امروز شرکتها از تکنیکهای هوش مصنوعی در فروش و بازاریابی استفاده میکنند تا محصولات را بر اساس خواسته مشتریان به آنها پیشنهاد دهند. همچنین هوش مصنوعی در فرایند تولید، با استفاده از "یادگیری عمیق" و انجام محاسبات حجم بالایی از دادههای حسگرها، فرایند تعمیر و نگهداری پیشبینیشده را بهبود میبخشد
کمپانیها نیز با بهکارگیری الگوریتمهای ساده میتوانند خطوط مونتاژ سازههای بسیار پیشرفتهای را کنترل و اختلالات آنها را پیدا کنند. تحقیقات اخیر صدها مورد از این قبیل را در کسبوکارها ثابت کردهاند که در کنار هم میتوانند سالانه بین 3.17 یورو الی 5.25 تریلیون یورو درآمد ایجاد کنند.
اما چالشهایی نیز با ظهور این فناوری در زندگی بشر ایجاد شدهاند. در صورتی که فرایند خودکارسازی با همین سرعت پیش برود، حدود 375 میلیون کارگر در سراسر جهان تا سال 2030 باید گروههای شغلی خود را تغییر دهند. ماهیت در هر نوع شغلی بهاحتمالزیاد تغییر خواهد کرد زیرا مردم مجبور به تعامل با ماشینهای هوشمند در محل کار هستند.
این موضوع مهم باعث ایجاد نیاز به یادگیری مهارتهای جدید و کمپانیهای ارائهدهنده این مهارتها خواهد بود، و سیاستگذاران در مقیاس گسترده با چالش آموزش و بازآموزی نیروی کار روبرو میشوند. همچنین کارگران با مهارت پایین با افزایش تقاضا برای مشاغل بامهارت بالا از کسب شغل بازمیمانند و همین امر منجر به عدم تعادل شدید اقتصادی شود.
فراگیر شدن هوش مصنوعی همچنین میتواند سؤالات اخلاقی چالشبرانگیزی را ایجاد کند. برخی از این موارد ممکن است مربوط به استفاده و سوءاستفاده احتمالی از این فناوری در زمینههایی نظیر نظارت عمومی و برنامههای کاربردی پیشرفته نظامی تا رسانههای اجتماعی باشد.
الگوریتمها و دادههایی که برای آموزش آنها به کار میرود ممکن است تعصبات جدیدی را ایجاد کرده یا موجب نهادینه شدن تعصبات موجود شوند. سایر نگرانیهای مهم شامل استفاده از اطلاعات شخصی، حریم خصوصی، امنیت سایبری و "جعل عمیق" است که برای دستکاری برخی نتایج انتخاباتی یا تقلب در مقیاس بزرگ جهانی مورداستفاده قرار میگیرد.
علیرغم این چالشها، اگر سیاستگذاران و کسی و کارها برای جذب فواید هوش مصنوعی هوشمندانه و سریع عمل کنند، این فناوری احتمالاً ارزش عظیمی را برای همه ما ایجاد خواهد کرد.