به گزارش خبرگزاری دانا،قبضهاي آنچناني تلفنهاي دختران و پسران جوان سرزمين من گواه ارتباط مجازي آنهاست! جواني كه مدام از وضع جامعهاش مينالد تا در هياهوي گلايهها اين حقيقت را فراموش كند كه از رويارويي با حقيقت عشق ميهراسد!
مردي كه هر روز روي كاغذهاي رنگارنگ و يا در پناه گوشي تلفن، عشقش را به همسرش ابراز ميكند، اما حتي رنگ چشم همسرش را هم نميداند! چرا كه هر بار كه كنار همسرش نشسته به جاي ديدن چشمان او به تماشاي صفحه حوادث روزنامهها مشغول شده غافل از آنكه عظيمترين حادثه كاينات در كنار اوست!
ما فقط از عشق حرف ميزنيم! اما حرفي عاشقانه نميزنيم! چرا كه هنوز عشق را تجربه نكردهايم. بسياري از مدعيان عشقورزي در سرزمين من هنوز ظرفيت ديدار عشق را براي لحظهاي هم ندارند و ايشان تمامي نيازهايشان را عشق تفسير كردهاند.
بسياري از ما عاشقان از پايه فارغ، لحظات با هم بودنمان را به تماشاي فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني ميگذرانيم. ما حتي حاضريم به جاي تماشاي چهره شريك زندگيمان، به تماشاي چهره شرك بنشينيم!
تنها لحظات حقيقي بسيار از ما عاشقان پرمدعا، لحظههاي جنگ و جدل و دعواهاي كودكانه است.
آري! كسي كه هنوز به بلوغ نرسيده، عشقش هم تملكي كودكانه بيش نيست. در بسياري از روابطي كه به اشتباه رابطه عاشقانه ناميده شدهاند هر يك از طرفين در تلاش براي تملك ديگري است. آنها روز و شبشان حول محور اين پرسشهاي نابالغانه ميگذرد: كجا بودي؟! با كي بودي؟! چرا تلفنت رو جواب ندادي؟! چرا تلفنت رو دير جواب دادي؟! چرا در رو دير باز كردي؟! و ...
و به جاي آنكه ديگري را در حريم امن خويش ميهمان كنند مدام به حريم خصوصي ديگران تجاوز ميكنند.
تلفن همراه يكديگر را چك ميكنند مبادا ديگري دل محبوبشان را ربوده باشد. گويي در قاموس اين عشاق بيگانه با عشق، امنترين جا براي قلب معشوق زندان شك و ترديد و بياعتماديهاي ذهن بيمار عاشق نابالغ است!
آري! بيترديد شما اين صفحه را نيز پاره خواهيد كرد تا اثباتي باشد بر ناتوانيتان در رويارويي با حقيقت.
اين صفحه را پاره خواهيد كرد و به دنياي مجازي خود پناه خواهيد برد!
منبع: مجله موفقیت
مردي كه هر روز روي كاغذهاي رنگارنگ و يا در پناه گوشي تلفن، عشقش را به همسرش ابراز ميكند، اما حتي رنگ چشم همسرش را هم نميداند! چرا كه هر بار كه كنار همسرش نشسته به جاي ديدن چشمان او به تماشاي صفحه حوادث روزنامهها مشغول شده غافل از آنكه عظيمترين حادثه كاينات در كنار اوست!
ما فقط از عشق حرف ميزنيم! اما حرفي عاشقانه نميزنيم! چرا كه هنوز عشق را تجربه نكردهايم. بسياري از مدعيان عشقورزي در سرزمين من هنوز ظرفيت ديدار عشق را براي لحظهاي هم ندارند و ايشان تمامي نيازهايشان را عشق تفسير كردهاند.
بسياري از ما عاشقان از پايه فارغ، لحظات با هم بودنمان را به تماشاي فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني ميگذرانيم. ما حتي حاضريم به جاي تماشاي چهره شريك زندگيمان، به تماشاي چهره شرك بنشينيم!
تنها لحظات حقيقي بسيار از ما عاشقان پرمدعا، لحظههاي جنگ و جدل و دعواهاي كودكانه است.
آري! كسي كه هنوز به بلوغ نرسيده، عشقش هم تملكي كودكانه بيش نيست. در بسياري از روابطي كه به اشتباه رابطه عاشقانه ناميده شدهاند هر يك از طرفين در تلاش براي تملك ديگري است. آنها روز و شبشان حول محور اين پرسشهاي نابالغانه ميگذرد: كجا بودي؟! با كي بودي؟! چرا تلفنت رو جواب ندادي؟! چرا تلفنت رو دير جواب دادي؟! چرا در رو دير باز كردي؟! و ...
و به جاي آنكه ديگري را در حريم امن خويش ميهمان كنند مدام به حريم خصوصي ديگران تجاوز ميكنند.
تلفن همراه يكديگر را چك ميكنند مبادا ديگري دل محبوبشان را ربوده باشد. گويي در قاموس اين عشاق بيگانه با عشق، امنترين جا براي قلب معشوق زندان شك و ترديد و بياعتماديهاي ذهن بيمار عاشق نابالغ است!
آري! بيترديد شما اين صفحه را نيز پاره خواهيد كرد تا اثباتي باشد بر ناتوانيتان در رويارويي با حقيقت.
اين صفحه را پاره خواهيد كرد و به دنياي مجازي خود پناه خواهيد برد!
منبع: مجله موفقیت