نازنین دادور، خبرگزاری دانا، سرویس آموزش؛ آموزش و پرورش یکی از حوزههایی است که به واسطه شیوع کرونا در حال پشت سرگذاشتن تحولات جدی است به طوری که تمام بازیگران آن از مدیران و معلمان مدارس گرفته تا خانوادهها و خود دانشآموزان آموزش را در فضای جدیدی تجربه میکنند که شناخت کمی نسبت به آن دارند. این تجارب جدید آموزشی این سوال را به ذهن برخی متبادر میکند که آیا این تحولات قرار است در آینده نیز استمرار پیدا کند و به بخشی از آموزش و پرورش تبدیل شود یا اینکه چنین تحولاتی تنها منحصر به دوران پاندمی است و با پایان دوران کرونا باید از آموزش و پرورش محو شود؟
پاسخ مثبت به این موارد، پرسشهای دیگری را نیز مطرح میکند که اگر قرار است این تغییرات در آموزشوپرورش ماندگار باشد چه مزیتهایی برای ارتقای عدالت و کیفیت آموزشی دارد و برای استفاده بهتر از ظرفیتهای آن چه باید کرد؟
نمیتوان به روال گذشته برگشت
محمود مهرمحمدی بنیانگذار پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و عضو شورای عالی آموزش و پرورش درباره تحولات آموزش و پروش در دوران پساکرونا میگوید: ارزیابی کلی این است که آموزش و پرورش هرگز نمیتواند به وضع و روالهای گذشته خود در آموزش سنتی و حضوری به صورت تام و تمام برگردد. آن هم به این دلیل که با این تحولات، مزیتها و ظرفیتهای تازهای پدیدار شده که در خدمت آموزشوپرورش قرار گرفته است.
«در این شرایط میتوانیم فرصت یادگیری بسیار خوبی را برای دانشآموزان به ویژه برای آنهایی که دسترسی خوبی به مدرسه و معلم شایسته و بایسته و دارای صلاحیت حرفهای بالا نداشتند، فراهم کنیم. البته آموزش مجازی نه فقط برای دانشآموزان محروم بلکه برای همه دانشآموزان میتواند در آینده و در شرایط عادی در دنیا استمرار پیدا کند. بنابراین آموزش مجازی میتواند یک اتفاق مثبت و بالقوه باشد و در کنار آموزش سنتی به صورت ترکیبی استفاده شود. بنابراین حتی در مدارس عادی و در شهرهای بزرگ و مناطق برخوردار هم میتوانیم این نوع آموزشها را ادامه دهیم و این روال قطع نشود.»
مهرمحمدی درباره تحولات دیگر در حوزه آموزشوپرورش ادامه میدهد: فکر میکنم عاملی که نقش کانونی در تغییر و تحولات آموزشی دارد آموزش مجازی و تبدیل روالهای سنتی و حضوری آموزش به روالهای غیرحضوری شامل از آنلاین و آفلاین است.
یادگیری یک اتفاق آمیخته با زندگی
به گفته وی، اینکه دانشآموزان با موضوع آموزش مجازی چطور برخورد کنند و متوجه شوند یادگیری به عنوان یک اتفاق آمیخته با زندگی و نه مجزا از زندگی است میتواند در بستر خانه اتفاق بیافتد. این یک تغییر اساسی و یک ذهنیت تازه نسبت به این است که آموزش کجا اتفاق میافتد. درک این نکته که آموزش فقط در محیط مدرسه نیست و در خانه هم میتواند اتفاق بیافتد برای دانشآموزان بهویژه سنین پایینتر بسیار مهم و البته دشوار و چالشی است. به همین دلیل والدین از وضعیت کنونی شکایت دارند که فرزندانشان آموزش را جدی نمیگیرند و تکالیف خود را انجام نمیدهند و این از پیامدهای تبدیل آموزش از وضعیت حضوری و سنتی به شکل غیر حضوری است.
پررنگتر شدن نقش والدین در آموزش
مهرمحمدی درباره تاثیر تحولات آموزش مجازی در خانوادهها میافزاید: برای والدین هم تحول اساسی در این شرایط ایجاد شده، اما نکته مهم این است که هرچه آموزش غیرحضوری و تحت نظارت والدین در آینده استمرار پیدا کند نقش والدین در آموزش پررنگتر میشود که البته این نقش باید به فال نیک گرفته شود.
«والدین در گذشته همه ماموریت و مسئولیت تربیت و آموزش فرزندان خود را به مدرسه سپرده بودند و انتظار داشتند صفر تا صد مسائل تربیتی توسط مدرسه انجام شود. اما حالا یک مرتبه متوجه شدند حضور کودک در محیط خانه و حذف کاری که مدرسه انجام میداده بار سنگین آموزش را برعهده آنها گذاشته و آنها به یک بازیگر خیلی مهم و جدی در آموزش و پرورش تبدیل شدند و در صورتی که آموزش غیرحضوری ادامه پیدا کند این نقش آنها ادامه خواهد داشت.»
به اعتقاد مهرمحمدی، این پرسش جدی مطرح خواهد شد که آیا والدین آمادگی لازم را برای این نقش آفرینی دارند یا نه؟ آیا آموزشهای لازم را دیدهاند؟ و از ایفای این نقش به درستی بر میآیند؟
واقعیت این است که در شرایط کنونی، خانوادهها در این باره دچار غافلگیری شدند بنابراین یکی از سیاستهای مهم آموزشوپرورش در آینده، فراهم کردن زمینههای مشارکت معنیدار و موثر والدین در جریان تربیت و آموزش کودکان با روشهای مختلف است. البته در این زمینه رسانهها و نهادهای دیگر نیز باید به مسئولیت خود عمل کنند.
چالش اساسی در عدالت آموزش در دوران کرونا
مهرمحمدی در پاسخ به این سوال که ارزیابی وی از شرایط زیرساختهای کشور در حوزه آموزش مجازی چیست، میگوید: پیش از کرونا ما به لحاظ عدالت آموزشی به معنای دسترسی به امکانات آموزشی و مدرسه وضعیت خوبی داشتیم و آموزش و پرورش عملکرد خوبی بعد از انقلاب داشته است. اگرچه بیعدالتی همچنان وجود دارد و عدم دسترسی به امکانات آموزشی در مناطق محروم وضعیت خوبی را پیش چشم ما قرار نمیدهد اما این عدالت به شدت در دوران پس از کرونا با شکنندگی بیشتر تبدل به یک چالش اساسی شده است.
آمار جهانی دسترسی دانشآموزان به امکانات آموزشی از راه دور
وی تاکید دارد که این تنها مساله کشور نبوده و موضوع جهانی است. برآوردها نشان میدهد با شروع کرونا چیزی حدود یک و نیم میلیارد دانشآموز در جهان از دسترسی به مدرسه محروم شدند و از این تعداد حدود ۴۰۰ میلیون نفر دسترسی به امکانات آموزشی از راه دور نداشتند. این مساله جهانی است و اتفاقا روز به روز بدتر شده، بهطوری که در حال حاضر عدم دسترسی به مدرسه به شکل سنتی بیشتر شده است؛ برآورد سازمانهای بین المللی نشان میدهد دانشآموزانی که دسترسی به امکانات آموزش مجازی ندارند نیز به رقمی حدود ۶۰۰ میلیون نفر رسیده است.
مهرمحمدی ادامه میدهد: در این صحنه جهانی ما وضعیت متفاوتی نداریم. بنابراین باید بهطور جدی دغدغه بازماندن از تحصیل و عواقب مخرب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی آن را مورد توجه قرار داده و برای آن نگران باشیم.
وی یادآور میشود: آمارهای جهانی نشان میدهد حدود ۲۴ درصد دسترسی به اینترنت برای کودکان سنین مدرسه فراهم است. در کشور ما ضریب نفوذ بیش از این بوده و وضعیت ما از میانگین وضعیت جهانی بهتر است اما به هر حال ما هم درباره دسترسی به اینترنت، تامین هزینههای اینترنت و تامین ابزارها مثل گوشی و تبلت مشکلاتی داریم و از این منظر عدالت آموزشی و پیامدهایی که به دلیل استمرار این وضعیت در صحنه اجتماعی شاهد آن خواهیم بود، نگران کننده است.
وظیفه آموزش و پرورش و معلمان چیست؟
مهرمحمدی میافزاید: وظیفه آموزشوپرورش در چنین شرایطی این است که علاوه بر عدالت آموزشی نگران کیفیت آموزش هم باشد و آن را یک دغدغه جدی بداند؛ بهدلیل اینکه شرایط کرونا بهصورت ناگهانی و غافلگیرکننده ایجاد شد، آموزش در دنیا با یک شوک مواجه شده است. کادر آموزشی و معلمان هیچکدام آمادگی حضور در صحنههای مجازی و استفاده از پلتفرمهای مختلف برای آموزش را نداشتند و هنوز هم این مسائل وجود دارد. البته هرچه بیشتر زمان در اختیارمان باشد، توجه و آگاهی مسئولان و سیاستگذاران و مدیران آموزشوپرورش نسبت به این که چه اقداماتی انجام دهند بیشتر میشود.
وی میافزاید: معلمان باید برای تامین آموزش با کیفیت در فضای مجازی آموزشهای لازم را ببینند و پشتیبانیهای لازم از آنها به عمل بیاید و امیدوارم در این زمینه اتفاقهای خوبی رخ دهد. مزیت این نوع آموزش این است که نیازی نیست همه معلمان محتوا تولید کنند. آنها باید بتوانند بخش آنلاین را به خوبی مدیریت کرده و برای آن آموزش ببینند. بخش زیادی از آموزش مجازی میتواند به صورت آفلاین برگزار شود. تولید محتوا هم میتواند توسط معلمان برجسته در حوزهها و دروس مختلف تولید شود و از طریق بسترهای مجازی در اختیار همه قرار گیرد. ما در این زمینه مشکل داریم و با برخورداری از زمان بیشتر و خارج شدن از شوک اولیه انتظار میرود اقدامات موثری صورت بگیرد.
ضرورت تبدیل شاد به یک سامانه مدیریت آموزش
مهرمحمدی درباره سامانه شاد ادامه میدهد: فکر میکنم آموزش و پرورش روی این زیرساخت کار زیادی کرده است و همچنان هم تلاش میکند ظرفیتهای آن بیشتر شود تا این سامانه از یک پیامرسان اجتماعی به یک LMS یا سامانه مدیریت آموزش تبدیل شود.در این جهت گامهای خوبی برداشته شده است. اما انحصار استفاده یک زیرساخت و یک سامانه، مسالهای است که در آینده با سوال مواجه خواهد شد و فکر میکنم این امکان در آینده فراهم شود که سامانههای دیگری نیز با شاد رقابت و در چارچوب سیاستهای آموزشوپرورش، آموزش غیرحضوری را برای دانشآموزان فراهم کنند.
وظیفه پژوهشگران حوزه آموزش در زمان کرونا
مهرمحمدی در ادامه درباره وظایف پژوهشگران در چنین شرایطی میگوید: امروز ما با یک مساله بزرگ مواجهایم و از آنجا که پژوهشگران با این مسایل سروکار دارند و اساسا مساله موجب شکلگیری ایدهها و سوژههای پژوهشی میشود، بنابراین شرایط برای پژوهشگران مستعد اجرای پژوهشهای گوناگون مساعد است.چون همه وجوه آموزشوپرورش در یک موقعیت مشکلزا قرار گرفته و آموزش و پرورش ناگهان یک اکولوژی و یک زیست بوم جدید را تجربه میکند که همه ابعاد آن از نقش والدین، دانشآموزان، معلمان و مشکلات آنها، تولید منابع آموزشی، مدیریت مدرسه و برنامهریزی آموزشی مدرسه به یک صورتبندی تازه نیاز دارد. در پاسخ به این پرسشها و کارآمدتر شدن این زیستبوم جدید آموزش و پرورش، بازار پژوهشگران میتواند داغتر از گذشته باشد.
استراتژی برقراری سنجش مستمر ملی از یادگیری دانشآموزان
اما یکی از دغدغههای مهم این روزهای والدین و کارشناسان این است که آیا آموزشهای مجازی و از راه دور موثر است. با ارزیابی این آموزشها میتوان به این نتیجه رسید که دانشآموز مسیر آموزشی خود را طی میکند و به عبارت سادهتر چیزی یاد میگیرد یا نه؟ در واقع این سوال مطرح میشود که چطور میتوان آموزشهای اینچنینی را ارزیابی کرد.
مهرمحمدی در پاسخ میگوید: این سوال مهم و یک نگرانی جدی است. ارزیابی کیفیت یادگیری و اینکه یادگیری آنطور که باید اتفاق میافتد یا نه مستلزم این است ما آموزشها را رصد کنیم و ببینیم که در شرایط حادث شده بعد از شیوع کرونا عملکرد دانشآموزان نسبت به گذشته چگونه بوده است. بنابراین یکی از مسئولیتهای اساسی حوزه ارزشیابی و سنجش در آموزش و پرورش این است که نگران یادگیری ملی باشیم. بنابراین سنجش ملی از یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان باید یکی از مهمترین اتفاقاتی باشد که در دستور کار آموزش و پرورش قرار میگیرد و سنجشها باید با روش خاص طراحی تا مشخص شود که آیا یادگیری به عنوان امر ملی و کلان آموزشوپرورش در حوزههای مختلف یادگیری و دورههای مختلف تحصیلی در مسیر خوبی حرکت میکند یا نه.
به گفته وی، این نگرانی وجود دارد که معلمان با تساهل و تسامح با دانشآموزان برخورد کنند و برای رعایت حال آنها در این شرایط یا بنا به ملاحظه و اعتبار حرفهای خود، دست و دلبازانه به دانشآموزان نمره دهند. اینها نگرانیهای درستی است و به همین دلیل باید استراتژی برقراری سنجش مستمر ملی از یادگیری دانشآموزان در دستور کار باشد تا پاسخ این نگرانیها داده و مداخله لازم انجام شود. علاوه بر این، معلمان نیز باید آموزشهای لازم برای یادگیری روشهای سنجش در فضای مجازی را دریافت کنند.