
نگار خلیلی، پایگاه خبری دانا، سرویس سلامت؛ تفاوت بسیاری بین افراد شاد و افراد سالم وجود دارد. بیماران دارای درد مزمن احتمالاً مدتی است که با چنین دردی زندگی میکنند. نه یک هفته یا یک ماه بلکه سالهاست از این درد رنج میبرند. درد بسیار شدیدی بر روان فرد تحمیل میکند و میتواند به شدت احساسات فرد را دچار مشکل کند. زندگی با کمردرد مزمن خسته کننده و دلسرد کننده است. اگر یک بیمار مبتلا به درد مزمن به خوبی احساس خود را نسبت به دردی که تحمل میکند نشان میداد، بسیاری از افراد راحتتر میتوانستند به او در درمان کمک کنند.
داشتن یک شخصیت شاد فقط میتواند برای گذراندن یک روز فرد کافی باشد، اما این به این معنی نیست که افراد شاد از نظر جسمی احساس بهتری نسبت به دیگر افراد دارند. به جای اینکه اظهار نظر کنید که به نظر میرسد احساس بهتری دارند، کافی است همان همراهی باشید که برای حفظ دیدگاه مثبت به آنها نیاز دارند.
بیرون رفتن از خانه و انجام کارهای روزمره به این معنا نیست که فرد از کمردرد مزمن رنج نمیبرد و ممکن است به نظر برسد کسی که با کمردرد مزمن زندگی میکند باید فردی ناتوان و یا حتی افسرده باشد. یا اینکه آنها وقت کافی را به استراحت و اجتناب از هرگونه فعالیت بدنی که میتواند درد مزمن آنها را تحریک کند، میگذرانند؛ اما این موضوع بین افراد دارای درد مزمن متفاوت است برخی از آنها سعی در نگهداری روحیهای شاد دارند و برخی بیشترین زمان خود را در خانه و در حال استراحت میگذرانند و گاهی در برخی از این افراد ممکن است یک دوست یا یکی از اعضای خانواده ناآگاه به فرد پیشنهاد کند برای بهبود روحیه خود بیرون برود و کارهایی انجام دهد در حالی که فرد تمایلی به انجام این کار ندارد و فعالیت او میتواند اثری منفی به دنبال داشته باشد چرا که در ذهن آنها اینگونه شکل گرفته است که از پس بسیاری از کارهایی که آرزو میکنند بتوانند انجام دهند، بر نمیآیند اما به آنها پیشنهاد میشود که بیرون بیایند و فعالیت داشته باشند و به راحتی این را به آنها یادآوری میکند که اگر بخواهند میشود.
درد مزمن ممکن است تیز، گرم یا دردناک و یا فرو رونده باشد. در هر صورت، ما آن را با همان نام درد صدا میکنیم. درد وقتی ادامه یابد، به اختلالی تبدیل میشود که به عنوان سندرم درد مزمن شناخته میشود. این بیماری در طیف گستردهای از بیماریها و شرایط از جمله موارد زیر بروز میکند:
آرتروز
میگرن
فیبرومیالژیا
اسپاسم عضلات
بیماری التهابی روده
آندومتریوز
اختلال عملکرد مفصل گیجگاهی فکی (TMJ) و سندرم خستگی مزمن
انواع درد مزمن
فردی با درد مزمن میتواند روز به روز احساس متفاوتی داشته باشد. بعضی از روزها ممکن است درد آنها خیلی عمیق نباشد، در نتیجه باعث ایجاد خلق و خوی مثبت و احساس تحرک بیشتر میشود. در روزهای دیگر، درد میتواند غیر قابل تحمل باشد و حتی بلند شدن از رختخواب یک کار ترسناک برای فرد است. مهم است که شما از این موضوع آگاهی داشته باشید و آن را مورد توجه قرار دهید. درد متفاوت آنها میتواند دلیلی باشد که آنها دیر در یک رویداد ظاهر میشوند یا مجبورند به طور کلی از ظاهر شدن اجتناب کنند. بیماران درد مزمن همه چیز را همانند دیگران میگذرانند و در حالی که سعی میکنند زندگی عادی داشته باشند، به نظر میرسد برایشان غیرممکن است.
زندگی با درد مزمن چه احساسی دارد؟
درد مزمن، سِیر بیماری است که آنقدر پیچیده است که به تازگی درک و شناخت محرکهای آن آغاز شده است و اخیرا به خودی خود به عنوان یک وضعیت پزشکی شناخته شده است. اما زندگی با درد مزمن چه احساسی دارد؟ و بدن و مغز چگونه با آن مقابله میکنند؟
دردناک، کسل کننده، سوزناک، تیز تنها برخی از کلماتی است که افراد برای توصیف درد خود استفاده میکنند.
وضعیت فرد مبتلا به درد مزمن ممکن است بعضی روزها عالی باشد، بعضی روزها بد. این واقعیتی است که بسیاری از مبتلایان به این عارضه با آن مواجه هستند. ممکن است علائم و نشانهها همیشه قابل مشاهده نباشند و ممکن است نبردی درونی باشد که در پشت دندان قروچه و لبخندهای اجباری پنهان شده است.
اما درد مزمن چگونه مزمن می شود؟
سایت مدیکال نیوزتودی در گفتگویی با دکتر هیلاری گایت و دکتر تونی ال. یاکش، استاد بیهوشی و فارماکولوژی در دانشگاه کالیفرنیا به بررسی مفاهیم علمی درد مزمن پرداخته است.
درد مزمن اولیه و ثانویه
اغلب ممکن است درد مزمن تنها به عنوان نشانهای از یک مشکل بزرگتر نادیده گرفته شود یا به دلیل اینکه تهدید کننده زندگی نیست جدی گرفته نشود. با این حال، بار درد مزمن نه تنها فردی نیست، بلکه اجتماعی نیز هست.
نتایج مطالعات نشان می دهد که افراد مبتلا به درد مزمن ممکن است در انجام زندگی روزمره و فعالیتها مشکل داشته باشند و همچنین از وضعیت سلامت ضعیف تری برخوردار باشند. همچنین ممکن است مجبور باشند با ناامنی شغلی یا بیکاری دست و پنجه نرم کنند.
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، درد مزمن در حال حاضر به دو دسته تقسیم می شود: درد مزمن اولیه و درد مزمن ثانویه.
بر اساس این طبقه بندی، درد اولیه به دردی گفته می شود که ناشی از شرایط پزشکی دیگر یا قابل توضیح نیست. برخی از نمونههای آن ممکن است فیبرومیالژیا یا کمردرد اولیه مزمن باشد.
دکتر گایت توضیح داد: فیبرومیالژیا وضعیتی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما یک عارضه گسترده است که حداقل چهار تا پنج ناحیه بدن را تحت تاثیر قرار می دهد و دستکم سه ماه طول می کشد. هیچ دلیل دیگری برای درد شناخته نشده و بنابراین، یک نوع درد مزمن اولیه است.
از سوی دیگر، درد ثانویه ناشی از یک بیماری زمینه ای یا ثانویه است. آرتریت، سرطان یا درد ناشی از کولیت زخمی در این دسته قرار می گیرد.
گذار از درد حاد به مزمن
متخصصان دریافتند: در پس مزمن شدن درد حاد گیرندهای موسوم به گیرندههای ناقوسیشکل شماره ۴ (TLR4) ممکن است یک عامل کنترل کننده باشد.
دکتر یاکش گفت: می دانیم که بر اثر یک آسیب بافتی یا عصبی از انواع مختلف، می توان سیگنالهایی را فعال کرد که معمولا با آنچه ایمنی ذاتی نامیده میشود، مرتبط است و یکی از واسطههای آن فاکتوری به نام گیرنده ناقوسی شکل است و معلوم میشود در حالیکه آنها معمولا وجود دارند تا وجود عوامل خارجی را تشخیص دهند. آن عوامل در غشای سلولی چیزی به نام لیپوپلی ساکارید یا LPS دارند. ما به طور معمول آن را در سیستم خود نداریم، اما از باکتری ناشی میشود.
وی افزود: گیرنده های ناقوسی شکل ممکن است سیستم ایمنی مرکزی را برای حالت های تشدید درد آماده کنند. در واکنش به محرکهای مضر، عوامل استرسزا یا آسیب بافتی به ویژه در میکروبیوم یا دستگاه گوارش، بدن شروع به ترشح فراوردههایی از سلولهای التهابی میکند.
دکتر یاکش توضیح داد: وقتی این شرایط اتفاق میافتد، فراوردههایی که از بدن خودمان آزاد میشود میتواند گیرندههای ناقوسی شکل را فعال کند و یک گیرنده وجود دارد که آن را TLR4 مینامیم و روی سلولهای التهابی همچنین روی نورونهای حسی وجود دارد. فعال شدن TLR4 به خودی خود درد زیادی ایجاد نمی کند، اما سیستم عصبی را طوری تنظیم می کند که واکنش پذیرتر شود.
به گزارش مدیکال نیوز تودی، وی تاکید کرد: در کنار این محرک، اگر عوامل استرسزای دیگری در آن زمان وجود داشته باشد مانند رژیم غذایی نامناسب یا مشکل روانی، جریانی را ایجاد میکند که میتواند انتقال به درد مزمن را تقویت کند.
انتهای پیام