به گزارش خبرگزاری دانا تحلیل پیامدهای کرونا مسئله
بسیار مهمی است که میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد. این ویروس در حال شکلدهی و
زمینهسازی دو جریان تمدنی است. جریان نخست با ایجاد فاصله اجتماعی و احاله به
فضای مجازی در حال شکلدهی صورت تمدنی جدیدی برای غرب است؛ صورت تمدنی که حتی
ارتباط اعضاء یک خانواده و تمام مناسبات اجتماعی آن جامعه نیز از طریق فضای مجازی
برقرار میشود!
باید دقت کرد که موضوع مجازی شدن عالم کوچک انگاشته نشود. این مسأله
کاملا ظرفیت ایجاد یک صورت تمدنی جذاب را برای کاروان تمدن غرب دارد. اگر فهم
درستی از این حرکت شکل نگیرد احتمال دارد اقدامهای ما ناخودآگاه باعث گسترش و
توسعه این صورت تمدنی شود.
از سوی دیگر زمینه برای شکلگیری جریان دومی نیز وجود دارد. جریانی
که با توجه به امور غیبی عالم میخواهد پاسخ نیازهای دنیای او را حل کند. دعا و
نیایشهای عمومی مردم جهان برای درمان این بیماری نشانهای برای این بیداری همگانی
است. اگر انقلاب اسلامی بتواند از این فرصت زمینهای در کنار ناکارآمدی تمدن غرب
در پاسخ به عدم شیوع و درمان بیماری کرونا استفاده مناسب کند، قطعاً میتواند ریل
تمدنسازی دینی را با سرعت بیشتری به پیش برد.
توجه به سیره و روش حکیمانه مقام معظم رهبری خود چراغ راهی برای
چگونگی این حرکت تمدنسازانه است. ایشان در توصیه برای کسانی که توفیق حضور در
اعتکاف را ندارند، اعتکاف مجازی را پیشنهاد نمیدهند بلکه نماز جعفر طیار را
پیشنهاد میدهند. یا در توصیه دیگر قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه را پیشنهاد میدهند.
یا توصیه به خلوت کردن در ماه مبارک رمضان و... این نوع توصیهها و فرامین در
حقیقت بیانگر نوعی استفاده آلی از رسانه و فضای مجازی است نه استفاده اصالی.
تمدن غرب در دوره رنسانس با وعده ایجاد بهشت زمینی، دین را از حوزههای
اجتماعی و فردی به کناره راند. این تمدن با سخره گرفتن تمدنهای قبلی که قدرت
درمان بیماریهای فراگیری چون وبا و طاعون را نداشت، وعده نظام سلامتی را داد که
علاوه بر پاسخ به بیماریهای فراگیر قدرت ایجاد طول عمر طولانی و شاید جاودانه را
دارد! اکنون با گذشت بیش از ۵ قرن از عمر این تمدن جا دارد تأملی در میزان موفقیت
و دستیابی به آرمانهای وعده داده شدهاش داشت.
امروزه با پیدایش بیمارهای فراگیری چون ایدز، سارس، کرونا و... نشان
داد سبک زندگی مدرن خود عامل ایجاد برخی بیماریها است که متأسفانه نظام سلامت و
درمانی مدرن نیز قدرت عدم شیوع و فراگیری آن را ندارد.
نکته دیگر آنکه لیبرال دموکراسی غرب با نگاه اومانیستی خود به انسان
و سکولاریستی خود به جهان علاوه بر اینکه خود عامل طبیعی بروز چنین حوادثی است، در
زمان بروز این اتفاقات نیز رفتار و مدیریت غیرانسانی دارد که مثالهای متعدد آن در
این جریان هر روزه از رسانهها شنیده می شود: عدم پذیرش افراد بالای ٨٠ سال، عدم
پذیریش بیماران مبتلا به سندروم دان، فلج مغزی و اوتیسمی، سرقت ماسکها و تجهیزات
پزشکی و...
اکنون جهان آماده و پذیرای شنیدن ایده جدیدی برای عالم است. ایدهای
که نهتنها خود عامل بروز بیماری و مشکلات نیست بلکه اگر هم به دلایلی ابتلائی رخ
داد مدیریت آن انسانی و ایثارگرایانه است؛ مانند ایثار و فداکارهای دفاع مقدس.
ایدهای که ایمان به غیب و توجه به دیگر لایههای وجود انسان و هستی محور آن باشد.
ایدهای که با ظهور انقلاب اسلامی تولد دوبارهای در لایه اجتماعی عالم پیدا کرد و
توانست در عرصه نظامی و سیاست منطقهای و بینالمللی و علم مدرن جزو نقشآفرینان
اصلی جهان معاصر باشد اما این ایده هنوز نتوانست در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و
علمی ظهور نماید.
قوی شدن در این حوزهها جدیترین راهبرد برای نقشآفرینی در آینده
جهان است. قوی شدن در این عرصهها یعنی رقم زدن دنیای دیگر برای بشر؛ که این دنیای
جدید با انقلاب ۵٧ شروع به جوانه زدن کرد...
از جمله اساسیترین عرصههایی که برای قوی شدن باید توجه ویژه به آنها
داشت:
حکمرانی مبتنی بر قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام، تحول بنیادین در
حوزه علوم انسانی، سبک زندگی اسلامی، هویت و اندیشه دینی تمدنساز، اقتصادمقاومتی،
رسانه و تصویرپردازی، فضای مجازی و حکمرانی مجازی،
اصلاح اساسی در نهادهای رسمی تعلیم و تربیت شامل مهدهای کودک، مدارس و دانشگاهها،
توجه به نهاد اصیل و اجتماعی مسجد و هیأت.