این ها سوالاتی است که دامن بسیاری از نخبگان رشته های مهندسی کشورمان را می گیرد. نخبگانی که سال هاست بعضا از کشور مهاجرت می کنند. پدیده ای که این سال ها فرار مغزها نام گرفته است. اما در مقابل این گروه نیز جمع بسیار زیادی از نخبگان در کشور می مانند و پرچم ایران را در جهان به اهتزاز در می آوردند. نخبگانی که سند موفقیتشان می شود پیشرفت سریع و فوق العاده ایران در صنایع هوا و فضا، انرژی هسته ای، نانو و.... .
کتاب آرزوهای دست ساز خاطرات گروهی از نخبگان ایرانی است که شرکتی دانش بنیان ایجاد می کنند و به تولید محصولات متنوعی دست می زنند از جمله دوربین ثبت تخلف رانندگی. در این کتاب شما همگام با این نخبگان در ماجرای شکل گیری این شرکت دانش بنیان درگیر می شوید. سختی ها و موانع راهشان را می بینید و با خطرات صادقانه و صمیمی آن ها همراه می شوید. این کتاب خاطرات میلاد حبیبی است و توسط انتشارات راهیار با عنوان تاریخ شفاهی پیشرفت منتشر شده است.
***
گوشه ای از این کتاب را با هم می خوانیم:
یک بار زنگ زدیم به یک شرکت اروپایی و گفتیم ما ایرانی هستیم، می خواهیم از شما خرید کنیم. گفت:«گفت خب چرا زنگ زدی می گویی من ایرانی ام و می خواهم از شما خرید کنم؟ خب برو بخر! برو خیلی راحت از نمایندگی چین من بخر و استفاده کن.» یا مثلا یک بار دوربین هایش را فرستاد، بعد از دو ماه پولش را دادیم. بدون این که سودی بردار یا درصدی روی قیمت هایش بکشد، برای دو ماه وام قرض الحسنه 600 هزار دلاری به ما داد. ولی در ایران چنین چیزی پیدا نمی شد. هیچ وقت احساس تحریم از آن طرف نکردیم. مشکل اصلی ما، تحریم های داخلی بود که دمار از روزگارمان در می آورد. با تحریم های داخلی چه باید می کردیم؟
***
آرزوهای دست ساز: روایت داستانی از شکل گیری شرکتی دانش بنیان در حوزه فناوری های الکترونیکی و کامپیوتری
نویسنده: میلاد حبیبی
انتشارات: راه یار
تعداد صفحات: 184 صفحه
قمیت: 18 هزارتومان