از زمانی که نخستین نمونههای انیمیشن ساخته شده تا همین امروز صنعت پویانمایی تغییرات بسیاری را تجربه کرده اما به باور بسیاری از مردم انیمیشنها نمیتوانند برای سرگرمکردن یا تجربههای متفاوت به افراد بزرگسال کمک کنند. ادعایی که به نظر میرسد چندان به واقعیت دنیای پویانمایی نزدیک نیست و عناوین متعددی آن را زیر سوال میبرند. بنابراین انیمیشنهای بسیاری هستند که اگرچه شکل و مضمونی مناسب برای کودکان دارند اما مفاهیم و مسائلی را مطرح میکنند که برای هر فرد بزرگسالی هم جذاب و آموزنده به نظر میرسد.
در ادامه نگاهی میاندازیم به تعدادی از متفاوتترین انیمیشنهای تاریخ سینما که تنها برای کودکان نیستند.
Rango (رنگو)
خلاصه داستان:یک آفتابپرست به نام «رنگو» پس از آن که به صورت کاملا اتفاقی از داخل آکواریوم یک ماشین در حال حرکت به بیرون پرتاب میشود، خودش را در محیطی پیدا میکند که هیچ شناختی از آن ندارد و پس از آن با حیوانات تازهای آشنا میشود. این حیوانات در شهری بیابانی زندگی میکنند که وضعیت اقتصادی خوبی ندارد. «رنگو» به عنوان یک تازهوارد، باید جایگاه و شخصیت خودش را در شهری که همه شهروندانش به یکدیگر بیاعتماد هستند، پیدا کند.
انیمیشن «رنگو» با تهمایهای ژانر وسترن در ابتدا عنوانی صرفا سرگرمکننده و کمدی به نظر میرسد که شخصیتهای دوستداشتنی و جذابی دارد اما وقتی فرصت بیشتری به روایت فیلمنامه آن بدهید، شرایط برای همیشه تغییر میکند. شخصیت اصلی انیمیشن یعنی «رنگو» نه تنها بحرانهای هویتی انسانی را در کالبد یک آفتابپرست نمایش میدهد بلکه پیامهای فلسفی، سیاسی و اجتماعی متعددی را مطرح میکند که شاید مهمترین آنها تغییرات اقلیمی باشد. بیابانزایی، خشکسالی، بحران آب و گرمشدن کره زمین بخش مهمی از داستان اصلی انیمیشن «رنگو» را تشکیل میدهند که تماشای آنها نه تنها برای کودکان بلکه برای افراد بزرگسال هم جذاب و متفاون است.
Ernest & Celestine (ارنست و سلستین)
خلاصه داستان:ارنست خرسی بیخانمان، کمحوصله و گرسنه است که به نواختن موسیقی در خیابانهای شهر خرسها مشغول شده اما درآمد قابل قبولی از این کار ندارد. سلستین هم که در نواخانهای در سیستم فاضلاب شهر خرسها زندگی میکند، گاهی داستانهایی را میشنود که نمیتواند درباره زندگی خرسها باور کند. ارنست و سلستین با یکدیگر آشنا میشوند و این آشنایی آغاز رفاقت دو شخصیت کاملا متصاد است.
انیمیشنهای غیرهالیوودی چون داستانهای هنری و غیرتجاری را دنبال میکنند معمولا آنقدر که باید دیده نمیشوند. انیمیشن «ارنست و سلستین» هم چنین شرایطی دارد. بنابراین طبیعی است که دنبالکنندگان جدی سینما هم آن را ندیده باشند. این انیمیشن شاید یکی از مهمترین عناوین این لیست باشد که بیشتر از کودکان برای بزرگسالان ساخته شده و داستان و فضای بسیار خاصی را دنبال میکند. شاید به همین دلیل تماشای آن برای تماشاگران بزرگسالان بیشتر از کودکان قابل هضم به نظر میرسد.
Inside Out (درون بیرون)
خلاصه داستان:در ذهن یک دختربچه یازده ساله به نام رایلی، احساساتی مانند غم، ترس، خشم و شادی زندگی میکنند. آنها وظیفه دارند تا احساسات رایلی را در شرایط مختلف کنترل کنند و آن را نمایش دهند. در این میان خانواده رایلی باید شهر و محل زندگی خود را تغییر دهند و این مهاجرت برای رایلی به معنای دست و پنجه نرمکردن با مشکلات جدید است. مشکلاتی که میتواند احساسات او را تحت تاثیر قرار دهد.
بدون شک انیمیشن «درون بیرون» یکی از احساسبرانگیزترین انیمیشنهای تاریخ سینما است که با طرح تصویری دقیق از مفاهیم روانشناسی تنها برای کودکان مناسب نیست. رابطه اساسی میان احساس و منطق به زیباترین شکل ممکن در انیمیشن «درون بیرون» به نمایش درآمده و خلاقیتهای استودیوی پیکسار به تماشاییشدن هر چه بیشتر این انیمیشن کمک کرده است. آنچه «درون بیرون» ارائه داد، یک تعریف دقیق از بسیاری از دستاوردهای علم روانشناسی بود که نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان هم جذاب و آموزنده به نظر میرسد.
Kubo and the Two Strings (کوبو و دو تار)
خلاصه داستان:پسرکی به نام کوبو در ژاپن دوران باستان زندگی میکند. او در دهکدهای کوچک از مادر بیمارش مراقبت میکند اما ناگهان یک شبح ناشناخته برای زندهکردن یک طلسم قدیمی وارد زندگی او میشود. بنابراین زندگی کوبو برای همیشه تغییر میکند. او برای اینکه زنده بماند، باید زرهی جادویی را پیدا کند.
همانطور که از خلاصه داستان انیمیشن «کوبو و دو تار» مشخص است، این عنوان جذابیت زیادی برای بیشتر کودکان ندارد و یک عنوان کاملا هنری و فلسفی به نظر میرسد که تماشاگران اصلی آن میتوانند افراد بزرگسال باشند. حماسهسرایی بینقص و شخصیتپردازی دلنشین این انیمیشن ایست-حرکتی با ثبت بیشتر از ۱۴۵هزار عکس به دست آمده و صداپیشگان شناختهشدهای مانند شارلیز ترون و متئو مککانهی را میزبانی میکند. استودیوی لایکا، خالق انیمیشن «کوبو و دو تار» با الهام از سینمای کارگردانان شناختهشده ژاپنی یعنی آکیرا کوروساوا و هایائو میازاکی موفق شده یکی از انیمیشنهای متفاوت چند سال اخیر تاریخ سینما را بسازد که شاید افراد بزرگسال به معنای واقعی کلمه مخاطبان اصلی داستان آن باشند.
My Life as a Courgette (زندگی من به عنوان یک کدو)
خلاصه داستان:پسربچهای غمگین اما احساسی در کنار مادر بداخلاقش زندگی میکند. پسرک افسرده داستان ما به صورتی کاملا ناخودآگاه باعث مرگ مادرش میشود. او حالا باید ادامه زندگیاش را در یتیمخانه دنبال کند و این تغییر بزرگ دوستان بسیاری را به زندگی او وارد میکند.
این انیمیشن ۶۵ دقیقهای فرانسوی-سوییسی با یک شخصیتپردازی بینظیر و دوستداشتنی یکی از بهترین انیمیشنهایی است که هر تماشاگر بزرگسالی میتواند از درک داستان آن لذت ببرد. این انیمیشن که به صورت ایست-حرکتی ساخته شده با وجود طراحی ساده و سبکی که دارد، حرفها و مفاهیم بسیاری را مطرح میکند. درگیری داستان انیمیشن «زندگی من به عنوان یک کدو» با مفاهیم زندگی مدرن و روانشناختی به حدی جذاب و دوستداشتنی است که خاطرات تماشای آن برای مدتی بسیار طولانی در ذهن هر بینندهای باقی میماند.
Coco (کوکو)
خلاصه داستان:پسرک ۱۲ سالهای به نام میگل علاقه بسیار زیادی به هنر موسیقی دارد اما خانوادهاش آن را نسل به نسل ممنوع کردهاند و هیچکس در خاندان او حق آموختن موسیقی را ندارد. با این حال میگل آرزو دارد مانند هنرمند و الگوی همیشگیاش یعنی ارنستو دلا کروز به یک نوازنده حرفهای تبدیل شود.
در میان همه ساختههای استودیوی محبوب پیکسار، انیمیشن «کوکو» یکی از عناوین بسیار متفاوت این مجموعه است که اگرچه برای کودکان هم هیجان بسیاری دارد اما شاید مخاطبان اصلی آن بزرگسالان باشند. انیمیشن «کوکو» با خلاقیتهای همیشگی پیکسار همراه شده تا نگاه ویژه و سرگرمکنندهای به فرهنگ مکزیک و آمریکای مرکزی داشته باشد. بنابراین فیلمنامه تلاش میکند تا روایتی آموزنده، جذاب و خیرهکننده از روابط خانوادگی و باورهای سنتی را نمایش دهد. بنابراین تماشاگر بزرگسالی که تجربه بیشتری از زندگی و روابط آن دارند، بیشتر از تماشاگران کودک جذب داستان اصلی انیمیشن «کوکو» میشوند.
The Breadwinner (نانآور)
خلاصه داستان:پس از آن که نصرالله، پدر پروانه، در زمان حاکمیت طالبان دستگیر میشود، پروانه باید موهایش را کوتاه کند و با پوشیدن لباسهای پسرانه خرج زندگی خانوادهاش را بپردازد. تامین مخارج و هزینههای زندگی مادر و خواهر پروانه تنها یک راه حل دارد و آن هم کارکردن در بازار است.
شاید داستان زندگی مردم جنگزده افغانستان انتخاب خوبی برای یک انیمیشن نباشد اما دنیای تصاویر متحرک همیشه شبیه به سیندرلا و هرکول نبوده و این روایتهای متفاوت گاهی اوقات دیده میشوند. اما روایت انیمیشن «نانآور» به این دلیل ناامیدکننده ظاهر میشود که شاید تصور کنیم غم نان و خاورمیانه همیشه در جنگ، سوژهای باشد که هنرمندان غربی نمیتوانند درک و توصیف درستی از آن داشته باشند. اما از آنجایی که «نانآور» براساس کتابی به همین نام نوشته شده، میداند که روایت داستانش خیلی هم دشوار نیست. شاید روایت کودکانه و زیبای یک داستان غمانگیز برای آشناکردن بسیاری از کودکان با زندگی مشقتبار مردم خاورمیانه کافی باشد اما واقعیت این است که هدف اصلی و مهم انیمیشن «نانآور» تنها توسط تماشاگران بزرگسال درک میشود.