشد که مشکل دارد. اگر تضادهایتان سر این است که چه فیلمی تماشا کنید، با کدام دوستتان بیرون بروید یا چه کسی باید ظرفها را بشوید، میتوانید از این نکات برای حل این کشمکشها به طریقی سالم استفاده کنید:
مرز تعیین کنید. هرکسی شایسته این است که با احترام با او برخورد شود – حتی در طول جدالها و کشمکشها. اگر طرفتان بدزبانی میکند یا مسخرهتان میکند یا فحش میدهد، از او بخواهید که بس کند. اگر بس نکرد، از او دور شوید و بگویید نمیخواهید در آن زمان با او بحث کنید.
مشکل اصلی را پیدا کنید. معمولاً تعارض و کشمکش زمانی اتفاق میافتد که نیازهای یکی از طرفین برآورده نمیشود. سعی کنید ببینید مشکل واقعاً کجاست. اگر طرفتان به نظر مستاصل میاید، شاید فقط نسبت به رابطه احساس امنیت نمیکند و نیاز به تشویق شما دارد. اگر عصبانی میشوید که چرا همسرتان آشغالها را بیرون نگذاشته است، ممکن است واقعاً ناراحت باشید چون فکر میکنید همه کارهای خانه به گردن شما افتاده است. یاد بگیرید درمورد مشکل اصلی حرف بزنید تا بتوانید جلو بحث کردنها و دعوا کردنهای مداوم را بگیرید.
توافق کنید که توافق نکنید. اگر شما و طرفتان نتوانستید مشکل را حل کنید، گاهیاوقات بهتر است آن را بیخیال شوید. نمیتوانید درمورد همه چیز با هم همعقیده باشید. روی چیزهایی که بیشتری اهمیت را دارند تمرکز کنید. اگر این مسئله خیلی مهم است و نمیتوانید آن را فراموش کنید، شاید شما دو نفر واقعاً به درد همدیگر نمیخورید.
در صورت امکان مصالحه کنید. گفتنش راحت است ولی عمل کردن به آن نه. کوتاه آمدن و مصالحه کردن بخش مهمی از حل مشکل و تعارضات در روابط سالم و موفق است. طرفتان میخواهید غذای چینی بخورد و شما غذای هندی دوست دارید؟ مصالحه کنید، امشب غذای چینی بگیرید و دفعه بعدی که برای غذا خوردن بیرون رفتید به رستوران هندی بروید. باید بتوانید حد وسط را پیدا کنید تا هر دو شما از نتیجه کار راضی بمانید.
همه چیز را در نظر بگیرید. آیا این مسئله واقعاً مهم است؟ آیا روی احساس شما نسبت به همدیگر تاثیر میگذارد؟ آیا بخاطر آن مجبورید عقاید و اخلاقیاتتان را کنار بگذارید؟ اگر اینطور است، خیلی مهم است که سر حرفتان بایستید. اگر اینطور نیست، شاید بد نباشد که با او مصالحه کنید. همچنین، حرفها و نظرات طرفتان را در نظر بگیرید. چرا به نظرتان نظر او نادرست است؟ شما چطور به آن موضوع نگاه میکنید؟ آیا غیرطبیعی است که طرفتان بخاطر چنین مسئلهای ناراحت شده باشد؟ آیا طرفتان اهل مصالحه کردن و کوتاه آمدن است؟
با رعایت این نکات باز هم دعوا میکنید؟ شاید وقت آن رسیده که ببینید اصلاً این رابطه به دردتان میخورد یا نه. هر دو شما شایسته یک رابطه سالم بدون جر و بحثهای مداوم هستید.
حل ناسازگاری ها در روابط ناسالم
بااینکه دعوا کردن و تضاد داشتن کاملاً طبیعی است، این دعواها و بحثها نباید به حملههای شخصی کشیده شود و هیچکدام از شما نباید سعی کند اعتمادبهنفس طرف دیگر را پایین بیاورد. اگر نمیتوانید بدون ترس از تلافی کردن طرفمقابل حرفتان را بزنید، احتمالاً مورد آزار در رابطه هستید.
یادتان باشد، یک نشانه روابط آسیبزا این است که طرفتان کنترل شما را به دست گیرد. آیا همسرتان به دلایل زیر ناراحت است؟
میخواهید به جای وقت گذراندن با او برای بازی بسکتبال بروید؟
تلفنتان را چک کردید و پیامها و تماسهایی که از طرف او دریافت کردهاید را دوست نداشتید؟
فقط میخواهید با دوستان وقت بگذرانید ولی او فکر میکند به او خیانت میکنید؟
برای داشتن رابطهجنسی آمادگی ندارید؟
میخواهید درس بخوانید ولی او میخواهد با شما حرف بزند؟
اگر سر این مسائل با هم بحث و دعوا میکنید، بد نیست پیش یک مشاور خانواده بروید تا ببینید با هم سازگاری و تفاهم دارید یا خیر.