کتاب سقای آب و ادب اثر سیدمهدی شجاعی، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی است. از دیگر آثار ارزشمند او می توان به «کشتی پهلو گرفته»، «پدر, عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «دست دعا، چشم امید» و رمان «کمی دیرتر...» اشاره کرد.
سید مهدی شجاعی در کتاب سقای آب و ادب به شیوه ای جدید و به شکلی شاعرانه زندگی حضرت عباس را روایت کرده و همچنین جنبه های جدیدی از زندگی و شخصیت حضرت اباالفضل را به نمایش گذاشته است. این کتاب، داستانی از زندگی دلاور بی بدیل کربلا است که عاشقانه و خالصانه کنار برادرش بوده است و مسلمانان نیز به همان اندازه او را دوست داشته اند.
《 اکنون و از ساعتی پیش تا کنون، هر کودکی که می گوید: آب. سکینه می گوید: عمو. و آنقدر مفهوم آب و عمو به هم گره خورده است که یکی از بچه ها تا می پرسد: اگر عمو آب نیاورد؟ سکینه پاسخ می دهد: مگر ممکن است عمویمان ابوالفضل کاری را بخواهد و نتواند؟
عباس برای سکینه تجسم همه ی آرمان های دست نیافتنی است، تجسم همه ی قهرمان های ابدی و ازلی است. عباس برای سکینه تجسم علی است. سکینه عباس را فقط دوست ندارد او را مرشد و مراد می شمرد و مریدانه به او عشق می ورزد.》
در ادامه سخنان نویسنده باید گفت که حضرت عباس برای ما نیز تجسم خواستن و شدن است. این قهرمان کربلا، اسطوره تمام مسلمان در علمداری و استقامت نیز است. نام او پشتوانه و ورد زبان افراد در تمام سختی ها است؛ گویی که با نام ایشان مشکلات سهل و آسان می شوند.
کتاب شامل ده فصل است که عبارت هستند از: 《عباسِ علی»، «عباسِ امالبنین»، «عباسِ عباس»، «عباسِ سکینه»، «عباسِ مواسات»، «عباسِ زینب»، «عباسِ ادب»، «عباسِ حسین»، «عباسِ فرشتگان» و «عباسِ فاطمه».
سید مهدی شجاعی در هر فصل از کتاب سقای آب و ادب، عباس علیه السلام ا بیشتر و بیشتر به مخاطب می شناساند. شجاعی با تکیه بر مستندات تاریخی، در هر بخش، ما را با زندگی و شخصیت باب الحوائج آشنا می کند. او این شیوه را در فصل نهم یعنی «عباسِ فرشتگان» تغییر می دهد و از زبان فرشتگان مدح و ثنایی درخور حضرت عباس مینویسد.
«ما فرشتگان؛ فرشتگان هفت آسمان، بر خود فرض می شماریم که پا به میدان بگذاریم و پرده از رخسار حضرت ابوالفضائل برداریم. و ناگفته پیداست که این نه بدان معناست که ما قادریم پرده از اسرار حضرت ابوالفضائل برداریم. چرا که رخسار جلوه ای از جلوات حضور عیان است و اسرار، جنس و جوهری از علوم در پرده و معارف پنهان. و میان این دو، فاصله میان زمین است تا آسمان.»
قلم شیوا و روان سیدمهدی شجاعی شما را وا می دارد که بس وقفه بخوانید و حتی چند قدم جلوتر رفته و در برابر عظمت علمدار کربلا اشک بریزید. شجاعی نه تنها ابعاد احساسی بلکه جنبه های منطقی ماجرا را نیز در نظر گرفته است. او مستندهای تاریخی را ضمیمه کار خود قرار داده است و فقط هنگامی که به مدح و ستایش حضرت عباس پرداخته، نظر شخصی خود را نیز به اثر افزوده است.
《دست هایش را باز می کند و آب را به شریعه برمی گرداند. دل به حکم امام عشق می سپارد و سپاه عقل را مضمحل می کند.
مگر تو از آب توان می گیری؟!
مگر تو به مدد جسم راه می روی؟
برای من اکنون جنگیدن اصل نیست. عشق به حسین اصل است. حتی جنگیدن در راه حسین هم به اندازه خود حسین اصل نیست. اصل، حسین است.
اصل این است که وقتی حسین تشنه است، آب خوردن من نامردی است، نامریدی است، نابرادری است، ناعاشقی است.
و الله لااَذوقُ الماء و سیّدیَ الحُسَین عطشانا.》
عباس وفاداری تا به کجا؟ این عشق به حسین علیه السلام چگونه عشقی است که از هزار و چهارصد سال پیش تا به اکنون زنده مانده است؟ این احترام، وفاداری و ادب تو به برادر، ای باب الحوائج، الگویی است که هرگز فراموش نخواهد شد.
《 آنچه عباس امروز در نگاه حسین دیده است برای این فرمان یا خواهش، در همه ی عمر عباس بی سابقه بوده است.
عباس جان! اگر می توانی کمی آب بیاور.
عباسِ عاشق، عباس مأموم، عباس مرید، عباس ادب، آب شده در مقابل این خواهش آب.》
کتاب سقای آب و ادب در کنار اینکه یک اثر مستند و تاریخی است، با توصیفات جانسوز و دلنشینش، جلوه از هنر و همچنین روضه ای منثور نیز است. این کتاب نخستین بار در سال 1389 توسط انتشارات نیستان منتشر شده و در اختیار مشتاقان شناخت عباس علیه السلام قرار گرفت.