در معماری مدرسه با یک ساخت درونگرا مواجه هستیم، صدای مدرسه بیرون نمیرود و حیاط مدرسه در وسط ساختمان قرار گرفته و هیچ اِلمان اضافهای در محیطهای آموزشی و حتی غیر آموزشی مشاهده نمیشود، لذا شلوغی و سردرگمی وجود ندارد
دکتر «مرد» در پایان به رضایت شغلی معلمان و وضعیت معیشتی آنها پرداخت و گفت که در این بخش وضعیت فرهنگیان ایران با فرانسه بسیار شبیه به هم است، چرا که در نشست مشترک، آنها هم از شرایط معیشتی و منزلتی خود ناراضی بوده و آن را برابر با سایر موقعیتها و مشاغل در فرانسه نمیدانستند
حقوق شهروندی نکته دیگری است که در مدارس به دانشآموزان آموزش داده میشود. یکی از جلوههای برجسته این موضوع، حضور دانشآموزان عادی و دانشآموز معلول ـ حتی بیماران اوتیسم ـ در کنار یکدیگر است که تاثیر مهمی بر شخصیت اجتماعی آنها دارد
آفتاب یزد- فرزانه دشتی : در آبان و اسفندماه سال گذشته، دو گروه از فرهنگیان، اعم از دبیران و مدیران آموزشی، فرصت یافتند تا در قالب یک سفر فرهنگی ـ آموزشی از نزدیک با نظام و فضای آموزشی کشور فرانسه آشنا شوند. موسسه فرهنگی نگارستان اندیشه، هماهنگیهای برنامه در تهران را برعهده داشت و موسسه تبادلات فرهنگی ایران و فرانسه (AFPEC) نیز مسئول کارهای مربوط به هماهنگی و میزبانی گروه در فرانسه بود. بهمنظور ارائه دستاوردهای این سفر و آشنایی بیشتر علاقهمندان با نظام آموزشی فرانسه، جلسهای در تاریخ هفدهم خردادماه سال جاری در سالن اجتماعات پژوهشکده مطالعات فرهنگی روایت، برگزار شد تا چند نفر از اعضای سفر، برداشتها و یافتههای خود را برای سایر علاقهمندان روایت کنند. دکتر عبدالرسول عمادی، معاون وزیر و رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش نیز با حضور در این نشست نکاتی را در خصوص نتایج این سفرها بیان کردند. از آنجایی که در سال گذشته نیز نشست مشابهی توسط پژوهشکده روایت برگزار شده و گزارش آن نیز چاپ شده بود، لذا از سخنرانان خواسته شد تا به جای معرفی نظام آموزشی فرانسه، صرفا برداشتهای خود از این سفر آموزشی را به شکل موردی برای علاقهمندان بیان کنند، لذا گزارش حاضر تفاوتهای محسوسی با روایت قبلی دارد و بر نتایج فرهنگی و اجتماعی نظام آموزشی فرانسه اشاره دارد. در دومین جلسه گزارش سفر فرهنگی ـ آموزشی به کشور فرانسه که در پژوهشکده مطالعات فرهنگی روایت برگزار شد، علاوه برسخنرانی دکتر عمادی، خانمها رحمت و اصغری و آقایان دکتر عبدالرحیم روحبخش و دکتر محمد مرد ،هرکدام نکاتی را در خصوص سفر بیان کردند. خانمها بهروش و اربابی هم پاورپوینت و یادداشتهای خود را در اختیار علاقهمندان قرار دادند. در ابتدای جلسه، صادق حیدرینیا، مدیر موسسه نگارستان اندیشه، توضیح کوتاهی درباره اهداف برنامهها و تفاوت آن با برنامههای مشابهی که طی سالهای گذشته توسط موسسات دیگر انجام شده ارائه کرد. به گفته وی، در اغلب سفرهای مشابه، گروههای فرهنگی صرفاً از مدارس بازدید میکنند در حالی که هدف اصلی برنامههای موسسه، آشنایی گروه با ساختار و نوآوریهای آموزشی در فرانسه و ایجاد فرصت گفتگو و پرسش و پاسخ با مدیران آن است. همکاری آکادمی ورسای در هر دو سفر گذشته، فرصت یک تجربه آموزشی ارزنده را برای فرهنگیان پدید آورد و خوشبختانه وزارت آموزش و پرورش هم با توجه به نتایج دو سفر اخیر، به تداوم این مسیر علاقهمند شده است.
ایدئولوژی و آموزش عمومی
دکتر روحبخش به سهم ایدئولوژی در نظام آموزشی فرانسه اشاره کرد و افزود: بهرغم آنکه لائیسیته در قانون اساسی فرانسه به عنوان یک اصل مهم گنجانده شده لیکن آنچه در نظام آموزشی فرانسه قابل مشاهده بود کمرنگ بودن سیطره نگاه ایدئولوژیکی است، هر چند هیچ سیستم آموزشی نمیتواند بدون نگاه ایدئولوژیک باشد، اما میزان آن متفاوت است. مثلا در کشورهای سابق کمونیستی این سیطره خیلی پر رنگ بود و ماموریت انتقال نگاه سیاسی حکومت
را برعهده داشت ولی در نظام آموزشی فرانسه این نوع نگاه کمرنگ بود. توجه به سایر فرهنگها، از دیگر نکاتی بود که آگاهانه به برنامههای آموزشی فرانسه اضافه شده و به اذعان مسئولان مدرسه، شناخت فرهنگهای مختلف جهان تا پیش از این امری مغفول در فرانسه قلمداد میشده و حوادث ناگوار اخیر در فرانسه این غفلت را بیش از پیش نشان داد. در سالهای اخیر با تمرکز کمتر بر نگاه سکولار، به دانشآموزان یاد داده شد که فرهنگهای مختلف چه تاثیری دارند؛ این آموزشها مانع از خالیالذهن بودن دانشآموزان نسبت به ادیان دیگر میشود. هرچند این ابهام باقی خواهد ماند که به قوانین لائیسیته، چگونه میتوان به فرهنگ سایر کشورها ـ بدون در نظر گرفتن آموزههای دینی ـ پرداخت. در ادامه این بحث، آقای حیدرینیا یادآور شد درصد قابل توجهی از دانشآموزان به ویژه در شهرستانها، از مدارس کلیسایی استفاده میکنند و این موضوع نشان میدهد که همه جامعه فرانسوی در معرض آموزهها و روشهای نظام آموزشی رسمی قرار ندارند، لذا خیلی از کنشهای جامعه فرانسه تحت تاثیر این دوگانگی نظام آموزشی است.
ارتباط منطقی آموزش با حیات اجتماعی
دکتر مرد، مدیر دبیرستان پسرانه دکتر شریعتی ، مطلب خود را با اشاره به ارتباط منطقی و طبیعی هر سیستمی با سیستمهای بالا دستی خود آغاز کرد. به گفته وی، برای شناخت نظام تعلیم و تربیت فرانسه باید با فرهنگ و مردم آن کشور آشنا شویم، زیرا نظام آموزشی، سیستم کوچکی درون سیستم بزرگتر است، لذا مدارس در هیچ کشوری جدای از حاکمیت نیستند. معماری اولین مفهومی بود که در این سیستم نظر مرا جلب کرد. در پاریس معماری به گونهای است که انسان را به فکر وا میدارد. دومین مفهوم هنر است. سومین مفهوم غرور فرانسوی است. آموزش و پرورش فرانسه نسبت به سایر حوزههای اقتصاد و سیاست و… حوزه ضعیفتری دارد و در رفورمی که از سال ۲۰۱۳ شروع کردند بر همین ضعف تاکید داشتند. اصلاح سیستم نخبه گرا، جدی گرفتن آموزش پایه، توجه به مهارتهای زندگی و فرهنگهای متنوع در برنامه کلی آنها وجود دارد. وی با اشاره به مشابهت معماری شهر پاریس و معماری مدارس گفت: در معماری مدرسه با یک ساخت درونگرا مواجه هستیم، صدای مدرسه بیرون نمیرود و حیاط مدرسه در وسط ساختمان قرار گرفته و هیچ اِلمان اضافهای در محیطهای آموزشی و حتی غیر آموزشی مشاهده نمیشود، لذا شلوغی و سردرگمی وجود ندارد. توجه به تربیت شهروندی از نخستین سالهای مدرسه نکته دیگری بود که دکتر مرد در مطالبش به آن اشاره کرد. وی با بیان این موضوع که تلفیق دانشآموزان کمتوان ذهنی با دانشآموزان معمولی در مدارس فرانسه اجرا میشود یادآور شد: این طرح تلفیقی از ۱۹۶۰ در دنیا مطرح شده است. چون تمرکز برنامههای آموزشی بر ارتقای مهارتهای عمومی دانشآموز است، پس دانشآموز کم توان هم فرصت مییابد تا در کنار سایر دانشآموزان، مهارتهای خود را افزایش دهد از سوی دیگر، همزیستی این دو گروه در سالهای مدرسه، عملاً بر رفتار اجتماعی آینده گروه سالم نسبت به گروههای کمتوان در جامعه تاثیر خواهد گذاشت. وی در ادامه، فهرستی از موارد دیگری را به عنوان نقاط قوت نظام آموزشی فرانسه برشمرد که عمدتا در نظام آموزشی ایران از آنها غفلت شده است. نکاتی نظیر حضور راهنمای تحصیلی یا بازرس آموزشی در مدارس؛ عدم استفاده دانشآموزان از سرویس مدارس به سبب نزدیکی خانه هر دانشآموز به مدرسه محل تحصیل؛ عدم تفکیک جنسیتی معلمان همه مقاطع تحصیلی (مانند آنچه در مدارس ابتدایی ایران وجود دارد)؛ جدی گرفتن اردوهای آموزشی و توجه به آموزش در خارج از فضاهای رسمی؛ ارائه تسهیلات ویژه توسط بخشهای مختلف به اردوهای آموزشی. دکتر مرد در پایان به رضایت شغلی معلمان و وضعیت معیشتی آنها پرداخت و گفت که در این بخش وضعیت فرهنگیان ایران با فرانسه بسیار شبیه به هم است، چرا که در نشست مشترک، آنها هم از شرایط معیشتی و منزلتی خود ناراضی بوده و آن را برابر با سایر موقعیتها و مشاغل در فرانسه نمیدانستند.
پنج سرفصل مشترک در سیستم آموزشی
خانم زهرا گاهرحمت سخنران بعدی برنامه بود که مطالب خود را درباره تمایزات ساختاری دو نظام آموزشی ایران و فرانسه ارائه کرد. به گفته او، مشارکت بخشهای مختلف در تامین نیازهای آموزشی، نظیر سهم شهرداریها در تامین ساختمان و لوازم آموزشی و سهم وزارت آموزش ملی فرانسه در پرداخت حقوق و استخدام معلمان و هدایت تحصیلی، الگویی موفق از تقسیم وظایف بین نهادهای عمومی است. تعهد و احساس مسئولیت میزبانان در مواجهه با گروه اعزامی، نکته دیگری بود که وی به آن پرداخت. به گفته خانم رحمت، به رغم آنکه سفر ما از طرف یک نهاد غیردولتی و غیررسمی و با هزینه شخصی بود ولی نماینده آکادمی ورسای و مسئولان مدرسه با نهایت دقت و تسلط تمام، مسائل آموزشی را به گونهای توضیح میدادند که گویی ما بازرسان مدرسه هستیم. حتی نقاط ضعف سیستم آموزشی خود را بدون واهمه از بزرگنمایی و انعکاس در حضور ـ ما که خارجی محسوب میشدیم ـ مطرح میکردند و این برخورد برای ما بسیار دور از انتظار بود. وی در خصوص تحولات آموزشی به اصلاحات گستردهای که طی چند سال گذشته اعمال شده اشاره کرد. به گفته او، تاکید بر آموزش زبان عربی و گسترش آن به دوره راهنمایی از سال ۱۹۷۰ میلادی کاملا آگاهانه و با هدف تقلیل تضادهای فرهنگی جامعه فرانسوی گنجانده شده است. از اهداف اصلی اصلاحات آموزشی این است که دانشآموز رفتار صحیح اجتماعی را بیاموزد و در حقیقت یک انسان ساخته شده باشد؛ آنها پدیده نخبهگرایی را که آفت مناسبات اجتماعی سالم است و در حال حاضر دامنگیر کشور ما نیز شده، با برنامهریزی تعدیل کردهاند؛ اولا ارزیابی آموزشی سالانه به ویژه در مقطع راهنمایی را کنار گذاشته و نمره داده نمیشود، صرفا پس از گذراندن سه سال آخر راهنمایی قابلیتهای دانشآموز ارزیابی میشود. هرچند که به دلیل سنت گذشته مقاومتهایی در این خصوص وجود دارد، اما تمام معلمان علیرغم میل باطنی خود باید این اصلاحات را بپذیرند.
نظام آموزشی، سرفصلهای اصلی و عمده را مشخص کرده و آنها را ذیل پنج محور کلی تنظیم کرده است. تحول زبانی یکی از این موارد است. با وجود علاقه فراوان فرانسویها به زبان مادری، ورود آموزش سایر زبانها به مدارس یک سیاست فراگیر است. به این ترتیب علاوه بر موارد اختیاری، یادگیری دو زبان تا مقطع دیپلم برای دانشآموزان الزامی است. حوادث اخیر من جمله بمب گذاریهای داعش، فرانسویان را به فکر ارتباط و آشنایی فرهنگی بیشتر با سایر ملتها انداخته است. از آنجایی که الفبای ارتباط هم، زبان است، به همین دلیل به آموزش زبان روی آوردهاند. حقوق شهروندی نکته دیگری است که در مدارس به دانشآموزان آموزش داده میشود. یکی از جلوههای برجسته این موضوع، حضور دانشآموزان عادی و دانشآموز معلول ـ حتی بیماران اوتیسم ـ در کنار یکدیگر است که تاثیر مهمی بر شخصیت اجتماعی آنها دارد. جالب است که معلمان برای کار با این دسته از دانشآموزان حقوق بیشتری دریافت نمیکنند و بر اساس علاقه این کار را به عهده میگیرند. برخلاف ژاپن که حقوق معلم از سطح قابل قبولی برخوردار است، معلمان فرانسوی از وضعیت حقوقی خود راضی نبودند، اما نکته قابل توجه بیان آزادنه و بیدغدغه مشکلات و نارساییهایشان در حضور یک جمع خارجی بود.
خانم خدیجه اصغری آخرین سخنران این نشست بود که درباره کیفیت و اهداف آموزش زبان نکاتی را بیان کردند. به گفته او، هدف اصلی از آموزش زبان، تقویت زبان برای فکر کردن و ارتباط است، لذا آموزش زبان فرانسه در همه مدارس اولویت دارد. از دانش آموز انتظار میرود در پایان دوره راهنمایی حداقل به دو زبان زنده دنیا صحبت کند و انشاء بنویسد. توجه فرانسویها به زبان هنر و زبان بدن نیز از مواردی است که در نظام آموزشی ایران مغفول واقع شده است. همچنین در آموزش زبان تلاش میشود که دایره لغات دانشآموز گسترده شود در عین حال آشنایی با ریشه تاریخی لغات و ریشه لاتینی زبان نیز جزء اهداف آموزشی محسوب میشود. در شیوههای سنتی زبانآموزی، تمرکز بر آموزش اصول زبان بود، اما در حال حاضر تواناییها و مهارتهای زبانی در نظر گرفته میشود. مثلا اینکه فرد بتواند یک هتل را رزرو کند یا مولفههای فرهنگی کشور مورد نظرش را دریابد. به همین دلیل در آموزش زبانهای زنده خارجی کارهایی به دانشآموز آموزش داده میشود تا بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. یک زبان، روح یک ملت محسوب میشود، بنابراین دانشآموز در کنار آموزش زبان باید فرهنگ آن زبان را هم یاد بگیرد. علاقه به کتاب خواندن هدف دیگری است که در نظام آموزشی به آن توجه شده و تجلی آن را در سطح اجتماع و در محیطهای عمومی مانند مترو و اتوبوس میتوان مشاهده کرد.
خانم اصغری به عنوان دبیر تاریخ، درباره کیفیت آموزش تاریخ گفت: برای من جالب بود که درس جداگانهای به اسم تاریخ در مدارس وجود نداشت بلکه درسها بیشتر تلفیقی است و برای دانشآموز پروژههای مختلفی تعریف میشود و در نهایت
دو معلم از دو رشته مختلف به صورت میان رشتهای در انجام پروژه، دانشآموز را یاری میدهند و به این ترتیب مباحث تاریخی در لابهلای بحثهای دیگر آموزش داده میشود. نکته آخری که ارائه کرد، مقاومت معلمان فرانسوی در برابر طرحهای جدید و تغییرات آموزشی بود. به گفته او، شاید دلیل این موضوع عادت به روشهای پیشین باشد، مسئلهای که ما هم در نظام آموزشی خود با آن مواجه هستیم. وی فضا و امکانات آموزشی را ـ بر اساس بازدیدی که از مدرسه Teofilgotei داشتند ـ را چندان ویژه ندانست و بسیاری از مشکلات نظام آموزشی فرانسه را با وضعیت ایران مشابه عنوان کرد که این موضوع شاید ناشی از گستردگی جغرافیایی و جمعیتی دو کشور باشد. در پایان این نشست، دکتر عبدالرسول عمادی، معاون وزیر آموزش و پرورش در سخنرانی کوتاه خود، به نقاط ضعف سیستم آموزشی ایران پرداخت و مخاطبانی که تصمیم داشتند در برنامه آینده موسسه عازم این سفر آموزشی شوند درخواست کرد تا درباره این نکات دقت بیشتری کنند و راه حلهایی که فرانسویها برای این معضلات برگزیدهاند را به دقت رصد کنند. یکی از نکاتی که وی پاشنه آشیل نظام آموزشی ایران نامید، گستردگی بخش ستادی و اداری در مقایسه با نیروی آموزشی است که بسیاری از هزینهها و امکانات را مصرف کرده ولی نتیجهای دربر نداشته است.