در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۵۰۳۲۰
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۷
گفتاری از حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
نویسنده: مجید یوسفی
حضرت امام تقریباً دیگران را در مقابل تأثیری که مادر بر فرزند دارد، بی‌تأثیر می‌دانند؛ حتی پدر را. اگر مادری به قدرت خود در تأثیرگذاری بر فرزندش واقف باشد، از شناخت و انجام دقیق مسئولیت خودش لذت خواهد برد.

به گزارش خبرگزاری دانا، روانشناس‌ها میزان تحمل و بردباری زنان در برابر رنج را اندازه‌گیری و بیشتر از تحمل مردان اعلام کرده‌اند. البته معنی این حرف، این نیست که زن‌ها را به رنج کشیدن تشویق کنیم؛ ولی می‌دانیم «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» یعنی انسان در رنج آفریده شده. برخی رنج‌ها مختص مردان است، برخی مختص زنان و برخی مشترک. اگر بخواهیم از رنج فرار کنیم، دچار رنج‌های بیشتری خواهیم شد. رنج مثل موج خروشانی که انسان را به درون دریا می‌کشد و غرق می‌کند، او را نابود خواهد کرد؛ ولی اگر مثل موج‌سواران بر روی این موج‌ها سوار شوی، ورزش و تفریح می‌کنی.



نمونه‌ی طبیعی و مثال‌زدنی این رنج، فرزندآوری، تربیت فرزند و نگهداری فرزند است که خدا در این باره سخن گفته و فرزندان را برای همیشه مدیون مادران قرار داده است. مادران قدرت تحمل این رنج را دارند. این قدرت‌ها هر کدام مسئولیت‌هایی را به دنبال می‌آورند که مادران باید آنها را بشناسند، پدران هم همین‌طور.



زن و مرد هر کدام باید مسئولیت‌های خود را بشناسند


پدران متأسفانه گاهی از همسران خود گله‌مند می‌شوند، چون همسران‌شان مطابق میل آنها رفتار نمی‌کنند. مردان در زمان خواستگاری و زمانی که به دنبال همسر محبوب می‌گردند، انعطاف‌پذیری بیشتری در مورد طرف مقابل دارند؛ این باید تا آخر عمر ادامه پیدا کند. کما اینکه حضرت ابراهیم (ع) در ارتباط با ساره، در آن شرایط خاص این هم‌نوایی و هماهنگی را داشت. در روایت هست که «حرف دل زنت را گوش بده تا او به تو علاقه پیدا کند.»؛ البته این روایت هم هست که «مردی که مطیع زنش باشد، ملعون است.». هر دو روایت را داریم، شنونده باید عاقل باشد.

اگر زن جای مرد را بگیرد و بخواهد بر مرد فرماندهی کند و مرد از سر عجز، ترس یا فرار از دردسر، از زن اطاعت کند، مرد ملعون است؛ نه اینکه فقط خدا از او بدش بیاید، نه! این مرد پیش زن خودش هم محبوب نخواهد بود. فرزندان بدی هم بار خواهد آورد. نظام اجتماعی به هم می‌ریزد.

مرد باید اقتدار داشته باشد و پادشاه و فرمانروای خانه باشد؛ البته این فرمانروایی مطلق نیست؛ اگرچه بعضی زن‌ها این اقتدار مرد را به راحتی می‌کوبند و خیلی از مردها هم تسلیم می‌شوند. از طرفی می‌فرمایند «علامت مرد منافق این است که خانواده به میل او غذا بخورند و علامت مرد مؤمن این است که او به میل خانواده غذا می‌خورد.». ببینید خدا چه ترکیب زیبایی ایجاد کرده است. همین مرد مقتدر و فرمانروا وقتی به خانه می‌آید می‌گوید «امروز می‌خواهیم برویم بیرون! بچه‌ها، چه دوست دارید که بخریم؟» و بعد می‌گوید «خانم! شما این غذا را دوست داری، این را حتماً می‌خرم.». این برای یک زن لذت‌بخش است.

امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرماید: «وقتی زن عصبانی شد و بدگویی کرد، شما در مقابل او سکوت کنید.». آقایان زیادی از دعواها و مشاجرات خانوادگی گله می‌کنند؛ به آنها می‌گویم «شما در این دعواها، مشاجره نکن.». می‌گوید «نمی‌شود!»، می‌گویم «اگر دختربچه‌ی سه ساله‌ای داشته باشی که همین حرف‌های زنت را به تو بزند، چه کار می‌کنی؟»، می‌گوید «با خودم می‌گویم او بچه است، عیبی ندارد. حواس و سرش را گرم می‌کنم.»، می‌گویم «عیناً باید همین برخورد را با زنت بکنی. او گاهی اوقات مثل دختربچه‌ای که پدرش را اذیت می‌کند، می‌خواهد تو را به ستوه بیاورد. تو باید به پای او بنشینی و بردبارانه او را تحمل کنی. چرا عصبانی می‌شوی؟ حالا یک چیزی گفته! مگر تو چه کسی هستی که اگر کسی چیزی به تو بگوید، طوری بشود در عالم؟»

مسئولیت زن هم گاهی اوقات همین است. مرد حتی اگر هیکل بزرگ، پول و زور زیاد و محاسن سفید هم داشته باشد، دوست دارد مورد نوازش همسرش قرار بگیرد؛ مانند دوران کودکی که مادرش او را نوازش می‌کرد. گاهی مرد این نیاز را دارد و گاهی زن. رهبر معظم انقلاب هم در فرمایش‌هایشان تصریح کرده‌اند که گاهی اوقات مردان مثل یک بچه جز خرابکاری چیزی ندارند! من تعجب می‌کنم از زنانی که از مردان خود گله‌مندند، ولی از بچه‌هایشان خیر! وقتی بچه لباسش را کثیف می‌کند، لباس تمیز تن او می‌کند و هیچ کینه‌ای از بچه‌ی خود به دل نمی‌گیرد.

افراد مسئولیت‌ناپذیر و مسئولیت‌نفهم، اگر مذهبی باشند دوست دارند همسری شبیه امیرالمؤمنین علی (ع) یا حضرت زهرای اطهر (س) از آسمان برایشان بیاید، وگرنه زندگی را به هم می‌ریزند. اول خودشان ناراحت می‌شوند و بعد دیگران را ناراحت می‌کنند.

هنر تقسیم کار در خانواده باید به درستی انجام شود

در آن حدیث شریف که پیامبر اکرم (ص) مسئولیت‌ها را تقسیم کرد، فرمود «فاطمه! مدیریت خانه با تو؛ و علی جان! مدیریت بیرون با تو!». و حضرت زهرا (س) فرمودند «از این تقسیم مسئولیت خیلی خوشحال شدم». حضرت زهرا (س) نمونه‌ی یک انسان و زن کامل است. هر زنی که روحیه‌ی متناسبی داشته باشد و طبیعت و فطرتش بیدار و سالم باشد، همین‌طور است و این تقسیم مسئولیت را به سهولت می‌پذیرد.


البته در زندگی شهری مشغله‌ها و کارهای داخل خانه برای خانم‌ها کم شده و مقداری از مسئولیت‌های اجتماعی به دوش خانم‌ها افتاده است. اما فرد می‌تواند تعادل را برقرار کند. خانم‌های زیادی باید معلم، پزشک، پرستار و... بشوند، حتی برخی خانم‌ها استعداد تجارت یا کارهای دیگر دارند، اما می‌توانند در کنار همسری و مادری، آن نقش را هم ایفا کنند.


یک مادر در آن واحد می‌تواند نقشی را در ارتباط با دخترش و نقش متفاوتی را در ارتباط با پسرش، و نقش متفاوت‌تری را در ارتباط با همسرش داشته باشد. اگر شغل خارج از خانه داشته باشد، نقش دیگری را هم آنجا ایفا می‌کند. این استعداد زنان است که نباید دست کم گرفت. می‌توانیم بگوییم زن‌ها مسئولیت بیشتری هم در خانه و هم در جامعه دارند. مثلاً همین موضوع حجاب، که زنان باید روابط بین زن و مرد را مدیریت کنند؛ این ناشی از توانمندی‌های زن است.



من از رهبر معظم انقلاب شنیدم که در یکی از سخنرانی‌هایشان فرمودند «در مجموع، زن قدرتمندتر از مرد است.»؛ معنای این جمله چیزی نیست جز اینکه زن مسئولیت بیشتری دارد.

فرهنگ مسئولیت‌پذیری، نه مسئولیت‌گریزی را باید از کودکی، مادرها به بچه‌ها یاد بدهند. این مسأله خیلی مهم‌تر از مقوله‌ای مثل حجاب است. حجاب میوه‌ی این درخت است. می‌گویند «وقتی شما بی‌حجابی می‌کنید، لطمه می‌زنید!»، طرف می‌گوید «به من چه!». دیگر نمی‌شود کاری کرد؛ چون او مسئولیتی برای خودش قائل نیست. مردانی که به راحتی طلاق می‌دهند یا دل همسرشان را می‌شکنند یا زنانی که به راحتی غرور مردشان را می‌شکنند، اینها احساس مسئولیت نمی‌کنند. قدیم‌ها زن‌ها خط قرمزهایی برای خودشان داشتند؛ مثلاً یک مادربزرگ به دختر یا عروس خود می‌گفت «غرور مرد را نشکن، اگر بشکنی نابود می‌شود.». در ارتباط با کودکان‌شان هم احساس مسئولیت داشتند. الان دیگر هیچ‌کس درباره‌ی هیچ‌کس احساس مسئولیت نمی‌کند، همه به دنبال نفسانیات خود هستند، من راحت باشم، دیگران ناراحت! پس آداب خانواده از کجا به دست می‌آید؟

حجاب، میوه‌ی مسئولیت پذیری است

خانمی احساس می‌کرد حق مردها بر زن‌ها زیاد تذکر داده می‌شود؛ پیش پیغمبر اکرم (ص) رفت و گفت: «ما به گردن مردها حق داریم یا نداریم؟»، پیامبر (ص) فرمود: «بله، شما هم یکی دو تا حق دارید، اگرچه مرد شما به گردن شما بیشتر حق دارد.». معنای این حرف چیست؟ تبعیض؟ یعنی تو مسئولیت بیشتری داری؟ نه! یعنی تو قدرتمندتری!

زنان قدرت زبان دارند، وقتی ماهرانه اما بد، از این قدرت استفاده کنند، چه آتشی خواهند سوزاند! لذا گناه زن درباره‌ی زبان، ۹ برابر مردان حساب می‌شود. این یک اسلحه است. نباید از آن بد استفاده کرد. مهم‌ترین عامل به جهنم رفتن زنان، زبان آنها است، نه بی‌حجابی آنها. مهم‌ترین عامل به جهنم رفتن مردان، چشم‌شان و بدبختی‌های دیگر است. بالاخره هر کسی نقطه‌ضعفی دارد و البته ضعف مردان بیشتر است.

ما در مدرسه‌ای که داریم، دوستان گفتند «از کدام خانواده‌ها دانش‌آموز بپذیریم؟»، گفتم «شما را به خدا به حجاب، نماز و خیلی از این حرف‌هایشان نگاه نکنید. ببینید مادر، اهل کنترل زبان نزد کودکان هست یا نه؛ اگر هم بی‌حجاب بود بپذیرید. با هم کنار می‌آییم.». این حرفم را این‌طور نقل نکنید که «فلانی گفت بی‌حجابی مهم نیست!». نه! بی‌حجابی مهم است؛ ولی نه به اندازه‌ی زبان. در خطبه‌ی همام در سطر صفات متقین فرمود «مَنْطِقُهُم الصَّواب» بعد فرمود «مَلْبَسُهُمُ الإقْتِصادُ»؛
مثلاً زبان شاکرانه نداشتن در زنان رایج است، ولی در روایات هست که زبان شاکرانه داشتن در زنان چه ثوابی دارد. می‌دانید که ثواب شکر، با اینکه با شیرینی توأم است، از ثواب صبر، با اینکه با رنج توأم است، بیشتر است؛ فردی که رنج کشیده و مصیبتی را تحمل کرده، ثوابش کمتر است از کسی که نعمت خورده و شکر کرده، چون فضیلت شکر بالاتر از فضیلت صبر است.

مرحوم ابوترابی، هشت سال اسیر بودند؛ قبل از انقلاب هم وضع‌شان در زندگی خانوادگی بدتر از وضع دوران اسارت‌شان بوده. مدام این طرف و آن طرف بوده. آدمی نبود که بتواند جایی بایستد. رفیق ما می‌گوید: «برای کاری درب خانه‌شان رفتم. حاج خانم آمدند. پسرشان هم بودند. خواستم خودشیرینی کنم، گفتم «این آقای ابوترابی هم که شوهر نشد برای شما! هیچ‌وقت نیست. هشت سال که نبود، الان هم هر دفعه می‌آییم در شهر دیگری است!». خانم ناراحت شد، به من که به شوخی این حرف را زده بودم، خیلی جدی تاخت که «ایشان اسم‌شان که بالای سر ما هست، کافی است، ما درب خانه‌ی خدا شاکر و راضی هستیم. شما چه می‌گویید؟ ما به صدقه سر ایشان زنده هستیم!». این خانم اصلاً عوام نیست. مهم نیست دل این خانم چقدر راضی است، ولی اثر این زبان شاکرانه در فرزندان او دیده می‌شود.


حرمت پدر را در خانواده حفظ کنیم

اکثر دخترانی که اهل تبرج و بی‌بند و بار هستند و بد رفتار می‌کنند، مادران دهان‌دریده‌ای در مقابل پدران‌شان دارند. وقتی حرمت پدر شکست، این دختر نه از توجه پدر لذت می‌برد، سیراب می‌شود و آرام می‌گیرد، نه این پدر دیگر به دختر خود توجه خواهد کرد. وقتی این دختر از محبت پدر سیراب نشد، می‌خواهد توجه همه را در خیابان جلب کند. در تهران کسی در یک جلسه‌ی خیلی رسمی گفت «ما این حرف را میدانی تجربه کردیم، دیدیم درست است»

مردان در خانواده باید مسئولیت‌های خود را بشناسند. مسئولیت محوری مردها این است که دل خانم خود را به دست بیاورند و این دل را همیشه نسبت به محبت خاص خود مطمئن نگه دارند؛ که معمولاً در جامعه‌ی ما این‌طور نیست. کسی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت «خانمم اذیتم می‌کند». امام صادق (ع) علم غیب دارند و می‌توانند پشت پرده‌ی زندگی آدم‌ها را ببینند، ولی حرفی که زدند نیازی به علم غیب ندارد؛ فرمودند «حتماً کم به خانمت می‌گویی من به تو علاقه دارم! او روان‌پریش می‌شود و بعد به تو گیر می‌دهد!». مرد باید به زن اطمینان‌خاطر بدهد؛ این یک مسئولیت است. چرا حضرت معصومه (س) ازدواج نکرد؟ چون نمی‌توانست مسئولیت همسری خود را نسبت به مردهایی که در زمان او بودند انجام دهد. چرا اولیای خدا بعضاً با خانم‌هایی که زیاد هم خوب نبودند ازدواج کردند؟ چون می‌توانستند مسئولیت خودشان را انجام بدهند. مردها در مورد زن‌ها مسئولیت اندکی دارند، نسبت به مسئولیتی که زن‌ها در مورد مردها دارند؛ و چقدر شیرین است مسئولیت داشتن، نقش ایفا کردن و شکل دادن به افراد. زن به مرد خود و کودکان خود شکل می‌دهد. آیا کسی حاضر است نقش خالقیت و شکل دادن به دیگران را کنار بگذارد و نقش‌های دیگر را بپذیرد؟ عجیب است اگر کسی بخواهد شغل‌های دیگر را به این شغل ترجیح بدهد.

فرار از مسئولیت در خانواده، آثار مخربی دارد

چرا باید مردها از زن‌ها خواستگاری کنند، بعد زن‌ها انتخاب کنند که بپذیرند یا نه؟ هیچ‌کس برای قبول کردن مردها کِل نمی‌کشد؛ می‌گویند مردها همین‌جوری کسی را انتخاب می‌کنند و کارشان حساب ندارد، ولی زن باید هوشیارانه ببیند که از این مرد چه می‌تواند بسازد؟ چه بسا مردها متوجه مسئولیت خود نباشند و جلو بیایند؛ ولی زن‌ها متوجه مسئولیت‌شان هستند.

در خارج از کشور طرف حتی وقتی با معشوقه‌اش به رستوران می‌رود، حاضر نیست پول خرج کند و دانگی حساب می‌کنند؛ در زندگی هم همین‌طورند. من به یک کشور اروپایی رفته بودم. صاحب‌خانه با همسرش دعوا می‌کرد. علت را که پرسیدم گفت «بنا بود یکی پول آب را بدهد، یکی پول برق». یکی‌شان می‌گفت «تو برق اضافه استفاده می‌کنی!»، دیگری می‌گفت «تو آب اضافه استفاده می‌کنی!». چه زندگی ننگینی!

به زنان اروپایی در مصاحبه‌ای می‌گویند «در ایران مردی هست که تمام خرج خانم را می‌دهد. اما از خانم تقاضا می‌کند حجاب داشته باشد». زنان می‌گویند «حتی اگر بگوید پوشیه بزن، ما می‌زنیم. واقعاً کسی هست که مسئولیت زندگی ما را بپذیرد؟». در غرب به اینجا رسیده‌اند. چرا سگ نگه می‌دارند؟ سگ زبان‌بسته مسئولیت چندانی برای آدم ندارد و با آدم در مورد مسئولیتی که در برابرش دارد، حرف نمی‌زند. ولی چرا از سگ داشتن لذت می‌برد؟ چرا این نوع از مسئولیت کم‌دایره و کم‌عمق را می‌پذیرد و از آن لذت می‌برد؟ چون انسان است و نمی‌تواند از انسانیت خودش دست بکشد، از مسئولیت داشتن لذت می‌برد. صبح به صبح بلند می‌شود، این سگ‌ها را می‌برد تا دور بزنند، سگ‌ها در کوچه کثیف‌کاری می‌کنند، بعد آنها را به خانه می‌برد. خب مسئولیت یک بچه را می‌پذیرفتی! نمی‌پذیرد؛ چون مسئولیت عمیق‌تر است.

مکروه است مرد بیرون غذا بخورد. روایت می‌گوید «غذایی را که خانمت پخته بخور». این زن با احساس مسئولیت و عاطفه این غذا را پخته است. احساس مسئولیت مردان و زنان در جامعه فوق‌العاده زیبا است، ولی معمولاً کسی نمی‌بیند و از آن تقدیر نمی‌کند، جامعه هم دارد از آن فاصله می‌گیرد.


ارسال نظر