خر خوب، خر حرفگوشکن است!
محمدامین قاسمی پیربلوطی، خبرگزاری دانا، گروه فرهنگ؛ فیلمهایی که به خود فیلم و سینما و پشتصحنهی تولید آن میپردازند، معمولاً جذابیت خاصی برای بینندگان دارند. چنین الگویی که میتوان آن را فیلم در فیلم نام نهاد، میتواند به تعدادی از پرسشهای کنجکاوی برانگیز مخاطبان پاسخ دهد؛ همچنین فیلمسازانی که از این زمینه برای انتقال پیام خود بهره میبرند، اغلب سعی دارند تا بهگونهای غیرمستقیم به بازنمایی آنچه در خارج از قاب دوربین در جریان است، اشارههای معنادار یا کنایهآمیزی هم داشته باشند. یکی از مشهورترین و جنجالیترین فیلمهایی که به این شیوه ساخته شد، فیلم «وقتی همه خوابیم» بهرام بیضایی است که در نوع خود اثر ارزشمندی است که حرفهای زیادی دارد برای گفتن دربارهی نیمهی پنهان صنعت سینما. فیلم سینمایی «مشمشه» یا «سینماخر» اثر تازهی دیگری است که تلاش دارد سفرهی دلش را برای مخاطب گشوده و دربارهی پشتصحنهی سینما لب به سخن بگشاید.
«مشمشه» یا «سینماخر» فیلمی است به کارگردانی شاهد احمدلو و محصول سال 1397 که بهتازگی بهصورت آنلاین در پلتفرم آپرا در حال اکران است. شاهد احمدلو را بیشترمان با فیلم سینمایی «چند میگیری گریه کنی؟» میشناسیم که در نوع خود اثری کمدی بود که هم مخاطب را سرگرم میکرد و به خنده میانداخت و هم پیامهای انسانی عمیقی را تحویل بیننده میداد. احمدلو در «مشمشه» از بازیگران کمترشناختهشده و بعضاً ناشناس استفاده کرده و شاید شناختهشدهترین بازیگر فیلم پوریا شکیبایی، فرزند مرحوم خسرو شکیبایی، باشد که بهخاطر شباهت ظاهریاش با پدرش اندکی برای بیننده نوستالژیک است. داستان فیلم از این قرار است که یک گروه فیلمسازی در منطقهای در شمال کشور در حال فیلمبرداری اند و برای چند صحنه از فیلم خود به یک خر نیاز دارند. پیدا کردن خر مدنظر و استفاده از آن در فیلم، ماجراهای گوناگونی را بهوجود میآورد که فرایند فیلمسازی را با چالشها و اختلالات متعددی روبهرو میکند.
«مشمشه» اگرچه اثری غنی و سرشار از جزئیات محتوایی و فنی و متنی نیست و ایرادات گوناگونی هم میتوان از آن بیرون کشید، اما آنقدر محترم و دغدغهمند و استاندارد است که بتوان با خیال راحت همراه با خانواده تماشایش کرد. شاید آنچه در نگاه اول برای بیننده جالبتوجه بهنظر برسد، آشناشدن با یک نمونهی ساده از نقشها، مسئولیتها و موقعیتهایی است که در تولید یک فیلم دخیل و اثرگذارند. در نگاهی دقیقتر به «سینماخر» میتوان ارجاعات گوناگونی را یافت که موضوعات مختلفی را در رابطه با پشت صحنهی سینما پوشش میدهند؛ از اقتصاد و فرایندهای مالی و آثار بهاصطلاح جشنوارهای گرفته تا بتانگاریهای مصرفگرایانهای که موجب میشوند سوژهی انسانیای که باید آوردگاه هنر و آفرینشگری و کرانگستری ارزشهای اخلاقی باشد، در حد یک کالای بازاری تعریف شده و تنها زمانی واجد ارزش باشد که در قاب دوربین جا بگیرد!