فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، خبرگزاری دانا ؛همه
ما خواه ناخواه در کودکی بابت موضوعاتی احساس
گناه را تجربه کرده ایم . ممکن است بابت موضوعی دروغ گفته باشیم و یا
والدینمان را با رفتاری اذیت کرده باشیم ، اما بعضی احساس های گناه به قدری عمیقند
که ردشان در زندگی فرزندمان تا بزرگسالی جا می اندازد .
احساس گناه و عذاب وجدان یکی از بدترین احساسات دنیاست .
حالا تصور کنید تجربه چنین احساسی چقدر می تواند احساس سنگینی ، سیاهی و نگرانی و
غم را به دنیای کودک اضافه کند !!
در این یادداشت قصد داریم از 4 عامل مهم صحبت کنیم .
1-رو به رو شدن زود هنگام با مسائل جنسی
دیدن فیلم های جنسی به صورت اتفاقی ، مشاهده رابطه ی جنسی
پدر و مادر یا شخص ، شنیدن جزئیات رابطه ی جنسی و به طور کلی ورود ناگهانی به
موقعیت های ناشناخته ی جنسی ، برای بچه ها اضطراب شدیدی ایجاد می کند . بچه ها
ممکن است دقیقاً ندانند رابطه ی جنسی چیست ولی بعد از مواجهه با این تجربه فکر می
کنند دانستن یا دیدن این موضوع به این معنا است که آنها بچه های گناهکاری هستند و
عذاب وجدان میگیرند .
پس لطفاً تربیت جنسی را خیلی جدی بگیرید
2-نگه داشتن رازهای بزرگ
هیچ وقت از فرزندتان
نخواهید که مسأله ی بزرگی را از شخص نزدیکی پنهان کند . میتوانید به او
بگویید بعضی چیزها که در خانه اتفاق می افتد را بهتر است بدون مشورت با مامان و
بابا جایی نگوییم ، اما هرگز مسئولیت مخفی نگهداشتن موضوعات جدی را به آنها محول
نکنید .
هرگز این جملات را به کودک نگویید
به مامان نگی بابا سیگار میکشه ، رازدار باشی برات جایزه میخرم
.
یه وقت به بابا نگی امروز من چی خریدم ، عصبانی میشه با من
دعوا میکنه .
اما ، نگه داشتن رازهای کوچک خوشحال کننده مثل موقعیت هایی
که می خواهیم فردی را غافلگیر کنیم ، برای بچه ها مشکلی ایجاد نمی کند .
درد و دل کردن با بچه ها مثل تجاوز به روح کودک می ماند .
این عمل به قدری آسیب زننده و مخرب است که
از چنین تعبیری برای توصیفش استفاده میشود .
وقتی شما مشکلات شخصی زندگی خود را با فرزندتان درمیان میگذارید
، کودک در ناخودآگاه دائماً حس می کند که اتفاق بدی در جریان است ،ترس از دست دادن
شما را پیدا می کند ، احساس گناه می کند و حتی احساس تقصیر و خشم از اینکه چرا نمی
تواند کاری انجام دهد .
برای مثال مامان با گریه می گه : " بابات پدر منو
درآورده ، خانواده اش آسایش برام نذاشتن ،
خیلی با حرفاشون اذیتم می کنند "
پیامی که کودک از این درد و دل مادر دریافت می کند این است
که " مامان حالش خیلی خیلی بده ، دیگه نمی تونه از من مراقبت کنه ، ممکنه همه
چیز خراب بشه . شاید بخوان جدا بشن . بابا و خانواده اش آدم های بدی هستن که
مامانمو اذیت می کنن "
3- اگر تو نبودی
بله اگر گاهی بچه ها نبودند خیلی چیزها در زندگی ما فرق می
کرد چون در تصمیمات ما، مسئولیت شخص دیگری بر عهده ما نبود . اما والدین با انتخاب
شخصی خودشان ، کودکی را به دنیا آوردند و بیان سناریوهایی که در آن فرزندشان وجود نداشته ، باعث میشود بچه ها حس
کنند اضافی هستند و باعث ناراحتی والدینشان میشوند و در نتیجه احساس گناه پیدا می
کنند .
این جملات چقدر برای شما آشنا هستند ؟
حالا که بچه دارم وقت نمی کنم درسم را ادامه دهم
از وقتی این بچه اومده ، من شب ها خواب ندارم
فکر کن چقدر درس خوندم آخر نتونستم برم سرکار خوب به خاطر
این بچه