نرگس درودیان، خبرگزاری دانا، سرویس سبک زندگی؛ اشتغال مادر موجب اختلال در تکوین شکل گیری دل بستگی کودک نسبت به مادر می شود. حضور مادران در بازار کار و سپردن فرزندان به مراکز نگه داری کودک و دور بودن از آنان مشکلات عدیده ی دیگری نیز به دنبال دارد.
نامناسب بودن شرایط تغذیه ای، بهداشتی و احیاناً عدم کارآزمودگی مربیان این مراکز برای فرزندان کم بودهایی را ایجاد می کند که با توجه به ساعت های حضور کم تر مادر شاغل در منزل، جبران آن دشوار و حتی ناممکن است. امروزه، اشتغال مادران موجب کم رنگ شدن نقش مادری و تضعیف این مسئولیت خطیر گشته است.
«مادران شاغل به دلیل این که بخشی قابل توجه از وقت مفید خود را به کار مشغولند و طبعاً از فرزندان خود دور هستند یا حداقل به موقع نمی توانند نیازهای آن ها را ارضا کنند، احساس عدم اعتماد به اطرافیان در کودک به وجود می آید و این امر باعث می شود که مراحل بعدی رشد کودک نیز که مبتنی بر «احساس اعتماد» است، دچار اختلال شود»
مادرانی که به علت اشتغال در خارج از خانه، از همان هفته های نخستین که فرزندشان به برقراری ارتباط های عاطفی و حسی به آنان نیاز دارند، ساعت ها و گاه روزها و هفته ها او را از تابش پرتوهای وجود خود محروم می سازند و یا حضورشان فاقد کیفیت لازم است، کودکان شان در یافتن حیات عاطفی متعادل دچار مشکل می شوند. حتی این رویدادها در خانواده ی کسـانی که تحصیل کرده و گاه متخصص هستند نیز دیده می شود.
همه کودکان به یک شیوه با مسئله جدایی از مادر برخورد نمیکنند؛ بعضی از آنها با خوشحالی از مادر خداحافظی میکنند تا به محل کارش برود و بعضی دیگر ساعتها گریه میکنند.
بنابراین با توجه به شرایط خود و فرزندتان بهگونهای تصمیم بگیرید که به نفع هر دوی شما باشد. انجام وظایف مادری شاید یکی از جالبترین، مشکلترین و در عین حال شیرینترین وظایفی است که هر کس در نقش مادر آن را تجربه میکند. حالا اگر به این موضوع احساسات ناشی از تنها گذاشتن فرزندتان در خانه و بازگشت به محیط کار را هم اضافه کنید، آنگاه عظمت کار مادران شاغل را بیشتر درک میکنید. شاید ابتدا بهنظر آسان برسد اما لحظه دل کندن مادر از فرزند برای رفتن به سر کار تجربهای است که هر مادر شاغلی با آن آشناست.
همه مادران هنگام برگشت به محیط کار با سؤالاتی مانند اینها مواجه میشوند:«آیا میتوانم همزمان از عهده وظایف کاری و خانوادگی خود برآیم؟ اگر نتوانم سر کار بروم چطور میتوانیم از عهده مخارج برآییم؟ آیا میتوانم از خودم راضی باشم؟ این موضوع چه تأثیری بر فرزندم میگذارد ؟و...». در واقع همه مادران شاغل با این سوالات مهم مواجه میشوند و بهتر است هر کس با توجه به کمک و مشورت با دیگران در نهایت تصمیم بگیرد.
با توجه به نتایج اکثر پژوهشهای انجام شده مبنی بر تاثیر فعالیت خارج از خانه مادر بر غنی شدن رابطه مادر و کودک و پیشرفت تحصیلی کودک، مادران شاغل باید در این راستا مدیریت زمان و برنامه ریزی را بیاموزند، واقع بین باشند، اولویت بندی کنند و سطح توقعات خود را مطابق با ویژگی ها، توانمندی ها و محدودیت های خود قرار دهند و از خودشان توقع عالی بودن در تمام شرایط را نداشته باشد.
اشتغال مادران، گرچه فوایدی مانند بهبود وضعیت اقتصادی و تأمین نیازهای مادی خانواده، وجهه ی اجتماعی و استقلال مالی و به دست آوردن پشتوانه ای برای آینده ی مادران در پی دارد، اما اثرهای نامطلوبی در بستر خانواده بر جای می گذارد که از نظرها پنهان مانده و می توان به عنوان کارکرد منفی یا کژکارکرد در محیط خانواده از آن نام برد.
در این میان می توان به اثرهای مخرب آن بر فرایند رشد کودکان به خصوص رشد عاطفی آن ها، سردی روابط با همسر و کاهش ارتباطات عاطفی با اعضای خانواده اشاره کرد. از سویی دیگر، مهدهای کودک و سایر محیط های تربیتی وارد فضای زندگی شده، نقش والدین را به عهده می گیرند که نه تنها در روند اجتماعی شدن کودکان تأثیر مفیدی نداشته، به خوبی ایفای نقش نمی کنند؛ چه بسا که کودک در چنین محیطی به دلیل دور بودن از گرمای محبت والدین، بسیار پرخاشگر، بی حوصله و مضطرب تربیت شده، به رشد حقیقی و شایسته که لازمه ی اوست، دست نمی یابد.
از این رو، سلامت و استحکام خانواده که در گرو آرامش و محبت و در کنار یک دیگر بودن است، با نبود مادران در محیط خانه، دچار مخاطره شده و کودک در چنین فضایی باید به تنهایی از گذرگاه هایی دشوار و صعب العبور زندگی و بحران های مخاطره آمیز خانواده ی خویش تا سمت رشد و تعالی گام بردارد و همواره به این بیندیشد که سرانجام چه خواهد شد؟