به گزارش خبرگزاری دانا،حواس پرتی و گیج بودن را دور بریزید: بیش از اندازه فعال بودن و تمرکز نداشتن، در مکالمه، کارها یا در زندگی، رفته رفته صمیمیت و علاقه بین شما را از بین میبرد و اگر جزو عاداتتان شود و نخواهید این عادت بد را ترک کنید، به شما اطمینان میدهیم بزودی همسرتان آن عشق و علاقه قبلی را به شما نخواهد داشت.
اگر جزو این دسته افرادید، دست بجنبانید و برای استحکام رابطهتان هم که شده از حواسپرتی و گیجی فاصله بگیرید.
هرگز از چیزهایی که ندارید، بیش از حد شکایت نکنید: مردم دو دستهاند: دسته اول همیشه شکایت میکنند (حتی از چیزهای نسبتا خوبی که دارند) و دسته دوم کسانی هستند که از کوچکترین و جزئیترین چیزها نیز استفاده میکنند تا خوشحالتر و خوشبختتر باشند. شما باید سعی کنید جزء دسته دوم باشید. مسلما کسی که نگرشاش به زندگی اینگونه باشد، میتواند همیشه همسرش را شیفته خود نگاه دارد.
دست از سرزنش بردارید: بسیاری از خانمها معروفند به جیغ جیغو! اما چه زن، چه مرد، با صدای بلند گله و شکایت کردن فقط برای مدت کوتاهی مفید است و در صورت تکرار یا تدوام، باعث نارضایتی و عصبانیت همسرتان میشود. ممکن است همسرتان در برابر رفتارتان حرفی نزد، اما این سرزنشها بالاخره کار خودش را خواهد کرد.
از عیبجویی، انتقاد و مسخره کردن دوری کنید: این تکنیکها، فردی که به او عشق ورزیدید را تحقیرمی کند. به جای آن، با او محترمانه برخورد کنید، و اجازه دهید با شما مثل یک فرشته برخورد کند، و مسئولیتهایی که هر دوی شما موظف به انجام آن هستید را برای داشتن زندگی شاد با هم تقسیم کنید.
عادات بد خود را كنار بگذارید: اگر عادات بدی در زندگی مشترك دارید، آنها را با انجام كارهای بهتر و پرفایده تر جایگزین كنید. ورزش و كارخانه را جایگزین عادات بد خود بكنید، تشخیص عادات بد همسر خود و عهد بستن دو نفره برای یك شروع مثبت و به كارگیری عادات مثبت به جای عادات منفی می تواند به جزیی از روال زندگی مشترك تان تبدیل بشود.
در مسائلی که به او و دیگران هم مربوط است، یکطرفه تصمیم گیری نکنید، یا اگر دربارهاش حرف زدید، طوری رفتار نکنید که انگار تصمیم از پیش مشخص شده و فقط تاییدیه میخواهید!
مغرور نباشید: تکبر و غرور یکی از بدترین رفتارهایی است که در زندگی مشترک به چشم می خورد. تنها نیازهای خود را نبینید. نیازهای همسرتان را نیز درک کرده و تا حد امکان آن ها را برآورده کنید. اغلب جدایی ها، ابتدا با غرور و خودشیفتگی آغاز می شود. در دادن عشق و محبت بخشنده باشید و آن را از طرف مقابل دریغ نورزید. شما باید مانند یک روح در دو بدن باشید و برای پیشرفت و تکامل روحی همسرتان نیز تلاش کنید. آیا به راستی می توان با کبر و غرور به یک زندگی شاد و آرام دست یافت؟!
قلدری نکنید: این کار هم زشت است هم ناکارآمد؛ زیرا صرفنظر از اینکه موقتاً به خواسته خود برسید یا نه، به همسر شما میفهماند که او در نظر شما هیچ ارزشی ندارد و شما هم جای حرف زدن از عشق و علاقه را با روی آوردن به قلدری عوض کردهاید.
تدافعی برخورد نکنیدک یکی از ضربه زنندهترین عادتهایی است که سرانجام قلب همسرتان را سیاه خواهد کرد! تدافعی برخورد کردن، صحبتها و بحثهای سازندهتان را سرد میکند. اگر این گونه رفتار کنید، همسرتان دیگر حق صحبت کردن در مورد موضوع مورد بحث را ندارد و با کوتاه آمدنهای پیاپی، نهایتاً دلگیری و دلسردی را به گفتوگو و صحبت با شما و شنیدن حرفهایتان ترجیح خواهد داد.
یکجانبه تصمیم گیری نکنید: گاهی اوقات، شما میخواهید رنگ حمامتان را به سلیقه خودتان انتخاب کنید. این مانعی ندارد اما اگر بخواهید درمورد پول، زمان، بچهها و زندگیتان به تنهایی تصمیم گیری کنید، به این معنی است که همسرتان را نادیده گرفتهاید و یکطرفه و از جانب او هم تصمیم گیری کردهاید. در مسائلی که به او و دیگران هم مربوط است، یکطرفه تصمیمگیری نکنید، یا اگر دربارهاش حرف زدید، طوری رفتار نکنید که انگار تصمیم از پیش مشخص شده و فقط تاییدیه میخواهید!
از وابستگی به همسر خود و کنترل او بپرهیزید: گاهی ما خود را بیش از حد گرفتار و یا نگران مشکل دیگران میکنیم و در مورد آنها دچار وسواس میشویم. درگیر شدن بیش از حد با مسائل دیگران میتواند ما و اطرافیانمان را آشفته کند. اگر تمام نیروی خود را صرف مردم و حل مشکلات آنها کنید، برای حل مشکلات خود وقتی نخواهید داشت. اما وابستگی انواع مختلفی دارد. وابستگی شما به همسرتان باعث میشود تا بخواهید زندگی را تحت تسلط خود درآورید. و به این ترتیب زندگی را از روال طبیعی خارج میکنید. وقتی میخواهید بر همسرتان مسلط شوید، در واقع خود را تحت سلطه او در میآورید و با این کار افکار و احساسات و آزادی عمل خود را فدای رفتارتان میکنید و ارادهتان را هم از دست میدهید. به این ترتیب خودتان بیشتر تحت تسلط در میآیید. هر چه بیشتر همسرتان را کنترل کنید، او بیشتر اصرار میکند کاری را که دوست دارد انجام دهد. طبیعی است که او در برابر تلاشهای شما برای تغییر و تحت کنترل در آوردن ایستادگی کند. مشکل افراد وابسته این است که خود را دست کم میگیرند و به خود توجهی ندارند. آنها نسبت به خود احساس خوبی نداشته و خود را دوست ندارند؛ به همین علت به خود فرصت نمیدهند که به خود و اهدافشان برسند، زیرا فکر میکنند استحقاق آنها را ندارند.
به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارید:تفاوتهای افراد باعث جذب آنان به یکدیگر میشود. با افزایش درک و آگاهی میتوان به تفاوتها احترام گذاشت. وقتی که زوجها تفاوتهای یکدیگر را بپذیرند و سعی در تغییر یکدیگر نداشته باشند، شباهتها و همانندیهای بسیاری را نیز در یکدیگر پیدا میکنند. گرچه هر کدام از ما منحصر به فرد هستیم، ولی در بیشتر جنبهها به هم شباهت داریم. شریک زندگی شما ترکیبی از تفاوتها و تشابهات مکمل است. زن و شوهرهایی که واقعا به هم عشق میورزند، مفهوم این ترکیب را بسیار خوب میدانند. بسیاری از زن و شوهرها دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را همانند ایدهآل خود بسازند. انسان با تغییر اساسی رفتار و باورهایش صرفا برای ایجاد یک رابطه خوب با طرف مقابلش به تعادل نمیرسد و بالاخره این عدم تعادل در مواردی خود را نشان میدهد و در زندگی زناشویی تاثیر خود را خواهد گذاشت.
در مواقع سختی، آرامش خود را حفظ کنید: همه ما باید یاد بگیریم در مواقع سختی و مواجه با مشکلات چگونه آرامش خود را حفظ کنیم. برای این کار باید نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و روی آن ها کار کنیم. شاید برای غلبه بر این مشکل نیاز باشد مدت زیادی وقت صرف کنیم و حتی از متخصصان در این امر کمک بگیریم. به هر حال باید هر کاری از دست تان بر می آید انجام دهید تا نقاط ضعف خود را از بین برده و بتوانیم راحت تر با مسایل و مشکلات روبه رو شویم.
منابع: جام جم آنلاین/سایت مددکاران جوان/جام گیشه/مجله دنیای سلامت