در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۵۴۷۲۲
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۹
معرفی فیلم سینمائی «دیدن این فیلم جرم است»
نویسنده: مجید یوسفی
داستان فیلم در یک پایگاه بسیج اتفاق می افتاد؛ پایگاهی که بسیجیان آن از همه اقشار جامعه هستند؛ یک طلبه است، دیگری دانشجویی که برای کسری سربازی به بسیج آمده است تا زودتر با دوست دخترش ازدواج کند. امیر که فرمانده پایگاه شهید موسوی است در حال انجام ایست و بازرسی در خیابان است.
«دیدن این فیلم جرم است»

مجید یوسفی، گروه فرهنگ؛ خبرگزاری دانا؛ داستان فیلم در یک پایگاه بسیج اتفاق می افتاد؛ پایگاهی که بسیجیان آن از همه اقشار جامعه هستند؛ یک طلبه است، دیگری دانشجویی که برای کسری سربازی به بسیج آمده است تا زودتر با دوست دخترش ازدواج کند. امیر که فرمانده پایگاه شهید موسوی است در حال انجام ایست و بازرسی در خیابان است. همان شب همسر امیر که باردار هم هست، توسط یک مرد میانسال مست و لاابالی، بخاطر محجبه بودن مورد تعرض و تعدی قرار می گیرد و با تعقیب همسر امیر او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد. امیر متوجه موضوع می شود و دستور متوقف کردن ماشین آن مرد را می دهد و او را دستگیر و به پایگاه انتقال می دهند. امیر متوجه می شود که بخاطر ضربه وارده به همسرش توسط آن مرد بچه اش سقط شده است. خبر دستگیری مرد لاابالی به مراجع قضایی و سپاه درز می کند و کاشف بعمل می آید که فرد دستگیر شده عضو هیئت مدیره یک شرکت بزرگ فروش نفت است که آن شب در راه فرودگاه بوده و قصد پرواز به کشور دیگری برای واسطه گری در برای فروش نفت داشته است. در همین گیر و دار نامه‌ای از نیروی انتظامی به پایگاه می‌رسد مبنی بر اینکه فرد دستگیر شده باید سریعا آزاد شود و پلیس می‌گوید که این دستور از بالا آمده است. اما امیر که دل خوشی از مسئولان سیاسی ندارد، اجازه آزادی تبعه انگلیسی را نمیدهد. فرمانده حوزه که یک سردار سپاهی است هم نمی‌تواند با امیر وارد مذاکره شود و بعد از مدتی مردی برای آزادی این تبعه انگلیسی وارد پایگاه می‌شود؛ پسر یک آیت الله که فردی صاحب نفوذ است برای آزادی تبعه به پایگاه بسیج می آید اما امیر کوتاه نمی‌آید و به همراه چند تن از دوستانش که همراه او هستند آقازاده را هم دستگیر می‌کند و در همینجا پای نهادهای امنیتی گوناگون، از وزارت اطلاعات گرفته تا سرداران سپاه و نمایندگان مجلس، به این ماجرا باز می‌شود.اما امیر و دوستانش به هیچ وجه کوتاه نمی آیند و کار به مذاکره بین طرفین می کشد که داستان فیلم را با دیالوگ های سیاسی جذاب تر می کند.

فیلم با دیپلمات‌ها و دولتی ها مهربان نیست. دیپلمات‌ها و نیرو‌های امنیتی که برای حل بحران در پایگاه بسیج حاضر می‌شوند افرادی ریاکار، دورو و واداده هستند که تمام نگرانی‌شان این است که مبادا به آن تبعه انگلیسی توهینی صورت بگیرد و باعث بحران دیپلماتیک و در نهایت تضعیف امنیت ملی کشور شود.

فرمانده سپاه منطقه هم فردی مضطرب، ترسو و مصلحت‌اندیش معرفی شده که تمام نگرانی‌اش این است که مبادا بحران ایجاد شده ساحت سپاه و بسیج را لکه‌دار کند. هیچ‌کس به فکر اصل ماجرا یعنی تعرض یک تبعه انگلیسی به یک زن ایرانی ( که نماد ناموس وطن است) و کشته شدن فرزند داخل شکم او (که نماد نسل بعد کشور است) نیست و همه حتی عموی امیر که سردار سپاه و از نیروهای سپاه قدس است در نهایت برای مصلحت و حفظ منافع ملی، راضی به خلع سلاح امیر و دوستانش و در نهایت آزادی تبعه انگلیسی می‌شود. هر چند همان سردار سپاه است که در نهایت حق آن تبعه را کف دستش می‌گذارد.

در این فیلم، برجام و هرگونه توافقی که با کشورهای غربی بسته شود مایه خفت است و استقلال ایران را به باد می‌دهد. نکته دیگر اینکه تمام وقایع فیلم در روز امضای برجام اتفاق می‌افتد.

دیدن این فیلم جرم است با مطرح کردن مضامین روز و به باد انتقاد گرفتن آنها، فیلمش را بیش از پیش در دل تماشاگر جا می‌دهد؛ مضامینی چون تجاوز به کودکان ایرانی در عربستان، راه حل مشکلات کشور را در آن سوی مرزها دیدن و یا چپاول کردن میلیاردها پول و ژن خوب و… که این روزها در هر جای ایران و در هر رسانه‌ای صراحتا از آنها صحبت می‌شود و کسی جوابگوی آنها نیست. امیر (قهرمان فیلم) به دنبال پاسخ است و بارها در طول فیلم ادعا می‌کند که از حق خود گذشته اما نمی‌تواند از حق دختران سرزمینش بگذرد و حتی راضی می‌شود که شهروند انگلیسی دستگیر شده از پایگاه برود، به شرط اینکه یک مقام دولتی به او سیلی بزند.

کارگردان مذاکره را معادل وادادگی می‌داند و دیپلمات‌های کشور را عواملی می خواند که تمام فکر و ذکرشان این است که کشور را به بهانه فروش چند بشکه نفت دو دستی تقدیم بیگانه کنند. نفی دیپلماسی بزدلانه و بازگشت به منش انقلابی پیشنهاد کارگردان برای حل بحران‌های سیاسی است.

کارگردان فیلم در تلاش برای القای این مفهوم است که مذاکره با دشمنان فایده ای ندارد و سعی کرده این مضامین را در مذاکره بین بسیجیان و نیروهای دولتی و حاکمیتی به تصویر بکشد.

نکته دیگر این فیلم این است که با کسی تعارف ندارد. به همین دلیل پای همه را از جمله آیت الله زاده‌ها، نیرو‌های استحاله شده سپاه، حزب‌اللهی‌های ترسو و مداحان افراطی را وسط می کشد تا بگوید انقلاب اسلامی اگر می‌خواهد به حیات خودش ادامه دهد چاره‌ای ندارد که تمام ناخالصی‌ها را دور بریزد و سراغ نیرو‌های خالصیبرود که می‌توانند کشور را از بحران فعلی نجات دهند.

عوامل فیلم «دیدن این فیلم جرم است»

کارگردان: رضا زهتابچیان

تدوین: سیاوش کردجان

موسیقی: حبیب خزاعی‌فر

بازیگران: مهدی زمین‌پرداز، امیرآقایی، لیندا کیانی، حسین پاکدل، محمود پاک نیت


ارسال نظر