به گزارش خبرگزاری دانا، روند ایمنسازی بدن به صدها سال پیش بازمیگردد. در قرن ۱۷ میلادی در چین راهبان بودایی "زهر مار" مینوشیدند تا در برابر نیش مار ایمن بمانند.
ولی، همه "ادوارد جنر"( Edward Jenner) را به عنوان فردی میشناسند که کاربرد واقعی واکسن را کشف کرد.
وی در سال ۱۷۹۶ میلادی، به پسری ۸ ساله ویروس "آبله گاوی" تزریق کرد و او را در برابر بیماری آبله واکسینه کرد.
آبله گاوی مانند آبله بوده ولی کمخطرتر است. پس از آنکه جنر ویروس بیماری آبله را به آن پسر تزریق کرد، چون واکسن آبله گاوی در وی مصونیت ایجاد کرده بود، به بیماری آبله مبتلا نگردید.
در سال ۱۷۹۸ میلادی بود که اولین واکسن آبله توسعه داده شد.
طی قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی هم اجرای سیستماتیک ایمنیسازی در برابر آبله در تعدادی وسیع انجام شد و در سال ۱۹۷۹ میلادی به اوج خود رسید.
روش "جنر" برای ابداع واکسیناسون
مایه کوبی روشی باستانی برای پیشگیری از ابتلا به آبله بود. ولی بهکارگیری این روش خطرهای خاص خود را به همراه داشت.
یکی از این خطرها ترس از ناقل شدن فرد بود. چراکه ممکن بود با انجام این روش روی بیمار، وی بیماری را به افراد دیگر هم منتقل کند.
در سال ۱۷۶۸ میلادی، یک پزشک انگلیسی به نام "جان فیستر"( John Fewster) دریافت که عفونت قبلی با آبله گاوی فرد را از ابتلا به آبله مصون میدارد.
در سالهای بعد یعنی ۱۷۷۰ میلادی، حداقل ۵ محقق از انگلیس و آلمان این روش را با موفقیت روی انسانها آزمایش کردند.
به عنوان مثال در دوران اپیدمی آبله در سال ۱۷۷۴ میلادی، "بنجامین جستی"( Benjamin Jesty) همسر و دو فرزند خود را در برابر آبله ایمن کرد.
ولی این روش در سطح وسیع درک نشد تا زمانیکه ادوارد جنر آن را انجام داد.
ممکن است جنر در آن زمان راجع به موفقیت و فرآیند صورت گرفته توسط جستی مطلع بوده باشد.
جنر دریافت که چرک موجود در تاولهایی که به دلیل آبله گاوی در گاوها ایجاد شده بود، آنها را در برابر بیماری آبله محافظت میکرد.
فرضیه جنر این بود: منبع اولیه عفونت این بیماری یک بیماری از اسبها بود که توسط کارگران مزرعه به گاوها منتقل شده بود و سپس به صورت آبله گاوی آشکار شد.
ادوارد جنر اولین فرآیند واکسیناسیون خود را در ۱۴ مه سال ۱۷۹۶ میلادی روی یک پسر ۸ ساله به نام "جیمز فیبز"( James Phipps) انجام داد.
وی چرک تاولهای آبله را از دست "سارا نلمس"( Sarah Nelmes) که از یک گاو، آبله گاوی گرفته بود، استخراج کرد.
در آن روز، جنر، دو دست فیبز را مایهکوبی کرد که سبب شد در فیبز تب و برخی علائم ناخوشایند بروز پیدا کند.اما هیچگونه عفونت جدی در وی مشاهده نشد.
پس از آن، جنر مواد مختلفی به فیبز تزریق کرد که روشهای متداول ایمنیسازی در آن دوران بودند.
در نهایت این پسر با مواد گوناگون به چالش کشیده شد و هیچ نشانهای از عفونت از خود نشان نداد.
در روش مایعکوبی، مایع داخل آبدانه آبله خفیف یا آبله گاوی را خارج کرده و به وسیلهٔ اجسام تیز یا سوزن به بدن شخص دیگر تلقیح یا وارد میکنند.
برطبق بعضی از منابع، مایه کوبی بسیار پیشتر از جنر، در تمدن اسلامی و نیز در هند و چین متداول بود. گزارشهایی نیز وجود دارد که استفاده از مایه کوبی در میان مسلمانان مناطق شمال آفریقا، هند، ایران و چین را تأیید میکند.
اما ابداع این روش در دنیا به ادوارد جنر ثبت شده است.
جنر تحقیقات خود را ادامه داد و آن را به انجمن سلطنتی گزارش داد که البته منتشر نشد.
پس از اصلاح نظر و تحقیقات بیشتر، وی یافتههای خود روی ۲۳ بیمار را منتشر کرد که یکی از این افراد پسر ۱۱ ماهه جنر به نام رابرت بود.
برخی از نتیجهگیریهای جنر درست بود و برخی اشتباه.
اگر میکروبیولوژی و روشهای میکروسکوپی فعلی بود، فرآیند مطالعاتی جنر آسانتر پیگیری میشد.
در نهایت واکسیناسیون مورد پذیرش قرار گرفت و در سال ۱۸۴۰ میلادی، دولت بریتانیا استفاده از آبله برای تحریک سیستم ایمنی را ممنوع اعلام کرد و با استفاده از آبله گاوی، واکسیناسیون را به صورت رایگان برای مردم فراهم کرد.
موفقیت وی در این اکتشاف به زودی در سراسر اروپا گسترش یافت و در یک ماموریت سه ساله به چند کشور ، مورد استفاده قرار گرفت که هدف آن ارائه هزاران واکسن آبله به مردم بود.
جنر بعدها از طرف پادشاه وقت و همکارانش تحت حمایت مالی قرار گرفت و در سال ۱۸۰۲ میلادی، به دلیل فعالیتهای خود در زمینه واکسیناسیون، ۱۰ هزار پوند کمک مالی دریافت کرد.
در سال ۱۸۰۷ میلادی، پس از آنکه کالج پزشکان سلطنتی تاثیر گسترده واکسیناسیون را تایید کرد، ۲۰ هزار پوند دیگر به جنر اعطا شد.
ادوارد جنر
ادوارد جنر در سال ۱۷۴۹ میلادی در انگلیس به دنیا آمد. به دلیل کارهای ارزشمند این پزشک ارزنده، جهانیان وی را پدر ایمنیشناسی میشناند و گفته میشود کار او بیش از هر کس دیگری جان انسانها را نجات دادهاست.
وی در نهایت در ۲۵ ژانویه سال ۱۸۲۳ میلادی در حالت سکته پیدا شد و سمت راست بدن او فلج شد.
جنر بهبود نیافت و یک روز پس از سکته از دنیا رفت.