ولادت حضرت عیسی مسیح
حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیها پیامبر بزرگ الهی و اولوالعزم، در روز 25 دسامبر سال اول میلادی، 622 سال قبل از هجرت پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله، در بیت لحم واقع در سرزمین فلسطین به دنیا آمد. حضرت عیسی علیه السلام به فرمان خداوند، به گونهای اعجازآمیز از مادری باکره و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد.
حضرت مریم اضطرابی عجیب درونش را فرا گرفته بود؛ امّا گامهایش را محکم و استوار برمیداشت، کودکی را که در آغوش داشت به نزد قومش آورد. گفتند: «ای مریم، کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زن بدکاره ای!»؛ مریم، که روزه سکوت داشت به کودکش اشاره کرد؛ یعنی از او بپرسید.
گفتند: «چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟!»، ناگهان کودک زبان به سخن گشود و گفت: «من بنده خدایم، او کتاب (آسمانی) به من عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا هرجا که باشم موجودی پر برکت خواسته و تا زمانی که زندهام، مرا به نماز و زکات امر فرموده است. سلام خدا بر من، در آن روز که متولد شدم و در آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد».
همچنین آمده است که گروهی از مسیحیان به شهر مدینه آمدند و به حضور پیامبر رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلی الله علیه و آله، ولادت بدون پدر حضرت عیسی علیه السلام را نشانه الوهیت او عنوان میکردند. در این هنگام آیه نازل شد و جواب آنان را این چنین بیان نمود: «ولادت و خلقت حضرت عیسی ابن مریم سلام الله علیها همانند خلقت حضرت آدم علیه السلام [و بلکه خلقت آدم مهم تر و والاتر] است»؛ یعنی اگر دلیل الوهیت ولادت بدون پدر باشد، پس درباره حضرت آدم که خلقت وی بدون پدر و مادر بوده نیز باید قائل به الوهیت شویم و حال آنکه کسی چنین نگفته است.
معجزات فراوان، تبیین مسائل اخلاقی به همراه مثالها، شفای بیمارانِ علاجناپذیر و بالاخره پافشاری بر اطاعت از شریعت و پرستش خدای یکتا باعث شد تا تعداد زیادی گرد وی جمع شوند.
عروج حضرت مسیح
قرآن کریم در آیه 157 سوره نساء، بر پندار قوم یهود و عقیده بعضی از فِرق مسیحیت درباره مرگ حضرت عیسی خط بطلان میکشد. در این آیه آمده است: «گفتند که ما مسیح، پیامبر خدا، را کشتیم. بلکه آنها او را نکشتند و دار نزدند؛ بلکه امر بر آنها مشتبه شد. آنان که درباره انتقال حضرت مسیح به عالم بالا اختلاف و گفت و گو میکنند در شک و تردیدند. یقیناً عیسی کشته نشده است؛ بلکه خداوند او را نزد خود برد که او قادر و داناست«.
همچنین در سوره آلعمران، اینگونه آمده است:«به یاد آر آن گاه را که خداوند فرمود: ای عیسی، من تو را به قرب خود بالا می برم و از معاشرت کافران پاک می گردانم«.
این آیات شریفه، مؤید این هستند که حضرت عیسی علیه السلام کشته نشد، بلکه به آسمان رفت. یهودیان مدعی قتل عیسی علیه السلام بودند و مسیحیان نیز گمان میکردند یهود، عیسی علیه السلام را با دار زدن، کشتهاند و پس از قتل، خداوند او را از میان قبر به سوی آسمان برده است. ناگفته نماند بر اساس آنچه از ظاهر آیات قرآن برمیآید، حضرت عیسی علیه السلام در نزد خداوندِ متعال زنده است و نخواهد مرد تا همه اهل کتاب به او ایمان آورند.
در روایتی از امام باقرعلیه السلام آمده است: «حضرت عیسی به حواریون گفت: خدای تعالی به من وحی کرده است که مرا در این ساعت نزد خود خواهد برد. کدام یک از شما حاضرید جان خود را فدا کنید و در بهشت با من باشید؟ جوانی از بین آنان برخاست و اعلام آمادگی کرد. پس خدا او را شبیه عیسی کرد و یهود او را دستگیر کرد و به دار آویخت.«
شباهت امام زمان(عج) و عیسی مسیح علیه السلام
مهدی(عج) و مسيح علیه السلام نوادگان دختری «يسّی»
حضرت عيسی علیه السلام نواده دختری «يسّی» است. مهدی(عج) نيز از جانب مادرش، نرجس خاتون، نواده دختری «يسّی» است، زيرا او دختر يشوعا، پسر قيصر، شاه روم و از نسل داود پيامبر علیه السلام بوده و مادرش از اولاد يكی از حواریهای عيسی علیه السلام به نام شمعون صفا، وصی حضرت عيسای مسيح است، كه وی نيز نواده عيسی علیه السلام است.
شباهت در تولد
آنگونه كه از ظاهر برخي آيهها و روايتها بر میآيد، هنگامی كه حضرت مسيح علیه السلام به دنيا آمد، خداوند متعال ولادت او را پنهان نگاه داشت و به مريم دستور داد به مكان «قصّی» رفته و در آنجا پناه گيرد. سپس زكريا و همسرش، خاله مريم، در پی او روان شده و او را يافتند. پس از آن، حضرت عيسی علیه السلام معجزهآسا به سخن آمده و خود را معرفی نمود.
در مورد امام زمان(عج) نيز خداوند بزرگ، حمل مادر و هنگام ولادتش را مخفی داشت و پس از به دنيا آمدن هم، جز حكميه و مادرش، و بعدها گروهی اندک از ياران ويژه، كسی آگاه نشد. البته از حديثهای رسيده استفاده میشود كه در شرايط مناسب، امام عسكری علیه السلام او را به برخی از مردم ديگر نيز معرفی كرده است. امام زمان(عج) پس از وفات امام حسن عسكری علیه السلام و نماز بر پيكر آن حضرت، طولی نكشيد كه از طريق سرداب مقدس، در پس پرده غيبت قرار گرفت.
شباهت سیمای مهدی(عج) به مسیح علیه السلام
نقل شده است که مهدی قائم آل محمد(عج) از نسل علی بن ابیطالب علیه السلام است. وی در اخلاق، اوصاف، شکلف سیما، شکوه و هیبت، چون عیسی بن مریم است؛ خداوند به همه پیامبران هر چه داده، به او نیز داده با اضافاتی.
و عامه نیز روایت کردهاند: آن جناب شبیهترین مردم است به عیسی بن مریم. هر چند ابن عربی گوید: «موعود منتظر(عج) در آفرینش چون رسول اکرم صلی الله علیه و آله و در اخلاق یک درجه پایینتر از اوست، زیرا بدیهی است که کسی نمیتواند در سطح پیامبر اکرم(ع) باشد»، ولی از روایات شیعه استفاده میشود که آن بزرگوار، شبیه پیامبر خاتم (عج) هستند.
شباهتهای اندام مهدی(عج) به مردان قبيله مسيح علیه السلام
حذيفه فرزند يمان، از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله روايت كرده است: «المهدی ولدی وجهه كالقمر، واللون منه لون عربی، والجسم جسم اسرائيلی، ميلا الارض عدلا كما ملئت جورا، يرضي بخلافته اهل السماوات و الارض والطير في الجو»، پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مهدی از نسل من است. سيمايش چون ماه تابان، رنگش عربی(گندم گون) و جسمش اسرائيلی است(يعنی قامت رشيد، راست و قوی دارد)، زمين را از عدل و داد پر میكند، همان گونه كه از جور و ستم پر شده است. به خلافت او، اهل آسمانها و زمين و حتی پرنده هوا رضايت ميدهند».
ابو امامه باهلی گويد: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ميان شما مسلمانان و روم، چهار بار صلح نامه منعقد میشود؛ چهارمين آن به دست مردی از نژاد هرقل است كه تا هفت سال دوام خواهد داشت». مستور بن غيلان، از تيره عبدالقيس، پرسيد: «يا رسولالله، امام و رهبر مردم در آن روز چه كسی است؟»، فرمود: «مهدی كه از نسل من است (از نظر قوت و قدرت) چهل ساله است، گويا صورتش چون ستاره درخشان و در گونه راستش خايل سياه و بر دوش او دو عبای قطوانی و مانند مردان بنیاسرائيل (قوي، پر قدرت و رشيد) است؛ همه گنجها را بيرون میآورد و دروازههای شركت به رويش گشاده ميشود«.
توضيح: اسرائيل در لغت به معنای قوت و قدرت آمده است، بعضی گفتهاند: اسرائيل، نام دوم يعقوب است. مرد شامی از اميرالمومنين علیه السلام پرسيد: «شش نفر از پيامبران دارای دو اسم هستند، آنان كداماند؟»، آن حضرت در جواب فرمود: «يوشع بن نون (وصي حضرت موسي علیه السلام) كه همان ذوالكفل است؛ يعقوب كه همان اسرائيل است؛ حضر كه نام ديگرش حلقيا (در نسخه بحارالانوار «تاليا») است؛ يونس كه اسم دومش ذوالفنون است؛ عيسی كه نام دومش مسيح بوده و محمد، كه احمد نيز ناميده شده است». و بعضی ديگر آن را لقب میدانند.
ياری و تأييد شدن از سوی جبرئيل
»جبرئيل» كلمهای است عبرانی، به معنای «بنده خدا»، و نام فرشته وحی و از بزرگان ملائكه است كه بر همه انبيا يا بر اولوالعزم از آنان و يا بر بعضي از پيغمبران الهی نازل شده و وحي خدا را به آنها ابلاغ میكرده است. نقل شده كه وی حدود بيست و چهار هزار بار بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و ده بار بر عيسی مسيح علیه السلام فرود آمده است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودهاند: «جبرئيل از همه فرشتگان برتر است.» خداوند متعال در قرآن حكيم میفرمايد: «وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ»؛ يعنی عيسی بن مريم را با معجزهها و به وسيله جبرئيل تقويت نموديم.
امام ششم علیه السلام فرمودند: «نخستين كسی كه با قائم(عج) بيعت میكند، جبرئيل علیه السلام است»، همچنين امام صادق علیه السلام میفرمايد: «زمانی كه خداوند به قائم آل محمد(عج) اجازه خروج دهد، رخداوند جبرئيل را میفرستد تا نزد او بيايد. جبرئيل در حجر اسماعيل نزد آن حضرت میآيد و میگويد: «چه چيز مردم را میخوانی؟»، حضرت دعوت خود را به او خبر میدهد. جبرئيل میگويد: «من نخستين كسی هستم كه با تو بيعت خواهم نمود.»
نقش حضرت عیسی علیه السلام در حکومت جهانی امام زمان(عج)
رهبر حکومت جهانی اسلامی، حضرت مهدی (عج) است و عیسِی بن مریم سلام الله علیها، این پیامبر اولوالعزم الهی به همراه آن حضرت در راه جهانی شدن ارزشهای قرآنی، ایشان را یاری مینماید. یکی از عوامل تاثیرگذار در پیشرفت انقلاب جهانی مهدوی و برقراری حاکمیت جهانی اسلامی در سراسر جهان، حضور این پیامبر الهی در کنار قائم آل محمد صلی الله علیه و آله است.
در زمان ظهور آن حضرت، مسیح علیه السلام نزول خواهند کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن آن بزرگوار است؛ و در روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح علیه السلام احترام نموده و مسیح علیه السلام گوید: «کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت علیهم السلام تقدم بجوید و حق تقدم با شماست».
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «سوگند به آن کسی که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهان، جز یک روز نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آن قدر طولانی میکند، تا فرزندم مهدی خروج کند. پس از خروج او، عیسای روح الله فرود میآید و در پشت سر وی نماز میگزارد، آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن میشود و حکومت مهدی به شرق و غرب گیتی میرسد«.
از آن جا که در این دوران عده بسیار زیادی از مردم را پیروان حضرت عیسی علیه السلام تشکیل میدهند و ایشان، آن حضرت را به عنوان منجی و مصلح جهانی میدانند، با دیدن این صحنه و به پیروی از پیامبر خود به حضرت مهدی (عج) علاقه مند شده و به حضرتش گرایش و ایمان میآورند و این مطلب، خود یکی از اسباب پیروزی آن حضرت، در این حرکت و قیام عظیم جهانی او است.
نخستین نتیجه سیاسی فرود حضرت عیسی علیه السلام
با توجه به آیه «قرآن» که: «هیچ کس نیست؛ مگر اینکه به او ایمان آورد.»؛میتوان گفت، که همه ملل مسیحی و یهودی پس از نزول مسیح به او ایمان میآورند. شاید فلسفه عروج او به آسمان و طولانی شدن عمرش برای ایفای نقش بزرگی است که در مرحله حساس و تاریخی ظهور امام زمان(عج) بر عهده میگیرد تا مسیحیان عالم که احتمالاً بزرگ ترین قدرت جهانی و جدّیترین مانع برپایی حکومت و تمدن الهی حضرت مهدی(عج) هستند، ایمان بیاورند.
از این رو، طبیعی است که با ظهور مسیح علیه السلام، جهان مسیحیّت خرسندی عمیق خود را ابراز نماید و فرود عیسی علیه السلام را برای خود در برابر ظهور مهدی(عج) برای مسلمانان، موهبتی الهی پندارند و طبیعی است که حضرت مسیح علیه السلام از کشورهای مختلف آنان دیدار کند، و خداوند نشانهها و معجزههایی را به دست او آشکار سازد و جهت هدایت تدریجی مسیحیان به اسلام در درازمدت اقدام نماید. در نتیجه، نخستین نتایج سیاسی فرود مسیح علیه السلام کاهش دشمنی حکومتهای غربی نسبت به اسلام و مسلمانان و به گفته روایات، انعقاد پیمان صلح و آتش بس بین آنها و حضرت مهدی(عج) خواهد بود.
حضرت عیسی علیه السلام، وزیر امام زمان(عج)
در حکومتی که رهبری آن بهعهده حضرت مهدی(عج) است، کارگزاران و مسئولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند؛ لذا طبق آنچه در روایات آمده است، ترکیب دولت حضرت مهدی(عج) را پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار تشکیل خواهند داد.
در روایتی میخوانیم که حضرت عیسی علیه السلام به حضرت مهدی(عج) میگوید:«همانا من به عنوان وزیر فرستاده شدهام نه امیر و فرمانروا».(ملاحم، ابنطاووس، ص83؛ و الفتن، ابنحماد، ص16)
همچنین در روایتی آمده است که حضرت عیسی علیه السلام، وزیر حضرت مهدی(عج) و پردهدار و جانشین آن حضرت است. (غایةالمرام، ص697؛ و حلیةالابرار، بحرانی، ج2، ص620)
و نیز در روایتی دیگر آمده است: «...آنگاه عیسی فرود میآید و مسئول دریافت اموال حضرت قائم میشود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود». (غایةالمرام، ص697؛ حلیةالابرار، بحرانی، ج2، ص 62)