به گزارش خبرگزاری دانا فهیمه فرهمندپور، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در مدرسه شبهه پژوهی عفاف و حجاب در درسی با عنوان «شبهات ناشی از شیوههای تبیین، ترویج و اجرای حجاب» که به همت مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزههای علمیه برگزار شد، به لزوم تبیین صحیح فلسفه حجاب پرداخت و گفت: بسیاری از شبهات مربوط به بحث حجاب ناشی از نحوه تبیین آن است؛ مثلا هنگام بحث از علت وجوب حجاب و فلسفه آن معمولا گفته میشود اگر خانمها حجاب نداشته باشند آقایان به گناه میافتند. در واقع در این شیوه بیان، حجاب عامل تضمین ایمان و تقوای مردان معرفی میشود.
وی ادامه داد: این نحو از تبیین، چندین سوال جدی را برای زنان و دختران جوان فراهم میکند؛ از جمله اینکه میپرسند: چرا مردان نگاه میکنند؟ به مردان بگویید نگاه نکنند، یا مثلا من باید در گرمای تابستان چادر و روسری داشته باشم تا مردان به گناه نیفتند؟
فرهمندپور بیان کرد: اگر منطق ما در توصیف حجاب و پرداختن به حجاب، منطق قرآنی باشد، اساسا چنین شبههای به وجود نمیآید.
وی گفت: به طور مثال یکی از بهترین تعابیر در زمینه حجاب، آیه ۵۹ سوره احزاب است که میگوید «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»،ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: فلسفه حجاب یک فلسفه در جهت دفاع از زنان بوده؛ نه یک فلسفه پاکسازی محیط برای مردان. یعنی قرار است اصل منفعت، فایده و مصلحت حجاب متوجه زنان باشد.
وی افزود: ممکن است بگویند شما منکر این هستید که اگر خانمها با حجاب باشند محیط برای همه از جمله برای مردان سالمتر میشود؟ و این سالمتر شدن نتیجه عمده و فراتر از صرف برخورداری خانمها ایجاد میکند؟
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: ما منکر این نمیشویم که رعایت حجاب از ناحیه خانمها حتما جامعه سالم تری را به وجود میآورد؛ اما میبایست به تفاوت دو واژه توجه کرد. وقتی که گفته میشود هدف از حجاب گناه نکردن مردان است، در این صورت شما عدهای را موظف به تکلیفی کرده اید تا برخی دیگر از انجام تکلیف آنها بهرهمند شوند.
وی با اشاره به تفاوت در بیان اهداف حجاب گفت: تفاوت هدف و پیامد این است که هدف قبل از عمل وجود دارد؛ اما پیامد، نتیجه و دستاورد بعد از عمل به وجود میآید. اگر ما هدف را حذف کنیم عمل حذف میشود و به دست نمیآید؛ ولی پیامد میتواند از طریق شکلهای دیگری که اساسا با آن هدف ارتباطی ندارند هم حاصل شود.
فرهمندپور تأکید کرد: به طور مثال برخی میگویند باید دین داشته باشیم تا به آرامش برسیم؛ اما در واقع ما دین را نمیخواهیم که به آرامش برسیم. وقتی دین باشد علی القاعده به آرامش هم میرسیم؛ بنابراین بین هدف و فلسفه یک حکم، دستور و قانون با پیامدهای بعدی و ثانویهای که از آن حاصل میشود تفاوت وجود دارد.
وی افزود: بنابراین تفاوت است بین اینکه شما بگویید خداوند حجاب را واجب کرده تا مردان به گناه نیفتند و یا اینکه خداوند حجاب را واجب کرده تا زنان در امنیت باشند؛ زیرا این احساس خیلی بدی را به یک خانم محجبه انتقال میدهد، که گویا مردان برای به دست آوردن این هدف نباید خودشان را اذیت کنند.
این استاد دانشگاه گفت: میبایست فلسفه حجاب را به نحو دیگری تبیین کنیم؛ یعنی باید به این که حجاب تضمین کننده امنیت زنان است، و براساس منطق قرآنی برای امنیت بخشی به زنان تشریع شده، تأکید کنیم. البته در کنار این هدف اصلی که برکت و حاصلش مستقیما متوجه خود زنان میشود، جامعه نیز سالمتر خواهد بود.
وی با اشاره به برخی دیگر از شبهات ناظر به امر حجاب گفت: یکی دیگر از شبهات مربوط به حجاب که مطرح میشود این است که اگر عمل صالح به شرط نیت قبول است، پس چطور میخواهید مردم را مجبور کنید بدون نیت شخصی یا اراده شخصی یک کار خیر مانند حجاب را انجام دهند؟
فرهمندپور افزود: باید دانست که حجاب به عنوان یک امر اخلاقی و دینی و یک انتخاب آگاهانه برای طیف خاصی از مردم جاذبه دارد که علی القاعده آن طیف خاص از مردم نیاز چندانی به فعالیت تبلیغی ما ندارند و خودشان حجاب را پذیرفته اند؛ در واقع در شرایط فعلی نیازمند ترویج حجاب به عنوان مصداقی از نظم و انضباط اجتماعی هستیم.
وی اظهار کرد: چه اینکه حجاب را به عنوان یک امر اجتماعی تعریف کرده و چه به عنوان یک امر دینی تعریف کنیم، هردوی اینها نیازمند شکل گیری فضایل پایه هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: رفتار ما آخرین حلقه زنجیره فکر، تربیت، دیدگاه و عملکرد ماست؛ یعنی ما ابتدا دیدگاههایی در ذهن، روح، باورها و منطقمان شکل میگیرد که در نهایت این زنجیره و این حلقههای پی در پی منجر به رفتار میشود. حجاب به عنوان باور دینی و حجاب به عنوان هنجار اجتماعی غیر از تشابهی که با هم دارند، یکی از تفاوتهای آنها این است که شما در حجاب اولی حتما چشم اندازت باید حداکثری باشد؛ وقتی من میخواهم دخترم را متدین و باحجاب تربیت کنم او را برای حجاب حداقلی تربیت نمیکنم، یک چشم انداز حداکثری دارم، نه اینکه همان روز اول یک دفعه او را به حداکثر محدودیت حجاب وادار کنم. ولی من به عنوان مادر، ولی، مربی و تربیت کننده چشم اندازم حجاب حداکثری و باورمندی حداکثری است که ذره ذره به آن نزدیک میشوم.
وی خاطرنشان کرد:، اما از منظر «حجاب، یک هنجار اجتماعی» نگاه باید حداقلی باشد. اگر شما به عنوان یک مدیر اجتماعی، به عنوان یک مجری، یک مسئول حیطه نظام وقتی دارید به نظام به عنوان امر اجتماعی نگاه میکنید ناچارید قناعت حداقلی کنید. شما نمیتوانید به عنوان امر اجتماعی نگاه حداکثری داشته باشید؛ کما اینکه نباید به عنوان یک مربی و تربیت کننده نگاه شما به دین یک نگاه حداقلی باشد، چشم انداز شما نیز حتما باید حداکثری باشد.
فرهمندپور اجبار پوشیدن چادر را امری غیرقابل اجرا در سطح جامعه دانست و گفت: شما نمیتوانید چادر را در جامعه ولو در جاهای محدود اجباری کنید؛ چون وقتی مخاطب عام دارید این مخاطب عام از شما میطلبد که به حجاب به عنوان امر اجتماعی نگاه کنید. آن وقت شما نمیتوانی مطالبه حداکثری داشته باشید.
وی حجاب را یک فضیلت اجتماعی ناشی از ارزش اجتماعی «انضباط پذیری» عنوان کرد و گفت: خود انضباط پذیری به عنوان یک فضیلت اجتماعی ناشی از فضیلت اجتماعی «قانون مداری» است. خود قانون مداری نیز ناشی از فضیلت اجتماعی «مسئولیت پذیری» بوده و مسئولیت پذیری ناشی از «احترام به حقوق دیگران» است.
فرهمندپور گفت: این حلقهها باید در فرایند تربیت، چه تربیت محدود خانوادگی و چه پرورش کلان اجتماعی شکل بگیرد. کسی که انضباط پذیر است قانون مدار بوده، مسئولیت پذیر است و به حقوق دیگران احترام میگذارد. این فرد احترام به هنجارهای جمعی میگذارد و باحجاب میشود.
وی پذیرش حجاب به عنوان یک امر اجتماعی را برای عموم افراد جامعه راحتتر دانسته و تصریح کرد: اینکه توریستهایی که از کشورهای دیگر میآیند گاهی حجابشان از حجاب راهنمای ایرانی تور مسافرتیشان بهتر است، بخاطر این است که آنها اصولا در فرهنگشان انضباط پذیری و قانون مداری و احترام به هنجارهای جمعی بهتر شکل گرفته و آنها حاضرند هنجارهای جمعی را بپذیرند، چون اینطور تربیت شده اند.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه حجاب به عنوان یک امر دینی نیز فضیلت پایه متناسب با خودش را نیاز دارد، گفت: فرزندانمان را اگر آرمان گرا و معناگرا بار بیاوریم، یعنی کسی که غیر از ظاهر ارزشهای دیگری را هم میبیند، اهل معنویت و ژرف اندیشی و اهل صداقت و حیاست، اصلا این فرزند نمیتواند بی عفت شود. اصلا آیا یک آدم ژرف اندیش میتواند بی عفتی کند؟! یک آدم صادق و باحیا اصلا میتواند با پوششهای نادرست و زشت وارد جامعه شود؟!
وی غفلت از فضایل پایه را یکی از عوامل چالشهای فرهنگی امروز جامعه اسلامی برشمرد و اظهار کرد: ما از حلقههای پایه غفلت میکنیم. یک آدمی که اساسا خویشتن داری و صداقت را آموخته علی القاعده آدم عفیف و باحجابی خواهد شد. شما وقتی حلقههای این زنجیره فضایل پایه را اگر در نظر داشته باشید آن وقت حجاب خروجی آن میشود. منتهی نکته این است که ما اگر حجاب را به عنوان امر اجتماعی توصیف کنیم باید از راه مناسبش ورود کنیم. این تعبیری که امام حسین دارد که إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَکُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا أَحْراراً فِی دُنْیاکُمْ، به بی حجابها باید بگوییم شما اصلا دین نداری نداشته باش دین به خودتان مربوط است امر شخصی است. ولی حداقل در فضای روابط اجتماعی تان آدمی با اعتماد بنفس بالا باشید. دختری که اعتماد به نفسش بالا باشد کمتر بدپوشی میکند یا آدمی که ژرف اندیش باشد و آرمان گرا باشد کمتر بدرفتاری میکند.
فرهمندپور در پایان خاطرنشان کرد: تأکید میکنم که ما اگر در طول این ۳۰-۴۰ سال اخیر تلاش میکردیم جامعه هنجارمند تر، قانون مندتر و دارای اعتماد بنفس بالاتری داشته باشیم و آن وقت حجاب را به عنوان یک امر اجتماعی معرفی میکردیم حتما دستاوردهای بیشتری داشتیم.