به گزارش خبرگزاری دانا، سال
های سال است، که روزنامه جام جم، مهمان همیشگی خانه مان بوده و هست.
نمیدانم در این ده، پانزده سالی که میخوانمشان، از کی، و کجا، آقای رجایی،
سردبیر این روزنامه شدند!
اما از آن وقتی که خبر رفتنشان، دست به دست و دهان به دهان در فضای مجازی پیچید، تک تک سطرهای پر از حزن و اندوه رفقایشان، برایم روضه ای میشد، بی انتها.
به خود که آمدم دیدم به گواهِ تمام رفقایشان، اشک ها و بی قراری ها و روضه هایشان، و به حرمت تمام سال هایی که نگاهمان میزبان سطرهایشان بود، قدقامت بسته ام به نیت دور کعت بدرقه ی مسافر ِ سرای ابدی، قربه الی الله!
اما از آن وقتی که خبر رفتنشان، دست به دست و دهان به دهان در فضای مجازی پیچید، تک تک سطرهای پر از حزن و اندوه رفقایشان، برایم روضه ای میشد، بی انتها.
به خود که آمدم دیدم به گواهِ تمام رفقایشان، اشک ها و بی قراری ها و روضه هایشان، و به حرمت تمام سال هایی که نگاهمان میزبان سطرهایشان بود، قدقامت بسته ام به نیت دور کعت بدرقه ی مسافر ِ سرای ابدی، قربه الی الله!