به گزارش خبرگزاری
دانا و به نقل از ایکنا؛ شیوع بیماری کرونا مساجد کشور ما را همچون مساجد سایر
کشورهای اسلامی به تعطیلی کشاند. این تعطیلی در روز ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ با مصوبه ستاد
ملی مبارزه با کرونا و ابلاغ مرکز رسیدگی به امور مساجد به انجام رسید. فقدان
راهبردهای مدیریت مسجد در ایام شیوع کرونا، انفعال سیاستگذاران مسجد در این زمینه
و بسندگی آنها به سادهترین راه یعنی تعطیلی مساجد از همان ابتدا انتقاد فعالان
مسجدی را در پی داشت. میثم لطیفی، رئیس دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه
امام صادق(ع) و عضو بنیاد ملی نخبگان، یکی از شخصیتهایی بود که با نگارش یادداشتهایی
در فضای مجازی، انتقادات صریحی را به تعطیلی مساجد مطرح کرد. با این استاد دانشگاه
به گفتوگویی چالشی پرداختیم که مشروح آن را در ذیل میخوانید.
ـ عملکرد مرکز رسیدگی به امور مساجد را در اعلام تعطیلی مساجد
چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا راهی جز این وجود داشت؟
ضمن عرض تشکر بابت پرداخت به این موضوع مهم؛ لازم است در ابتدا
ذکر کنم که در کشور از معضل غلبه مدیریت بحران بر مدیریت راهبردی رنج میبریم،
یعنی به جای اینکه قبل از وقوع حادثه بنشینیم و با تشکیل اتاق فکر، پیشبینی و
برنامهریزی کنیم، کار را رها میکنیم تا اتفاق رخ دهد، وقتی اتفاق رخ داد، آنگاه
کمکم دور هم جمع میشویم تا جلسه برگزار کنیم، همین اتفاق در جنگ تحمیلی هم رخ
داد، شخصیتهایی مثل شهید علمالهدی ماهها قبل از اینکه جنگ شروع شود، تحرکاتی را
در آن سوی مرز عراق مشاهده کرد و این موضوع را به اطلاع مسئولان رسانده بودند، اما
حرف امثال آنها شنیده نشد و عاقبت جنگ آغاز شد، حتی زمانی هم که جنگ آغاز شد با
الگوی کلاسیک(زمین بده و زمان بگیر) به جنگ رفتیم و این شد که پشت سر هم، متحمل
شکست شدیم، تا اینکه شخصیتی مثل شهیدباقری پیدا شد و استراتژی مبارزه را تغییر داد.
داستان کرونا هم دقیقاً همین است، نه پیشبینی خوبی داشتیم و نه
استراتژی مناسبی اتخاذ کردیم. مسئولان از چند ماه قبل مطلع بودند که کرونا در چین
رخ داده است، مجموعههای پزشکی ما مطالعاتی را آغاز کرده بودند که کرونا چیست و
چطور دارد شیوع پیدا میکند، همان موقع باید دستگاههای مختلف برنامه خود را برای
شیوع احتمالی کرونا تنظیم میکردند، واقعاً معلوم بود که این بیماری به مرحله
پاندمی و همهگیری جهانی میرسد اما نه آموزش و پرورش، نه وزارت علوم، نه هیچ
ارگان دیگری برای این موضوع برنامهای ننوشت. نهادهای سیاستگذار مذهبی و فرهنگی
مثل مرکز رسیدگی به امور مساجد، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی
و ... نیز هیچکدام برای شیوع احتمالی کرونا برنامهریزی نکردند. به نظر من، سیاستهای
مسئولان ما به گونهای بوده است که گویی هیچ ذهنیتی از کرونا ندارند، انگار نه
انگار که این بیماری چند ماه قبل از چین آغاز شده بود و اطلاعات بسیاری درباره این
بیماری و راهکارهای کنترل آن وجود داشت.
اگر بخواهیم به طور خاص درباره مرکز رسیدگی به امور مساجد صحبت
کنیم، ما هیچ خبری نشنیدیم که پیش از ورود کرونا به ایران، مرکز امور مساجد، جلسهای
یا نشستی یا اتاق فکری برای بررسی تبعات احتمالی ورود کرونا تشکیل دهد. یعنی مساجد
ما فاقد یک راهبرد برای شرایط پاندمی بودند در حالی که لازم بود راهبردی برای
چگونگی دایر بودن نماز جماعت و برنامهای برای تقسیم وظایف و تعیین مسئولیت
اجتماعی ارکان مختلف مسجد اعم از امام جماعت، پایگاه بسیج، کانون فرهنگی هنری و
... تعیین شود. فقدان راهبرد، سرانجام به انفعال منجر میشود، یعنی چون
راهبردی وجود نداشت مجبور شدند به تعطیلی تن دهند. این یک روی سکه است، روی دیگر
سکه آن است که سیستم مدیریت بحران کشور نیز بسیار یکجانبه و یکطرفه وارد قضیه
شد، تصمیمگیری در مورد کنترل ویروس کرونا فقط بُعد پزشکی ندارد، بلکه ابعاد
اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و رسانهای هم دارد، اما در ابتدای ورود کرونا به
کشور تمام تصمیمگیری به ستاد کرونایی که متولی آن وزارت بهداشت بود، محول شد.
سؤال من این است آیا در روزهای نخست تصمیمگیری، نمایندهای از نهادهای سیاستگذار
فرهنگی و مذهبی در ستاد کرونا حضور داشت؟ یا اینکه صرفاً گزارشهای خارجی، با عجله
خوانده شد و سادهترین راهحلهای ممکن برای اماکن مذهبی اتخاذ شد؟...
ـ شما در جایی نسبت به نفس دخالت دولت در تعطیلی مسجد و رویکرد
بالا به پایین مرکز رسیدگی به امور مساجد انتقاد کردهاید، به نظر شما چه کسی در
این شرایط باید برای مسجد تصمیم میگرفت؟
مسئله مسجد از ابتدا باید به خود مساجد واگذار میشد، مسجد
نهادی مردمی است و هیئت امنا دارد، از بالا و با صدور بخشنامه نباید درباره آن
تصمیم گرفت، مرکز امور مساجد به جای اینکه به مساجد امر و نهی کند، باید راهبرد و
مقدماتی را فراهم میکرد که مساجد بتوانند فعالیتهای عبادی، فرهنگی و اجتماعی خود
را با پروتکلهای بهداشتی برقرار کنند و کانون مبارزه با کرونا در محله باشند.
دولت هم نباید این فشار را وارد میکرد که مساجد تعطیل شوند، همه ادارات، فروشگاهها،
حمل و نقل عمومی و ... تا ۲۸ اسفندماه دایر بود و همین حالا هم با رعایت پروتکلهای
مختلف بهداشتی و فاصلهگذاری، به فعالیت خود ادامه میدهند اما تقریباً از همان
ابتدا مساجد تعطیل شدند و هنوز هم تعطیل هستند. بستهشدن درِ مساجد و حرمهای
مطهر، اتفاق بیسابقهای در تاریخ ایران بود که در این ایام به وقوع پیوست.
ــ مگر در همه کشورهای اسلامی مساجد و اماکن زیارتی تعطیل نشدهاند؟
یعنی همه کشورهای اسلامی در تشخیص لزوم تعطیلبودن مسجد به خطا رفتهاند؟ حتی
مسجدالحرام هم موقتاً تعطیل و عمره متوقف شد.
یک نکتهای همینجا درباره مسجدالحرام عرض کنم؛ اینکه میبینید
عربستان بیهیچ درنگی مسجدالحرام را تعطیل کرد و کسی در آنجا متعرض آنها نشد،
علتش این است که عدهای در درون سیستم عربستان، اساساً دوست دارند که آن اماکن
تعطیل شوند. آن افرادی هم که درون آن سیستم دوست دارند مسجدالحرام بازگشایی شود،
دغدغههای تجاری دارند. لذا خواستم بگویم وضعیت مساجدمان را که کارکرد جریانسازی
و فرهنگی و اجتماعی دارند را با وضعیت مسجدالحرام که متولیانش متأسفانه نگاه
ابزاری به آن دارند، مقایسه نکنیم.
اما در کل، من اصلاً در مقام مقایسه با کشورهای اسلامی دیگر نیستم،
نخستین علت این است که نظام افتا و فقه آنان متفاوت است، من خودم کلیپی را دیدم که
در یکی از کشورهای اسلامی، مؤذن مسجد، به متن اذان دست برده بود و میگفت: «الصلاه
فی بیوتکم؛ در خانههایتان نماز بخوانید»، البته حتماً برای این کار ادله فقهی
خودشان را هم داشتهاند اما مسئله اساسی این است که اساساً مساجد در آن کشورها،
صرفاً یک «نمازخانه» است و کارکردهای فرهنگی و اجتماعی ندارد، مساجد کشور ما
بحمدالله در طول تاریخ همواره به همان شیوه مد نظر اسلام، کارکردهای فرهنگی و
اجتماعی داشتهاند. مساجد ایران، ظرفیتی هستند که نمونهشان در هیچ جای دنیا وجود
ندارد و ما از این ظرفیت اتفاقاً باید برای مبارزه با کرونا استفاده میکردیم.
مردمیترین شبکهای که بهشکل مویرگی در همه محلات کشور حضور دارد، مسجد است.
مدارس فقط برای دانشآموزان و دانشگاهها فقط برای دانشجویان است اما مسجد برای
همه اقشار مردم است. مساجد میتوانستند در این ایام، محل آموزشهای مختلف همچون
آموزش بهداشت، چگونگی نگهداری از بیمار کرونایی در منزل و ... باشند.
ـ اجازه دهید کمی مصداقیتر صحبت کنیم، در مقام عمل با چه
راهبردهایی این امکان فراهم میشد که مساجد در ایام شیوع کرونا دایر بمانند؟ آیا
دایر نگاهداشتن مساجد، ریسک بزرگی تلقی نمیشد؟
وقتی میگویم ما برای مساجد به راهبرد و برنامهریزی نیاز
داشتیم یعنی اینکه میرفتیم و با علمای خودمان وارد بحث میشدیم که آیا از نظر
فقهی ممکن است به جای شانهبهشانه ایستادن در نماز جماعت، با فاصله از یکدیگر
بایستیم؟ همچنین میتوانستیم از علما بپرسیم آیا نمیشود در ایام شیوع کرونا،
مصافحه بعد از نماز را به کل حذف کنیم؟ یعنی در این زمینه نیاز به صدور فتوا و اخذ
نظر علما وجود داشت که انجام نشد، آیا نمیتوانستیم نمازگزاران را ملزم کنیم که در
خانه وضو بگیرند؟ آیا نمیتوانستیم نمازگزاران را ملزم کنیم که مُهر و سجاده شخصی
با خود بیاورند؟ آیا نمیتوانستیم در ورودی مساجد، لوازم ضدعفونی و ابزار بهداشتی
به میزان کافی قرار دهیم؟ همه این کارها و خیلی کارهای دیگر میتوانست به راحتی
انجام شود، اما به نظر میرسد چنین دغدغههایی در میان تصمیمسازان وجود نداشت. در
مورد احتمال شیوع بیماری در مسجد، در آخرین جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا که از
شبکه خبر هم پخش شد، یکی از کارشناسان که اتفاقاً با ما هم سابقه رفاقت و آشنایی
دارد، اعلام کرد: مساجد در انتقال ویروس کرونا تنها هفت درصد میتوانستند نقش
داشته باشند در حالی که براساس آن آمار، حمل و نقل عمومی، ادارات و فروشگاهها که
هنوز هم به فعالیت خود ادامه میدهند، بیش از ۵۰ درصد در شیوع بیماری میتوانند
نقش داشته باشند. ضمن اینکه این هفت درصد که براساس مدلسازی بدست آمده، گویای
وضعیت عادی مساجد است، یعنی اگر پیشنهادهایی که به آن اشاره کردم، انجام میشد و
راهبردی برای مسجد اتخاذ میشد، قطعاً احتمال شیوع بیماری از طریق آن، به زیر یک
درصد میرسید. همچنین اهل مسجد، الحمدلله همه انسانهای متدین و اهل رعایت مسائل
بهداشتی هستند.
ــ البته در حال حاضر بسیاری از گروههای جهادی با محوریت مسجد
به فعالیت خود ادامه میدهند، یعنی درِ مسجد به روی گروههای جهادی بسته نیست و آنهایی
که میخواهند فعالیت داوطلبانه انجام دهند به مسجد رفتوآمد دارند.
در حال حاضر، درِ مسجد محله ما قفل است اما درِ پایگاه بسیج باز
است چون بچهها در آن به فعالیت جهادی مشغولاند، ضدعفونی کردن محله ما در این
ایام، تقریباً هر شب توسط بچههای انقلابی مسجد بوده است، همچنین برای افرادی که
خودشان نمیتوانند از منزل خارج شوند و خرید کنند، مواد غذایی تهیه میکنند، اما
با این حال شاهدیم که درِ مسجد به روی آنها بسته است. خیلی عجیب است، اصلاً به
فرض بپذیریم که نماز جماعت باید تعطیل میشد، چه لزومی دارد درِ مسجد بسته شود؟
آیا فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و خدمترسانی نمیتوانست با رعایت پروتکلهایی در
فضای مسجد انجام شود؟ وجود ۸۰ هزار مسجد در کشور یعنی ۸۰ هزار خانه بهداشت و مرکز
خدمترسانی و مرکز آموزش نیروهای داوطلب. تاریخ باید ثبت کند که ما سر بزنگاه و در
هنگام یک عملیات حساس، ۸۰ هزار سنگر را تعطیل کردیم.
ــ البته حدود یک سوم از این ۸۰ هزار مسجد، فاقد امام جماعت و
مدیریت واحد هستند. یعنی به نظر میرسد برخلاف آنچه ترسیم میفرمایید همه مساجد هم
به یک اندازه از سازمانیافتگی و قابلیت بسیج امکانات محلی برخوردار نیستند.
بله، تعدادی از مساجد در برخی شهرها و روستاهای کشور امام جماعت
ندارند اما اهالی محل، مدیریت آن را بر عهده دارند. همین اهالی میتوانند دور هم
جمع شوند و فعالیتهایی مفید و سازنده را در ایام شیوع بیماری تدارک ببینند. گاهی
وقتها یک دهیار توانمند میتواند تمام ظرفیتهای روستا را با محوریت مسجد بسیج
کند. احساس من این است که ما در قبال مساجد، استراتژی اوایل جنگ تحمیلی را تکرار
کردیم، یعنی آن موقع عدهای از مسئولان گفتند: «زمین بدهیم و زمان بگیریم»، نتیجهاش
این شد که دشمن در خاک ما پیشروی کرد و شهدای زیادی را از دست دادیم. حالا همین
شد، زمینِ فعالیتِ جامعه ما در ایام شیوع کرونا، مسجد بود که آن را تعطیل کردیم.
اگر امام راحل(ره) فرمودند که مسجد، سنگر است، یعنی مسجد در همه زمینههای جامعه
مثل مبارزه با بیماری، دستگیری از افراد نیازمند و... سنگر است.
ـ حالا اجازه دهید از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم، به فرض
که سیاستگذاریهای دولتی در زمینه تعطیلی مساجد، اشتباه بوده باشد، چرا شخصیتهای
دینی کشور نسبت به تعطیلی مساجد، اعتراضی نکردهاند؟ آیا مسجد در نگاه آنها از
اهمیت بالایی برخوردار نیست یا اینکه ضرر باز بودن آن را بیشتر تشخیص دادهاند؟
حقیقت این است که برخی شخصیتهای دینی کشور به اندازهای که
امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری بر مسجد به عنوان نقطه استراتژیک جامعه تأکید
کردهاند، توجه ندارند.
ـ پس شما در این زمینه، نقدی را هم متوجه شخصیتهای دینی کشور
میدانید؟
بله، آنها هم باید در این موضوع جوابگو باشند. من انتقادی
مبناییتر را میخواهم به حوزه علمیه مطرح کنم؛ مادامی که در حوزه تفقه، خودمان را
فقط مسئول شناسایی حکم بدانیم و شناسایی موضوع را به مکلف واگذار کنیم، در شرایط
اینچنینی که شناسایی موضوع و حکم خیلی به هم نزدیک میشوند، ناگاه با تعطیلی مسجد
مواجه میشویم. حوزه علمیه باید به موضوعشناسی هم ورود کند، چرا که اگر بخواهد
فقط در زمینه صدور حکم متوقف بماند، یک پای حکمرانی اسلامی خواهد لنگید. نکته عجیبتر
اینکه حتی آنهایی که الان در کسوت موضوعشناسی نشستهاند و فکر میکنند که موضوع
مسجد را خوب فهمیدهاند، اتفاقاً آن را خوب نفهمیدهاند. مسجد را جایی فرض کردهاند
که یک عده آدم، صرفاً در آن ۱۷ رکعت نماز میخوانند، لذا اگر این ۱۷ رکعت را در
خانه بخوانند، اتفاق خاصی نمیافتد، در حالی که ۱۷ رکعت نماز، ۱۷ دقیقه از شبانهروزِ
یک مسجد است، ۲۳ ساعت و ۴۳ دقیقه دیگر به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و خدمترسانی
به مردم اختصاص دارد.
ــ سؤالی که مطرح میشود و البته شاید جنبه جامعهشناختی هم
داشته باشد، این است که چرا اذهان مردم عادی، آنچنان که نسبت به تعطیلی زیارتگاهها
حساس شد، نسبت به تعطیلی مساجد حساس نشد؟ مثلاً عدهای از ناراحتی به سمت حرمها
هجوم بردند ولی کسی برای مسجد، چنین حساسیتی نشان نداد.
اولاً هجوم بردن به سمت حرم، اقدام کاملاً اشتباه و غلطی بود و
جریاناتی هم که در آن دخیل بودند جریانات مختلفی بودند. یک جریان، افرادی بودند که
با هدف شیطنت خود را به اطراف حرمها رسانده بودند، اما یک جریان هم مردمی بودند
که واقعاً بهتزده شدند. وقتی کسی، هنگام اذان مغرب، از این سر شهر بلند میشود تا
خود را برای زیارت به آن سر شهر برساند و ناگهان میبیند که حرم مطهر بدون اطلاع
قبلی بسته شده است، طبیعی بود که کمی ناراحت شود. ثانیاً زیارتگاهها اماکن خاص و
منحصر به فردی هستند، چون تعدادشان کم است، مگر چند زیارتگاه مثل حرم حضرت امام
رضا(ع) و حرم حضرت معصومه(س) در کشور داریم؟ ...
ـ آقای دکتر بحث ما به طور خاص درباره مساجد است، بعد از اینکه
رویکرد دولت و شخصیتهای دینی را در قبال تعطیلی مساجد نقد کردید، خواستم بدانم
آیا به رویکرد عامه مردم هم انتقادی دارید؟ یعنی به عدم حساسیت مردم نسبت به
تعطیلی مساجد، انتقاد دارید؟
ببینید اینکه عدهای در اعتراض به تعطیلی حرم جلوی آن تجمع
کردند ولی کسی چنین کاری را برای مسجد انجام نداد، دلیل خوبی برای این نیست که
نتیجه بگیریم عامه مردم نسبت به تعطیلی مسجد بیتفاوت بودهاند. همانطور که توضیح
دادم زیارتگاهها اماکن خاصی هستند و گاهی شخص برای حضور در آن فضا، از این سر شهر
به آن سر شهر حرکت میکند، ضمن اینکه کم بودن تعداد زیارتگاهها نسبت به مساجد بر
خاصبودگی آنها افزوده است. لذا نمیتوانیم از مقایسه این دو نتیجه بگیریم که
مردم نسبت به مسجد، حساسیتی نداشتهاند.
ــ البته تجمع جلوی حرمهای مطهر، تنها یک مورد از ابراز
نارضایتیها بود. نارضایتیهای گستردهای هم در فضای مجازی بروز داده شد و افراد
بسیاری به تعطیلی حرمها اعتراض کردند. سؤال این است که پس چرا کسی به تعطیلی
مساجد اعتراضی نکرد؟
البته مسجدیها و آنان که فعالیتهای مسجد را میشناسند و با آن
مأنوس هستند، حتماً از تعطیلی مساجد، دلخور هستند، اما به هر حال حقیقت این است که
برای ترویج فرهنگ مسجدی در جامعه، به اندازه کافی تلاش نکردهایم، ضمن اینکه نمیتوان
منکر شد که اهمیت برپایی نماز جماعت و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی برای خیلی از
مردم هنوز جا نیفتاده و مثلاً زیارت، که صد البته در جای خود لازم است، در نظر آنها
پررنگتر شده است. مسجد حتی در تصویرسازیهای مذهبی نیز سهم بسیار اندکی دارد، اگر
دقت کرده باشید، وقتی قرار است تصویری از فضای معنوی نشان داده شود عمدتاً تصاویر
اماکن مقدسه و حرمهای مطهر امامزادگان بازنمایی میشود اما از تصویر مسجد، که آن
هم از بیوت خداوند است، غفلت میشود.
ـ در آستانه ماه رمضان هستیم و ممکن است سیاست تعطیلی مساجد،
ادامه پیدا کند. نظر شما در این زمینه چیست؟
لازم است تصریح و تأکید کنم که ما در هر صورت تابع مسئولان نظام
هستیم، چون اعتقاد اول و آخر ما این است که هر تصمیمی که داخل نظام گرفته میشود،
حجت شرعی دارد لذا اگر این انتقادات را نیز مطرح میکنیم، صرفاً به این جهت است که
به ستاد فرماندهی این بحران، کمک فکری کنیم تا از این پس تصمیمات بهتری اتخاذ کند.
پیشنهاد ما این است که با توجه به اینکه گزارش رسمی ستاد ملی
مبارزه با کرونا، سهم مساجد در شیوع بیماری کرونا را تنها حدود هفت درصد دانسته
است، این پایگاههای مهم اجتماعی با اتخاذ پروتکلهای بهداشتی، بازگشایی شوند. اما
اگر این اتفاق رخ ندهد، فرصت خوبی است که خانوادهها به برپایی نماز جماعت در منزل
مبادرت ورزند. چه خوب است که پدر خانواده یا برادر بزرگتر جلو بایستند و بقیه پشت
سر او، نماز جماعت بخوانند. چه زیبا میشود اگر سنت حسنه اذانگفتن در پشت بام
احیا شود، همچنین برنامه جزءخوانی که هرسال ماه رمضان در مسجد برگزار میشود،
امسال میتواند به شکل خانوادگی در منزل برگزار شود.
با توجه به اینکه شبهای قدر نیز در پیش است و امسال به طور قطع
این مراسم در مساجد برگزار نمیشود، لازم است که خانوادههای متدین از حالا برای
آن برنامه داشته باشند که این شبها را چگونه در فضای خانه احیا بدارند. در زمینه
شبهای قدر، نهادهای سیاستگذار فرهنگی و مذهبی و صداوسیما از حالا باید فکری کنند
و ایدهای در اندازند که مردم چگونه این شبهای باعظمت را در منازل خود به بهترین
شکل ممکن پاس بدارند، حتی شاید بتوان طرحی ریخت که مردم در کوچه یا خیابان محله
خود، با فاصله از هم حاضر شوند و دستهجمعی دعایی را بخوانند و شمعی روشن کنند.
بالاخره چه مساجد باز شود و چه بسته بماند، ما باید در این شرایط، بیش از هر زمان
دیگر، اضطرار خود را به محضر خدای متعال نشان دهیم. بگذارید حُسن ختام صحبتم این
باشد که اشاره کنم: گاهی احساس میکنم خداوند در این آخرالزمان، ما را به حال
خودمان واگذار کرده است. مرگ را تا درِ خانههای ما آورده است تا نشان دهد چقدر از
مرگ غافل شده بودیم و ما را از فیض حضور در خانههایش محروم کرده است تا نشان دهد
چقدر بیبرنامه و بیتوجهیم. باید از این حوادث عبرت گیریم و در روزهای خانهنشینی،
در رابطه خود با خداوند، بازاندیشی کنیم. اگر کسی اهل دل باشد، حتی در شرایطی که
مسجد و اعتکاف و شب قدر تعطیل باشد، فرصت خانهنشینی را به یک اعتکاف تمامعیار و
خلوت با خدا تبدیل میکند.