از خودم می پرسم این روز ها که همه چیز مجازی شده ، جهانگردی نمی تواند مجازی باشد؟ توی گوگل جستجو می کنم : جهانگردی مجازی و می بینم اتفاقا یک عبارت متداول و پربسامد است. اما من از آن ساده انگار ها نیستم که خیال کنم هر کاری در حس های ظاهری خلاصه می شود و با تماس صوتی و تصویری و توضیحات متنی و پخش زنده با کیفیت فول اچ دی ! همه چیز تمام است و اگر هم تمام نباشد در آینده با چیزی شبیه سینما ۵ بعدی تمام می شود!
بگذارید مسئله را دوباره شرح دهیم. گاهی لازم است در حین حل مسئله ، برگردی و صورت سوال را نگاه کنی تا یادت بیاید سوال از تو چه می خواهد و تو کجای کاری ... مسئله آن بود که آیا جهانگردی و گردشگری مجازی ممکن است؟ من خیال می کنم جواب این سوال به تعریف گردشگری و هدف آن بر می گردد. هدف از گردشگری چیست؟ زیارت ، خرید ، بازدید از مکان های تاریخی و فرهنگی و عجایب ، شرکت در مراسم و جشن ها و ... ، حتی قمار ، حتی تر روابط جنسی و ... خدا اما در قرآن اهدافی عمیق تر و جذاب تر برای جهانگردی معین فرموده است :
۱ - عبرتگیری از سرنوشت پیشینیان
۲ - عبرتگیری از سرنوشت مکذبان
۳ - عبرتگیری از سرنوشت مجرمان
۴ - سیر در ارض و بیداری دلها
۵ - سیر در ارض و درک معاد
با خودم فکر می کنم چه جور گردشگری این اهداف را محقق می کند؟ در جستجو میان انواع گردشگری ، یک گردشگری خاص نظرم را جلب می کند : گردشگری انتظار که این گونه تعریف می شود :
" گردشگری انتظار (Expectation Tourism) نوعی از گردشگری است که در سال ۲۰۱۷ میلادی به روش علمی شناسایی و معرفی شدهاست. البته این نوع گردشگری از سدههای قبل نیز در نقاط مختلف جهان رواج داشتهاست. در این نوع گردشگری بازدید کنندگآن به نقاط و مکانهایی مسافرت میکنند که معتقد هستند ناجی بشریت ارتباطی با آن نقاط داشته یا دارد. این اصطلاح برای اولین بار در مقاله ای به همین عنوان در نشریه ای[۱۰] در بلژیک معرفی گردیدهاست."
به محض آن که این تعریف را می خوانم ، یاد اربعین می افتم. یاد آن اجتماع بزرگ که آدم را خواه ناخواه یاد منتقم اصلی خون امام حسین علیه السلام و ظهور می اندازد. حس می کنم آن ابراز ارادت عمیق نمی تواند بی معنا باشد و تنها معنای اصلی و جدی آن ، ندبه ای طولانی برای غیبت امام زمان است. وقتی به اربعین فکر می کنم ، یک چیز جالب هم به نظرم می رسد : راهپیمایی اربعین ، همه اهداف گردشگری از دیدگاه قرآن را برآورده می کند :
اول آن که گویا اربعین خودش نتیجه ی یک جور عبرت گیری از سرنوشت پیشینیان است. کسانی که نخواستند یا نتوانستند اراده ی جمعی جهانی برای ظهور امام را به نمایش بگذارند.
دوم این که سرنوشت شوم مکذبانی مثل یزید در اربعین تداعی و تکرار می شود وقتی میلیون ها زائر ، میلیون ها بار یزید را لعنت می کنند.
سوم سرنوشت مجرمان بیچاره ایست که اسیر دنیا طلبی شدند. آن ها حتی در دنیا هم به چیزی نرسیدند. پیاده ها از زندگی روزمره ی گناه آلود به بهشت اربعین می گریزند تا به سرنوشت آن مجرمان دچار نشوند.
چهارم آن که آن همه ایثار و از خودگذشتگی و محبت و تواضع و همدلی معجزه آسا که در آن راهپیمایی باشکوه رخ می دهد ، دل های همه را جلا می دهد و زنده می کند و باور به خدا ، مهربانی اش و عظمتش بسیار بیشتر می شود.
نهایت آن که اربعین ، یادآور بازگشت همگانی به سوی خداست. خدایی که می تواند این جمعیت را به سوی بارگاه مطهر ولی خود بکشاند ، می تواند تمام مردم را در عرصه قیامت حاضر کند ...
حالا وقتش است که دوباره بپرسم آیا ممکن است این زیباترین و هدفمند ترین گردشگری عالم را به صورت مجازی برگزار کنیم؟ و صدایی در دلم می گوید : گرچه دوریم به یاد تو سخن می گوئیم. اهداف این راهپیمایی جوری اند که حضور جان ها در آن ها بسیار مهم تر از حضور جسم هاست. شاید اگر طلبی در کار باشد ، تشرف مجازی هم حاصل شود و اهداف این نوع سیر را محقق کند.
نجمه پرنیان، خبرگزاری دانا؛ جهانگردی کجا بود توی کرونا؟ این اولین جمله ای است که با کلمه ی جهانگردی می توانم بسازم. این روز ها که تا فضای سبز محله مان هم نمی توانیم برویم ، جهانگردی بیشتر شبیه یک آرزوی دور و دراز است. حتی دیگر حضور جهانگردان در ایران و تفریح سالم بلغور کردن انگلیسی برای حرف زدن با جهانگردان هم ، حداقل تا مدتی ، دور از ذهن است.