به گزارش پایگاه خبری دانا، دکتر ایمان افتخاری در پاسخ به سوالی در مورد شیرین بودن درس ریاضی، گفت: شیرین بودن یا نبودن یک درس، از کلاس به کلاس، فرد به فرد و دانش آموز به دانش آموز فرق میکند. خیلی وقتها آن چیزی که تعیینکننده شیرینی یا عدم شیرینی است، نحوه ارائه، پیشزمینه و توانایی درک مطلب است و اینکه چقدر با ذائقه یادگیری دانش آموز تطابق دارد.
وی با بیان اینکه دو موضوع مهم در این راستا وجود دارد، گفت: یکی اینکه ذائقه دانش آموزمان را تربیت کنیم که لذت ببرد و زیبایی ریاضیات را لمس کنند. دانش آموز باید دریابد که یک قاعده کلی چطور میتواند برایش راهگشا باشد، و در عین حال نشانههای نظم و اعجاز را در فضای درس مشاهده کند. مفاهیم ریاضی انتزاعی هستند و به همین دلیل، دست پیدا کردن به این تواناییها کمی سخت و زمانبر است.
از طرفی شناخت و شکل گرفتن ذائقه در ریاضی پدیدهای گام به گام است که نیاز به تربیت تدریجی دارد. برای تقریب این موضوع به ذهن، شاید یک مثال مناسب باشد. بیشتر وقتها بزرگترها نوعی از تزئینات، دکوراسیون و چیدمان را میپسندند که با سلیقه کودکانه فرق میکند؛ چراکه سلیقه بزرگترها در طول زمان تربیت شده است و مولفههایی از زیبایی را درک میکنند، که در کودکی آنها را نمیشناختند. در ریاضیات هم باید دانش آموز را به نقطهای برسانیم که یاد بگیرد و لمس کند که چه چیز در ریاضی جذاب است.
عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اهمیت موضوع روش ارائه مفاهیم ریاضی، خاطر نشان کرد: یک موضوع مهم این است که چقدر موضوعات و روشهایی که انتخاب میشوند، تناسب و زیبایی دارد تا دانش آموز لذت ببرد و احساس نکند که با سخترین درس دوره تحصیل مواجه شده است. دانش آموز باید احساس کند که تواناییهایش در درس ریاضی متبلور میشود، یاد میگیرد، پیشرفت میکند و چیزهایی که میآموزد برای او مفید است تا همانطور که از درسهای دیگر لذت میبرد از ریاضی نیز لذت ببرد. از این منظر، روشهای آموزش هم از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. کسانی که در حوزه تعلیم و تربیت و بالاخص آموزش ریاضی فعال هستند سعی میکنند که تلفیقی از دو مولفه تربیت ذائقه و توسعه راه های شناخت ایجاد شود.
افتخاری در پاسخ به سوالی در مورد نقش مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی در عمق بخشی مفاهیم، گفت: در مصوبه شورا دو محور وجود دارد؛ یک محور جنبه ارتقاء عدالت آموزشی دارد و یک محور تعلیم و تربیتی است. محور عدالت آموزشی موافقان و مخالفانی دارد اما در محور دیگر، اکثر کسانی که در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش علوم پایه و انسانی فعالیت دارند- حداقل تا جایی که بنده مطلع هستم- نظرات شبیه به هم دارند. اختلافات جزئی هست ولی در کلیات اتفاق نظر دارند. تقریباً همه متخصصان معتقدند که شیوه فعلی برگزاری کنکور، فضای تعلیم و تربیت سه سال آخر دوره متوسطه را به شدت مخدوش میکند و کارکردهای تعلیم و تربیتی را تحت تاثیر قرار میدهد. در واقع کنکور نظام تعلیم و تربیت فرزندان ما را به گروگان گرفته است. این نظر خیلی مورد اتفاق متخصصان است. معلمان و اساتید دانشگاهها و فرهیختگان کشور، در خیلی از موضوعات مرتبط با تعلم و تربیت با هم اختلاف نظر دارند. ولی همگی گلایه دارند که در حال حاضر دانش آموز در سه سال آخر در اختیار نظام تعلیم و تربیت نیست، و بالطبع از آن بهرهای نمیبرد.
وی ادامه داد: دانش آموز برای فهم و درک بهتر از ریاضی باید تواناییهای خاصی را به دست بیاورد که شامل شناخت مسأله، توانایی محاسبه، یافتن الگوها، به کارگیری مدلها، استدلال و استنتاج منطقی، حل مسأله و موارد متعدد دیگر است. متاسفانه در سالهای منتهی به کنکور فراگیری همگی این موارد کنار گذاشته می شوند و با یادگیری شیوه تست زنی، بازاری ایجاد می شود که تنها توانایی بهتر تست زدن را یاد می دهد. در حالی که این توانایی در زندگی آینده دانش آموزان و رشد واقعی آنها هیچ تاثیری ندارد، یا تأثیر ناچیزی دارد. اینگونه میشود که دیگر دانش آموزان به یادگیری عمیق علاقه مند نیستند. اساتید هم نگرانند که دانشجویانی که وارد دانشگاه میشوند مفاهیم را به درستی یاد نگرفته باشند. این فرآیند، آسیب زننده و بسیار نگران کننده است. آن چیزی که در گذر از کنکور، توانایی محسوب میشود، با هدف نظام آموزش و پرورش ما یکی نیست. وقتی اینگونه است باعث میشود که نظام آموزش و پرورش ما مسیری را هدف بگیرد، و دانش آموز ما به سمت دیگری برود.
افتخاری در مورد حذف دروس عمومی از مصوبه کنکور گفت: دو رکن در فرآیند ورود به دانشگاه وجود دارد: دانش آموزانی که دوره تعلیم و تربیتی را طی کردهاند و حالا میخواهند وارد مقطع دیگری شوند در دو جنبه باید سنجیده شوند. یکی اینکه دوره ۱۲ ساله تحصیل که سپری شده، چقدر موفقیت آمیز بوده و چقدر از اهداف در نظر گرفته شده محقق شده است؟ ملاک دومی که مورد سنجش قرار می گیرد این است که دانش آموز چقدر توانایی لازم برای ورود به دانشگاه را دارد؟ لذا دو نهاد باید ارزیابی خودشان را از دانش آموزان داشته باشند؛ یک نهاد، نهادی است که این دانش آموزان ۱۲ سال در آن زندگی کردهاند. این نهاد باید ارزیابی کند که دانش آموز چقدر کوشا بوده و وقت گذاشته و نتایج قابل قبولی به دست آورده است. یک طرف دیگر دانشگاه است که باید مشخص کند آیا دانش آموز یا داوطلب توانایی لازم برای ورود به دانشگاه را دارد یا نه؟
وی افزود: حتماً وقتی به این دو نهاد از چارچوب کلیتر نگاه می شود نیاز به تقسیم کار دارند و سنجش برخی از حوزهها به عهده نهاد آموزش عالی است و بخشی هم برعهده آموزش و پرورش. یعنی تقسیم کار باید بین نهاد پذیرنده و آموزش دهنده دانش آموز به شکل مناسبی صورت پذیرد. سنجیدن بر اساس تست، فاصله بیشتری با اهداف درسی در دروس عمومی دارد، حال آنکه برخی تواناییهای دروس تخصصی- و نه همه آنها- قابل سنجش با بهره گرفتن از تست هم هستند. این دو امر باعث شد که شکل فعلی تصویب شود و دروس تخصصی هم به صورت تستی سنجیده شوند و هم در سوابق تحصیلی مد نظر باشند و دروس عمومی تنها در سوابق تحصیلی محاسبه شوند. قطعا در آینده باید مطالعات تکمیلی انجام شود تا نقاط ضعف و قوت روشی که اتخاذ شده سنجیده شود و بازنگری و اصلاحات لازم صورت گیرد. آنچه که تاکنون بر اساس نظر متخصصین حوزه سنجش و آموزش پیشنهاد شده است، مدل فعلی است.
عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص کم شدن رغبت به رشتههای علوم پایه توضیح داد: نگرانی به عدم اقبال به رشته های علوم پایه یک نگرانی جدی در کشور ما و سایر کشورها است. سابقه تاریخی این اقبال در کشور ما فراز و فرودهایی داشته است. اوایل انقلاب این دغدغهها پررنگ بود و برخی از برنامهها نظیر المپیادها طرح ریزی شد و تا حدی توجه دانشآموزان را به این حوزهها جلب کرد. بحرانی که هم اکنون با آن مواجه هستیم، با دفعات پیش متفاوت است، از این جهت که عمیقتر و دامنه دارتر است، و تصمیمگیری در خصوص آن دشوارتر است.
وی ادامه داد: قبلاً تلقی این بود که عدم آشنایی با علوم پایه باعث عدم اقبال شده است، در حالی که کشف حقایق لذت بخش است. بنابراین بهتر شناختن این رشتهها باعث میشود که افراد ترغیب شوند، و واقعا هم همینطور شد. راههایی مثل المپیادها باعث شد که اساتید و معلمان بتوانند شناخت مناسب و اقبال خوبی را به وجود آورند. اما اکنون با یک فضای چند بعدی مواجه هستیم. فشار خانواده، کنکور، جامعه و مسائل معیشتی و اقتصادی باعث شده که داوطلبان دنبال رشته های علوم پایه نروند. امروز به طور روشن می توان دید که دغدغه اصلی، مادی و اقتصادی است. در دهه ۶۰ اینگونه نبود. تلقی دانش آموز این است که اکثر مسیرهای دانشگاهی به شغل مناسب منجر نمیشود و ممکن است فرد نتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. دانشجویان معتقدند که در پزشکی و داروسازی امکان بیشتری برای درآمد وجود دارد، هر چند در آن بخشها هم نارضایتی شغلی قابل توجهی وجود دارد. اما این تلقی به هر حال در بستر جامعه وجود دارد و صدمه زده است.
افتخاری در مورد عدالت آموزشی توضیح داد: حول و حوش این مصوبه با عدالت آموزشی، برخی از اعضای شورا نکات صحیحی را در فضای رسانهای مطرح کردهاند که بنده هم آنها را کاملاً تایید میکنم، و شاید لازم به تکرار نباشد. اما در خصوص یکی از سوالاتی که در این خصوص مطرح است، کمتر توضیح داده شده است. مدام این سوال پرسیده میشود که تا به حال کنکور و کلاسهای کنکور بود و کسانی که توانایی مالی بیشتری داشتند موفقیتشان بیشتر بود. الان هم معدل مطرح است. موسسات به دانش آموزان برخوردار کمک میکنند که در امتحانات نهایی بهتر عمل کند. اما نکتهای که وجود دارد این است که توانایی برای موفقیت در کنکور، به نظر بنده یک توانایی غیرعادی است.
وی ادامه داد: دانشآموزان در دوره تحصیل، برای هر امتحان یک ترم فرصت دارند تا درس مورد نظر را بیاموزند، شب امتحان هم فرصتی هست که اشکالات باقیمانده برطرف شود، انتظار این است که دانش آموزان خوب بتوانند از این فرصتها استفاده کنند و نتیجه مناسب بگیرند. برای کسب نتیجه عالی، کار فوقالعاده و جعبه جادویی لازم نیست. اما در کنکور چه اتفاقی میافتد؟ همه کتب سه سال آخر در امتحان سرعتی چندساعته مورد سوال قرار میگیرد، بنابراین دانش آموزان باید حجم وسیعی از منابع را در ذهن داشته باشند و توانایی بالایی برای در ذهن داشتن محفوظات زیاد را کسب کنند. در حالی که این توانایی در جاهای دیگر به درد نمیخورد. لذا بازاری ایجاد میشود. معلمان و شرکتهای برتر با هرمی از توانایی به صف میشوند تا خدمت ارائه دهند، اینها در بخش برخوردارتر کشور بیشتر حضور دارد و خدمات بهتر و گرانتر ارائه میدهند.
عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: در سنجش امتحان تک درس هیچ اتفاق عجیب و غریبی نمیافتد و در زمانی معقول دانش آموزان به سوالات یک درس پاسخ میدهند. اینگونه فضای اقتصادی کنترل میشود و فعالان اقتصادی را به سمتی سازندهتر میروند و دیگر صدمه زننده به نظام تعلیم و تربیت نیستند. بخش خصوصی دیگر مافیا نیست بلکه میتواند به اهداف آموزشی کمک میکند. دولت هم میتواند از توانمندی بخش خصوصی توانمند استفاده کند. اگر میخواستیم مهارت تست زنی را در همه کشور گسترده کنیم کار خوبی نبود چون نظام تعلیم و تربیت از دست میرفت، این تفاوت مهمی است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. البته در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی بسیار مورد تاکید بوده است اما در فضای رسانهای کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
بنابر اعلام مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ دکتر ایمان افتخاری؛ دوره دکتری خود را در دانشگاه پرینستون گذرانده و در ادامه مقطع پسادکتری را در زمینه توپولوژی ابعاد پایین و هندسه شمارشی در دانشگاه هاروارد طی کرده و همزمان به تدریس در این دانشگاه پرداخته است. وی همچنین در سال ۱۳۹۷ موفق به دریافت جایزه بنیاد البرز به عنوان دانشمند برتر شد. افتخاری در حال حاضر رئیس پژوهشکده ریاضی پژوهشگاه دانشهای بنیادی است و ریاست صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور(INSF) از جمله سوابق مدیریتی ایشان است.
انتهای پیام/