به گزارش خبرگزاری دانا از مهر سیدشهابالدین صابونچی رئیس سازمان جوانان هلال احمر در تشریح فعالیتهای این سازمان و آموزش و پرورش و سابقه این همکاریها گفت: همکاری سازمان هلال احمر با آموزش و پرورش سابقه طولانی دارد. یکی از مهمترین بخشهای سازمان هلال احمر گروه جوانانش است که بیش از ۲۰ سال پیش در وزارت آموزش و پرورش ادغام بود. در واقع رئیس این سازمان عضو شورای معاونین و قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در سازمان هلال احمر بود.
وی ادامه داد: حدود ۲۰ سال پیش در ساختار آموزش و پرورش و در پستهای این سازمان کارشناس هلال احمر داشتیم. وقتی در راستای کوچک سازی و تفکیکهای حوزهای که صورت گرفت، این پستها حذف شد اما همکاریها ادامه پیدا کرد. من این تاریخچه را گفتم که بدانید اساساً این بخش از سازمان از آموزش و پرورش جدایی ناپذیر است. در حال حاضر ما با کانونهای دانش آموزی، تشکلهایی را صورت میدهیم و طرحهای مقطعی و بلندمدت را طی تفاهم نامههایی با این وزارتخانه اجرا میکنیم.
صابونچی اضافه کرد: مهمترین بحث ما در کانونهای دانش آموزی، طرح ملی دادرس است. در واقع این طرح تربیت دانش آموزانی آماده برای روزهای سخت است که طی هفت سال گذشته در مدارس کشور اجرا و به مرور زمان گسترده شده است. این طرح بر اساس این نیاز شکل گرفت که دانش آموزان با مفاهیم امداد و نجات به صورت مدون و با یک محتوای استاندارد آشنا شوند.
ما هر آنقدر که منابعمان اجازه دهد این طرح را در مدارس توسعه میدهیم. در حال حاضر برای مقطع متوسطه دوم و مقطع ابتدایی هم آموزشهای متفاوت دیگری در حوزه امداد و نجات طراحی کردهایم
به گفته وی در سال ۹۷، ۱۰ هزار مدرسه در مقطع متوسطه اول در کل کشور طرح دادرس را اجرا کردند و تمرکز این سازمان در این طرح روی دانش آموزان پایه هشتم است. رئیس سازمان جوانان هلال احمر درباره اینکه چرا فقط دانش آموزان پایه هشتم در این طرح قرار گرفته اند، بیان کرد: در این سن که بهترین سن در بازه نوجوانی است، آمادگی بیشتری برای آموختن وجود دارد و دانش آموزان انگیزه بیشتری دارند که میتواند در دورههای بعدی سنی آنها نیز آموزشها اثرگذار باشد.
وی ادامه داد: ما هر آنقدر که منابعمان اجازه دهد این طرح را در مدارس توسعه میدهیم. در حال حاضر برای مقطع متوسطه دوم و مقطع ابتدایی هم آموزشهای متفاوت دیگری در حوزه امداد و نجات طراحی کردهایم.
صابونچی در توضیح بیشتر این طرحها در مقاطع ابتدایی و متوسطه دوم بیان کرد: در مقطع ابتدایی آموزش مهارتها مناسب نیست و بیشتر باید آشنایی با مفاهیم صورت بگیرد. طرح دادرس پیشرفته را نیز برای مقطع متوسطه دوم طراحی کردهایم که ان شاء الله برای سال تحصیلی آینده آن را کلید بزنیم.
وی همچنین درباره توضیحات تکمیلی طرح دادرس نیز اظهار کرد: در هر مدرسه ۳۰ تا ۴۰ دانشآموز در این طرح داوطلب میشوند و تیمهای دادرس در مدارس شامل ۱۴ دانشآموز شکل میگیرد. در این طرح ابتدا در سطح مدارس منطقه، بعد شهر و استان و در نهایت کشور تیمهای دادرس با هم مسابقه میدهند. آیتمهایی که ابتدا دانش آموزان در آن آموزش میبینند و سپس در مسابقات آن را اجرا میکنند، پناه گیری و خروج ایمن، کمکهای اولیه، پانسمان، آتلبندی و سی پی آر، بحث اسکان اضطراری و چادرزنی، حمل مصدومان و اطفای حریق است. در حال حاضر در تدارک برگزاری المپیاد کشوری دادرس هستیم که تابستان برگزار خواهد شد. امسال استان سیستان و بلوچستان اولین استانی بود که المپیاد شهرستانی این طرح را برگزار کرد.
رئیس سازمان جوانان هلال احمر با بیان اینکه همه استانها و شهرها درگیر این طرح هستند، گفت: در المپیاد کشوری منتخبین استانها لزوماً از مراکز استان نیستند و حتی ما تنوع مدارس برتر را شاهد هستیم، به طور مثال مدارس سمپاد، شاهد، دولتی و … در دورههای متفاوت برگزیدگان کشوری این المپیاد بودهاند. ما یک دوره دختران فردیس کرج و پسران گچساران را به عنوان برگزیده داشتیم یا در دورهای دانش آموزان مدرسهای در خاش رتبه برتر را کسب کردند.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که در این طرح چه مدت زمانی دانش آموزان تحت آموزش قرار میگیرند نیز بیان کرد: پاسخ روشنی به این سوال نمیتوانم بدهم چرا که بسته به میزان آمادگی مدارس و شرایط مدرسه تا مدرسه این ساعت متفاوت است. کتابی در این زمینه تهیه شده که مورد تأیید آموزش و پرورش است و به عنوان طرح درس در اختیار مدرسین است. ما انتظارمان این است که دورههای آموزشی و آیتمهایی که پیش تر ذکر کردم، به صورت کامل آموخته شود و تیمهای دادرس در همه زمینهها مهارت لازم را کسب کنند اما ما با محدودیت وقت در مدارس روبرو هستیم.
واقعیت این است که تا وقتی نگاه اولیا و مربیان مدارس این است که درسهای فیزیک و شیمی در اولویت نسبت به آموزشهای مهارتی و کاربردی هستند، ما به نتیجه مطلوب نمیرسیم. در حال حاضر با رایزنیهای بسیار، طرح دادرس در فراغت دانش آموزان و به صورت اختیاری دنبال میشود
صابونچی اضافه کرد: واقعیت این است که تا وقتی نگاه اولیا و مربیان مدارس این است که درسهای فیزیک و شیمی در اولویت نسبت به آموزشهای مهارتی و کاربردی هستند، ما به نتیجه مطلوب نمیرسیم. در حال حاضر با رایزنیهای بسیار، طرح دادرس در فراغت دانش آموزان و به صورت اختیاری دنبال میشود. در بسیاری مدارس، مدیر همکاری نمیکند و مجبور هستیم با رایزنی مشکل را حل کنیم یا اولیا خواستار این هستند که مدارس، دانشآموزانشان را برای کنکور آماده کنند. یکی از دلایل اینکه در متوسطه دوم به صورت جدی فعالیت نکردهایم، همین است که فکر و ذکر اولیا، مربیان و دانش آموزان در این مقطع درگیر کنکور است و عملاً تمرکز بر روی فعالیت و آموزش مهارتی نیست.
وی اضافه کرد: گاهی جرقههایی در کشور میخورد مانند آتش سوزی که در مدرسه زاهدان رخ داد و بسیاری را تکان میدهد و آنها را متوجه این امر میکند که بحثهای امداد و نجات را جدی تر دنبال کنیم. همین سیلی که این روزها کشور را درگیر کرده است، ما را با اهمیت آموزشهای مهارتی بیشتر مواجه میکند. اگر بچههایی که در زاهدان درگیر آتش شدهاند، آموزش درست دیده بودند شاید شاهد این اتفاق تلخ نبودیم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا بحث امداد و نجات به صورت کتاب مهارتی در همه مدارس تدریس نمیشود و آیا این طرح را به آموزش و پرورش ارائه کرده اید، گفت: علت اینکه آموزش و پرورش ملاحظه و گاه مقاومت دارد که این مباحث به کتاب درسی تبدیل شود، این است که مشابه این موضوع در خیلی از دستگاهها مورد مطالبه قرار میگیرد، ضمن اینکه از دید ما نیز گرچه آموزش و پرورش باید به سمت آموزشهای مهارتی و کاربردی برود و به جای محفوظات کلیشهای که شاید تا آخر عمر یک فرد به درد او هم نخورد، به سمت آموزشهایی برود که در زندگی روزمره با آنها سر و کار دارد، اما مهارتهای ایمنی بیشتر در عمل باید آموزش داده شود تا در کتاب درسی اما در مورد اهمیت یادگیری مهارتهای ایمنی، بر کسی پوشیده نیست که چقدر میتواند در امور بدیهی مانند یک تصادف ساده تا مواردی چون زلزله و سیل لزوم داشته باشد.
وی اظهار کرد: ما با آموزش مهارتهای ایمنی در واقع سعی میکنیم از آسیبها پیشگیری کنیم، چون برخی از حوادث اجتناب ناپذیر است و اولین نفراتی که در این حوادث حضور دارند، نه آتش نشانی، نه سازمان هلال احمر و نه هیچ نهاد دیگری است، بلکه خود مردم هستند که اولین نفرات حاضر در حوادث هستند، به طور مثال در یک سانحه تصادف اولین کسی که میرسد ماشین پشت سری است و اگر در آن خودرو فردی باشد که با عملیات امداد و نجات آشنا باشد میتواند تبعات حوادث را کاهش دهد و آن زمان طلایی امداد را با یک رفتار غلط خراب نکند.
صابونچی بیان کرد: مشکل ما این است که وقتی سیل میآید همه در فضای مجازی پیغام میگذارند که چرا این آموزشها در مدارس داده نمیشود. اول اینکه خیلیها خبر ندارند که چنین مهارتهایی آموزش داده میشود، دوم اینکه وقتی در مقام اولیای فرزندانی که در مقطع کنکور قرار میگیرند باشند، اولویتشان میشود کنکور، چرا که معتقدند قبولی در کنکور به درد آینده فرزندشان میخورد و غافل از این هستند که آموزش این مهارتها به درد هر روز بچه شأن میخورد. البته ما به دنبال این هستیم که از سایر روشهای نوین آموزشی مثل آموزشهای الکترونیکی برای گسترش مهارتها کمک بگیریم اما آموزش برخی مهارتها به صورت غیرحضوری سخت است.
رئیس سازمان جوانان هلال احمر همچنین در پاسخ به این پرسش که تفاهم نامهای که با آموزش و پرورش داشتید تا پایان سال ۹۷ بود، آیا برای سال ۹۸ این تفاهم نامه تمدید شده است؟ گفت: یک وقفهای برای امضای مجدد تفاهم نامه پیش آمده است که بیشتر به خاطر حوادث اخیر بوده است اما پیشنویس تفاهم نامه جدید آماده است و احتمالاً ظرف چند هفته آینده بین جمعیت هلال احمر و آموزش و پرورش امضا میشود. طبق تکالیف برنامه ششم ما مسئول آموزش عمومی مردم در مخاطرات هستیم و هر چقدر فضا از سمت نهادها مهیا شود، ما آماده ارائه خدمات هستیم.
صابونچی در پاسخ به این پرسش که به عنوان فردی که در رشته پزشکی دانشگاه تهران تحصیل کرده اید اما امروز بر آموزش مهارتهای زندگی در مدارس تاکید دارید و نسبت به این میزان حساسیت والدین و دانش آموزان برای ورود به دانشگاه هشدار میدهید، با جوانان چه سخنی دارید، بیان کرد: من از اینکه در رشته پزشکی در دانشگاه تهران تحصیل کردم پشیمان نیستم اما بیش از دانش پزشکی، مهارتهای جانبی در زندگی به دردم خورده است. داشتن مدرک و تحصیلات آکادمیک خوب است اما در کشور ما به غلط جا افتاده است که همه باید به دانشگاه بروند. واقعیت این است که کسانی باید بروند برای تحصیلات تکمیلی که میخواهند مرزهای دانش را جابه جا کنند. مدیر یک کارخانه بزرگ لزوماً نباید تحصیلات دانشگاهی داشته باشد، میتواند یک تکنسین قوی باشد که دورههای مهارتی را گذرانده است. بسیاری از چهرههای موفق دنیا دانشگاه را ترک کردهاند و دنبال علایق و مهارتهای خود رفتهاند و بعدها همان دانشگاهها به آنها دکترای افتخاری دادهاند.
وی در پایان گفت: میخواهم بگویم دانشگاه رفتن خوب است و فرصت جدید ایجاد میکند اما نه به هر قیمتی و اینکه چیزهای دیگری در زندگی هست که مهمتر از دانشگاه رفتن نباشد، به اندازه آن مهم است. چه فایده دارد فردی به دانشگاه برود اما در یک مواجهه عادی با اجتماع و خانواده و بهینه کردن تواناییهای خود دچار مشکل باشد. دانشگاه این مهارتها را به فرد یاد نمیدهد.