به گزارش خبرگزاری دانا،دلتان نمیخواهد در جمع و چشم باشید. این را به همسرتان هم گفتهاید، ولی او درست برخلاف شما به مناسبتهای مختلف جشن میگیرد و به قــول خودتان ادای آدمهـای خوشبخت را در میآورد. حتی دوران عقد را رویــایی کرده و گهگاه با حضور دوستانش شب شعر میگیرد یا شما را به ضیافتهای ناگهانی دعوت میکند و چقدر عصبـانی میشوید. بیشتر از اینکه قـبلاً گفتهاید دوست ندارید، امـا او هم دلیل دارد و آن اینکه زندگی را اینگـونه دوست دارد.
به نظر شما زیاد هم جالب نیست آدم بخواهد همیشه در اختیار خود و دلش قرار بگیرد، پس آرامش و سکوت کجاست. دلتـان برای تمام اوقــات مجـردی تنگ شده، همـه آنوقتهـایی که خـودتان را با کتاب و فیلم مشغــول میکردید و کسی سراغتان را نمیگرفت، ولی قبول کنید حال که عقد کردهاید بهترین فرصت را برای تمرین و رهـایی از عادات قبل خواهید داشت، پس به تدریج شروع کنید.
چه شود؟
فکـرش را بکنید همسران در معاشرت به تفــاهم نرسند؛ درست زمانی که مرد یا زن دلش میخـواهد همسرش در حضـور همکاران و اقوام باشد و ازدواج خود را اعلام کند، همسرش هوس تنهایی به سرش بزند و تازه این دفعه اول و آخرش هم نباشد. هر بار به یک بهانه از حضور در جمع طفره برود و یا با عذرهایی نابهجا از جماعت دور شود. یا همسری که تمام وقتش به کــار و درس گذشته و همه دوستانش همان همکلاسیهای دانشگاه یا همکارانش هستند نمیتواند به یکباره از عادات خود دور شود و بشود یک ایدهآل اجتماعی برای نیمه گمشدهاش. به تدریج این رفتارها در دوران عقد تأثیر میگذارد و شیرینی این ایام با تلخی بحثهای تکراری و جوابهایی چون «همینه که هست» طی میشود. هیچکدام از طرفین هم حاضر نیست اشتباه خود یا همان عـادت مرسوم خویش را بررسی کند و به فکر چاره بیفتد. مـعاشرت گرچه خوب است و از الزامات دوران عقد، اما دلیل نمیشود تــازه عروس و داماد به اجبار به آن تن دهند، آن هم زمانی که هنوز جرئت و شجاعت و روابط برخورد با هم را کسب نکردهاند.
دوران عقد, قبل از عقد,عقد و ازدواج
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
دلیلش را به راحتی میتوان یافت؛ عدم شناخت از هم. فقط کافی است قبل از عقد و ازدواج با خود و طرف مقابلتان رو راست باشید. اگر به انزوا عادت کردهاید و حضور در جمع آزارتان میدهد یا از سر و صدا بیزارید یا دلتان میخواهد هر روز با یک برنامه خاص برای همنشینی و جمعهای دوستانه و فــامیلی وقت بگذارید، لطفاً بازگو کنید تـا مشکلات چون تردید در انتخاب و یا دشواری تصمیمگیری را نداشته باشید. فقط با خود و او صادق باشید.
آشنایی با زندگی مردان منزوی
اگر مرد منزوی ازدواج کند، موازی با همسرش زندگی می کند نه کنار او. او به زندگی خودش می پردازد و عقیده دارد همسرش هم باید زندگی خودش را داشته باشد. گوشه گیریش باعث می شود در چشم دیگران فردی فاقد اعتمادبه نفس به نظر برسد که البته همین خصوصیت برخی دختران را تحریک می کند که نقش یک مراقب و ناجی را برای این فرد ایفا کنند. این دختران مانند مادری که برای فرزندش دلسوزی می کند، با او رفتار می کنند اما باید آگاه باشند فردی را برای همسری انتخاب کرده اند که اصلا نیازی به آن ها ندارد. معمولا دخترانی که شخصیت حمایت کننده دارند، جذب مرد منزوی می شوند، زیرا از کمک کردن و حمایت از او لذت می برند. این ارتباط آنقدر پیش می رود که خود این دختران پیشنهاد ازدواج می دهند و معمولا این مرد که در امور ارتباطی به صورت منفعل عمل می کند، گاهی بدون انگیزه جدی با این خواسته موافقت می کند. شروع و پایان رابطه هیچ تاثیری بر این مرد ندارد. در بسیاری از افراد شروع ارتباط در آنها شوق ایجاد می کند اما برای این فرد آغاز ارتباط هیچ هیجانی ندارد. بهتر است زنان مراقب این موضوع باشند که درست است که دلسوزی و حامی بودن شان باعث جذب می شود ولی باید بدانند که هیچ وقت این فرد از پیله انزوای خودش خارج نمی شود و آنها هیچ وقت نمی توانند او را تغییر دهند و تاثیری جدی روی او بگذارند.
و اما بعد ازدواج ...
اما حالا که همــسر شدهاید و این رفتار برایتان آشکار شده است، چه باید بکنید؟ واقعبین باشید، همانطور که شما به عادات معروف خود خو گرفتهاید؛ همسرتان نیز برایش سخت خواهد بود تا از بسیاری از این رفتارها دست بکشد. اگر از اجتماع و حضور در میان جمع لذت میبرید و همسرتان اینگونه نیست و این عــمل شما را هم نمیپسندد باید چارهای بیندیشید تا او هم با شما کنار بیاید. مثلاً گــاهی به خاطر او از مهمانی دست بکشید و به او یادآوری کنید آنقدر برایتان مـهم است که خواستهاش را محترم میدانید و در مقـابل از او بخواهید در بـرخی زمانها و به فراخور حال و وقت با شما همراهی کند؛ حتــی اگر دوست نداشته باشد. گــاهی لازم است به خــاطر هم از خیــلی چیـــزها دست بکشید. پس چــه بهتر که از دوران عقــد شروع کنید و به هم نشان دهید چقدر بــه سعـادت زندگیتـان اهمیـت میدهید. گاهی این رفتارها با دلیل خاصی ظاهر میشود، مثلاً ممکن است کسی به دلیل خجالت از طرز حرف زدن یا بیدانشی درباره مسایل مختلف از جمع گریزان باشد یا به دلایلی چون خودنمایی یا ابراز وجود جمـع را دوست داشته باشد و یا عدم اعتماد به نفس او باعث شود تا نداشتههای زنــدگی و شخصیتاش را با مادیات و به رخ کشیدن آن در حضور دیگران جـــبران کند؛ در هر صورت شما در آغاز زندگی مشترک به تمام این موارد پی خواهید برد. تلاش کنید بهترین راه حل را برگزینید و زندگیتان را آنگونه که باید مدیریت کنید.
منابع: باشگاه همسران جوان/ایران ویچ
به نظر شما زیاد هم جالب نیست آدم بخواهد همیشه در اختیار خود و دلش قرار بگیرد، پس آرامش و سکوت کجاست. دلتـان برای تمام اوقــات مجـردی تنگ شده، همـه آنوقتهـایی که خـودتان را با کتاب و فیلم مشغــول میکردید و کسی سراغتان را نمیگرفت، ولی قبول کنید حال که عقد کردهاید بهترین فرصت را برای تمرین و رهـایی از عادات قبل خواهید داشت، پس به تدریج شروع کنید.
چه شود؟
فکـرش را بکنید همسران در معاشرت به تفــاهم نرسند؛ درست زمانی که مرد یا زن دلش میخـواهد همسرش در حضـور همکاران و اقوام باشد و ازدواج خود را اعلام کند، همسرش هوس تنهایی به سرش بزند و تازه این دفعه اول و آخرش هم نباشد. هر بار به یک بهانه از حضور در جمع طفره برود و یا با عذرهایی نابهجا از جماعت دور شود. یا همسری که تمام وقتش به کــار و درس گذشته و همه دوستانش همان همکلاسیهای دانشگاه یا همکارانش هستند نمیتواند به یکباره از عادات خود دور شود و بشود یک ایدهآل اجتماعی برای نیمه گمشدهاش. به تدریج این رفتارها در دوران عقد تأثیر میگذارد و شیرینی این ایام با تلخی بحثهای تکراری و جوابهایی چون «همینه که هست» طی میشود. هیچکدام از طرفین هم حاضر نیست اشتباه خود یا همان عـادت مرسوم خویش را بررسی کند و به فکر چاره بیفتد. مـعاشرت گرچه خوب است و از الزامات دوران عقد، اما دلیل نمیشود تــازه عروس و داماد به اجبار به آن تن دهند، آن هم زمانی که هنوز جرئت و شجاعت و روابط برخورد با هم را کسب نکردهاند.
دوران عقد, قبل از عقد,عقد و ازدواج
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
دلیلش را به راحتی میتوان یافت؛ عدم شناخت از هم. فقط کافی است قبل از عقد و ازدواج با خود و طرف مقابلتان رو راست باشید. اگر به انزوا عادت کردهاید و حضور در جمع آزارتان میدهد یا از سر و صدا بیزارید یا دلتان میخواهد هر روز با یک برنامه خاص برای همنشینی و جمعهای دوستانه و فــامیلی وقت بگذارید، لطفاً بازگو کنید تـا مشکلات چون تردید در انتخاب و یا دشواری تصمیمگیری را نداشته باشید. فقط با خود و او صادق باشید.
آشنایی با زندگی مردان منزوی
اگر مرد منزوی ازدواج کند، موازی با همسرش زندگی می کند نه کنار او. او به زندگی خودش می پردازد و عقیده دارد همسرش هم باید زندگی خودش را داشته باشد. گوشه گیریش باعث می شود در چشم دیگران فردی فاقد اعتمادبه نفس به نظر برسد که البته همین خصوصیت برخی دختران را تحریک می کند که نقش یک مراقب و ناجی را برای این فرد ایفا کنند. این دختران مانند مادری که برای فرزندش دلسوزی می کند، با او رفتار می کنند اما باید آگاه باشند فردی را برای همسری انتخاب کرده اند که اصلا نیازی به آن ها ندارد. معمولا دخترانی که شخصیت حمایت کننده دارند، جذب مرد منزوی می شوند، زیرا از کمک کردن و حمایت از او لذت می برند. این ارتباط آنقدر پیش می رود که خود این دختران پیشنهاد ازدواج می دهند و معمولا این مرد که در امور ارتباطی به صورت منفعل عمل می کند، گاهی بدون انگیزه جدی با این خواسته موافقت می کند. شروع و پایان رابطه هیچ تاثیری بر این مرد ندارد. در بسیاری از افراد شروع ارتباط در آنها شوق ایجاد می کند اما برای این فرد آغاز ارتباط هیچ هیجانی ندارد. بهتر است زنان مراقب این موضوع باشند که درست است که دلسوزی و حامی بودن شان باعث جذب می شود ولی باید بدانند که هیچ وقت این فرد از پیله انزوای خودش خارج نمی شود و آنها هیچ وقت نمی توانند او را تغییر دهند و تاثیری جدی روی او بگذارند.
و اما بعد ازدواج ...
اما حالا که همــسر شدهاید و این رفتار برایتان آشکار شده است، چه باید بکنید؟ واقعبین باشید، همانطور که شما به عادات معروف خود خو گرفتهاید؛ همسرتان نیز برایش سخت خواهد بود تا از بسیاری از این رفتارها دست بکشد. اگر از اجتماع و حضور در میان جمع لذت میبرید و همسرتان اینگونه نیست و این عــمل شما را هم نمیپسندد باید چارهای بیندیشید تا او هم با شما کنار بیاید. مثلاً گــاهی به خاطر او از مهمانی دست بکشید و به او یادآوری کنید آنقدر برایتان مـهم است که خواستهاش را محترم میدانید و در مقـابل از او بخواهید در بـرخی زمانها و به فراخور حال و وقت با شما همراهی کند؛ حتــی اگر دوست نداشته باشد. گــاهی لازم است به خــاطر هم از خیــلی چیـــزها دست بکشید. پس چــه بهتر که از دوران عقــد شروع کنید و به هم نشان دهید چقدر بــه سعـادت زندگیتـان اهمیـت میدهید. گاهی این رفتارها با دلیل خاصی ظاهر میشود، مثلاً ممکن است کسی به دلیل خجالت از طرز حرف زدن یا بیدانشی درباره مسایل مختلف از جمع گریزان باشد یا به دلایلی چون خودنمایی یا ابراز وجود جمـع را دوست داشته باشد و یا عدم اعتماد به نفس او باعث شود تا نداشتههای زنــدگی و شخصیتاش را با مادیات و به رخ کشیدن آن در حضور دیگران جـــبران کند؛ در هر صورت شما در آغاز زندگی مشترک به تمام این موارد پی خواهید برد. تلاش کنید بهترین راه حل را برگزینید و زندگیتان را آنگونه که باید مدیریت کنید.
منابع: باشگاه همسران جوان/ایران ویچ