به گزارش خبرگزاری دانا،حمیدرضا رحمانی کارشناس مذهبی در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به مقدماتی در خصوص شناخت قبل از ازدواج اظهار کرد: نباید تصور کنیم وقتی زوجین از یکدیگر شناخت کافی پیدا کردهاند، دیگر همه مسائل حل شده و مشکلی برای آغاز زندگی مشترک آنها وجود ندارد، حال باید توجه داشت که به غیر از یافتن شناخت کافی، زوجین باید برای استحکام و تداوم زندگی زناشویی به دنبال روشهای حفظ رابطه خود باشند.
وی ادامه داد: هرگز انسانها از یکدیگر شناخت کافی پیدا نمیکنند و تنها تا حدودی این موضوع امکان پذیر است. همین شناخت محدود زوجین از یکدیگر موجب میشود تا بسیاری از سختگیریهای بی مورد در مسیر ازدواج کنار گذاشته شود، لذا باید توجه داشت که انسان موجودی تغییر پذیر است و ممکن است در آینده رفتارهای خود را در اثر زندگی با فردی جدید تغییر دهد.
این کارشناس مذهبی عنوان کرد: شناخت باید قبل از ایجاد علاقه و محبت شکل گیرد، زیرا وقتی کسی به دیگری علاقه پیدا کرد، اساس تفکر او به سمت هیجانات میرود و پایه مسائل فکری و منطقی اش را مسائل هیجانی تشکیل میدهد.
رحمانی خاطر نشان کرد: مسئلهای به نام کلیشههای ذهنی، اندیشههای ما را تشکیل میدهد که مانع از رسیدن ما به شناخت درست میشود، بنابراین ضرورتا هر آدمی باید برای پیدا کردن شناخت کافی طرف مقابل با دیگران مشورت کند و به دانستههای خود اکتفا نکند، زیرا ممکن است دچار کلیشه شود.
وی در ادامه افزود: اگر برای شناخت طرف مقابل بنا را بر این بگذاریم که طرف خوب یا بد است، تصور غلطی است، زیرا ما خوب و بد مطلق نداریم. باید به دنبال این باشیم که فرد مورد نظر فرد مناسبی برای ازدواج هست یا خیر، در نتیجه اگر انسان از خودش شناخت کافی نداشته باشد، نمی تواند بفهمد که فردی که انتخاب کرده است، آدم مناسبی هست یا خیر؟، بنابراین برای شناخت فرد مقابل خودشناسی موضوع مهم و حائز اهمیتی است.
سه روش برای شناخت طرف مقابل
رحمانی با اشاره به اینکه سه روش می تواند به شناخت طرفین از یکدیگر کمک کند، گفت: یک روش برای شناخت، شناخت کلامی است که از طریق صحبت کردن متقابل میتوانیم اطلاعات موردنیاز را دریافت کینم. در این روش ما آماده فریب خوردن هستیم، زیرا بیشتر افراد به آنچه که میگویند، عمل نمیکنند و یا برعکس.
وی در ادامه عنوان کرد: برای اینکه کسی را بشناسیم، اگر سوال مستقیم بپرسیم، جواب مطلوب و به درد بخوری حاصل نمیشود و باید سوالهای غیر مستقیم طرح شود، مثلا اگر از خاطرات آدم ها در مورد موضوعات مختلف بپرسیم، اطلاعات بیشتری کسب میکنیم تا اینکه مستقیم از آنها در مورد موضوعی بپرسیم، سوالاتی که نیاز به جواب تفصیلی داشته باشد.
رحمانی مطرح کرد: روش دیگر شناخت غیر کلامی است، مثلا وقتی طرفین با یکدیگر مدتی را میگذرانند و یا به سفر میروند، از رفتارهایی که در این مدت از خود نشان میدهند میتوانند تاحدی از یکدیگر شناخت پیدا کنند، به طور مثال بین آدمی که در عمل معتقد به خواندن نماز اول وقت است با آدمی که در گفتار خود میگوید که نماز را اول وقت میخواند، تفاوت وجود دارد.
وی در نهایت تشریح کرد: روش سوم شناخت بنیانهای شخصیتی طرف مقابل است که این شناخت باید توسط افراد کارشناس و متخصص صورت گیرد تا بتوان به شناخت کافی در مورد ردههای شخصیتی طرف مقابل رسید.
وی ادامه داد: هرگز انسانها از یکدیگر شناخت کافی پیدا نمیکنند و تنها تا حدودی این موضوع امکان پذیر است. همین شناخت محدود زوجین از یکدیگر موجب میشود تا بسیاری از سختگیریهای بی مورد در مسیر ازدواج کنار گذاشته شود، لذا باید توجه داشت که انسان موجودی تغییر پذیر است و ممکن است در آینده رفتارهای خود را در اثر زندگی با فردی جدید تغییر دهد.
این کارشناس مذهبی عنوان کرد: شناخت باید قبل از ایجاد علاقه و محبت شکل گیرد، زیرا وقتی کسی به دیگری علاقه پیدا کرد، اساس تفکر او به سمت هیجانات میرود و پایه مسائل فکری و منطقی اش را مسائل هیجانی تشکیل میدهد.
رحمانی خاطر نشان کرد: مسئلهای به نام کلیشههای ذهنی، اندیشههای ما را تشکیل میدهد که مانع از رسیدن ما به شناخت درست میشود، بنابراین ضرورتا هر آدمی باید برای پیدا کردن شناخت کافی طرف مقابل با دیگران مشورت کند و به دانستههای خود اکتفا نکند، زیرا ممکن است دچار کلیشه شود.
وی در ادامه افزود: اگر برای شناخت طرف مقابل بنا را بر این بگذاریم که طرف خوب یا بد است، تصور غلطی است، زیرا ما خوب و بد مطلق نداریم. باید به دنبال این باشیم که فرد مورد نظر فرد مناسبی برای ازدواج هست یا خیر، در نتیجه اگر انسان از خودش شناخت کافی نداشته باشد، نمی تواند بفهمد که فردی که انتخاب کرده است، آدم مناسبی هست یا خیر؟، بنابراین برای شناخت فرد مقابل خودشناسی موضوع مهم و حائز اهمیتی است.
سه روش برای شناخت طرف مقابل
رحمانی با اشاره به اینکه سه روش می تواند به شناخت طرفین از یکدیگر کمک کند، گفت: یک روش برای شناخت، شناخت کلامی است که از طریق صحبت کردن متقابل میتوانیم اطلاعات موردنیاز را دریافت کینم. در این روش ما آماده فریب خوردن هستیم، زیرا بیشتر افراد به آنچه که میگویند، عمل نمیکنند و یا برعکس.
وی در ادامه عنوان کرد: برای اینکه کسی را بشناسیم، اگر سوال مستقیم بپرسیم، جواب مطلوب و به درد بخوری حاصل نمیشود و باید سوالهای غیر مستقیم طرح شود، مثلا اگر از خاطرات آدم ها در مورد موضوعات مختلف بپرسیم، اطلاعات بیشتری کسب میکنیم تا اینکه مستقیم از آنها در مورد موضوعی بپرسیم، سوالاتی که نیاز به جواب تفصیلی داشته باشد.
رحمانی مطرح کرد: روش دیگر شناخت غیر کلامی است، مثلا وقتی طرفین با یکدیگر مدتی را میگذرانند و یا به سفر میروند، از رفتارهایی که در این مدت از خود نشان میدهند میتوانند تاحدی از یکدیگر شناخت پیدا کنند، به طور مثال بین آدمی که در عمل معتقد به خواندن نماز اول وقت است با آدمی که در گفتار خود میگوید که نماز را اول وقت میخواند، تفاوت وجود دارد.
وی در نهایت تشریح کرد: روش سوم شناخت بنیانهای شخصیتی طرف مقابل است که این شناخت باید توسط افراد کارشناس و متخصص صورت گیرد تا بتوان به شناخت کافی در مورد ردههای شخصیتی طرف مقابل رسید.