به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه فرهنگ و هنر، محمدامین قاسمی پیربلوطی؛
پردهبرداری از یک معما
وقتی دیوارهای بلند یک زندان امن، در یک شب سرد پاییزی میشکند و دهها تن از سران یک حزب سیاسی از آن میگریزند، چه میتوان گفت جز این که با یکی از جسورانهترین و رازآلودترین عملیاتهای سیاسی تاریخ یک کشور روبهروییم؟ «فرار از قصر» به سراغ چنین واقعهای رفته است. احسان عمادی، کارگردان و روزنامهنگاری که پیش از این با مستند «رزمآرا؛ یک دوسیه مسکوت» توجه مخاطبان را جلب کرده بود، این بار با تهیهکنندگی حسام اسلامی، دوربین خود را به سوی یکی از پیچیدهترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران نشانه رفته است. او از دل این فرار مهیج، داستان بزرگتر و تراژیکتری را بیرون میکشد: داستان صعود و افول حزبی که روزی گستردهترین حزب سیاسی ایران بود.
خطوط کلی یک ماجراجویی سیاسی
مستند «فرار از قصر» داستان فرار گروهی از سران و اعضای کمیته مرکزی حزب توده ایران -از جمله چهرههایی چون نورالدین کیانوری، خسرو روزبه و عبدالحسین نوشین- از زندان قصر در پاییز سال ۱۳۲۹ را دنبال میکند. این حزب که در مهر ۱۳۲۰ و در فضای باز سیاسی پس از سقوط رضاشاه تأسیس شد، به سرعت به گستردهترین حزب سیاسی تاریخ معاصر ایران تبدیل گردید. فیلم با تمرکز بر طراحی و اجرای این عملیات فرار، که با استفاده از یک کامیون نظامی انجام شد، به معرفی شخصیتهای کلیدی و انگیزههای آنان میپردازد. اما روایت در همان نقطه متوقف نمیشود؛ بلکه با فلشفورواردهایی هوشمندانه، سرنوشت غمانگیز بسیاری از این فراریان را در سالهای بعد -از اعدام و زندان تا تبعید- پیش چشم مخاطب میآورد و سؤال بزرگتری را مطرح میکند: آیا این فرار شگفتانگیز، سرآغاز پیروزی بود یا طلیعهای بر زوال؟
تاریخ در قالب درام
قدرت اصلی مستند «فرار از قصر» در دراماتیزه کردن هوشمندانه تاریخ است. عمادی و تیم سازنده موفق شدهاند با تلفیقی مؤثر از بازسازیهای سینمایی باکیفیت، تصاویر آرشیوی کمیاب (مانند فیلمهای مجموعه «اخبار ایران») و موشنگرافیهای گویا، روایتی جذاب و پویا از یک واقعه صرفاً تاریخی خلق کنند. این رویکرد، مخاطب عام را که ممکن است با جزئیات تاریخ حزب توده آشنا نباشد، به خوبی درگیر داستان میکند.
یکی از نقاط قوت مهم فیلم، پرهیز از قضاوت سادهانگارانه و اکنونگرایی است. به جای نگاه از منظر امروز و محکوم کردن یا تقدیس شخصیتها، فیلم میکوشد ذهنیت، انگیزهها و تنگناهای تاریخی آن افراد را در بستر زمانه خودشان نشان دهد. این نگاه چندوجهی و انسانی، به شخصیتهایی مثل عبدالحسین نوشین (کارگردان نامدار تئاتر) یا خسرو روزبه عمق میبخشد و آنان را از سطح تصاویر سیاه و سفید یک حزب سیاسی فراتر میبرد.
بااینحال، برخی منتقدان بر این باورند که خود واقعه فرار در مقایسه با بافت تاریخی و شخصیتپردازی، تا حدی کمرنگ تصویر شده و میتوانست با تعلیق و جزئیات بیشتری روایت شود. همچنین، حجم زیاد اطلاعات و تعدد شخصیتها ممکن است برای مخاطبی که پیشزمینه تاریخی ندارد، در ابتدا کمی چالشبرانگیز باشد. روایت روان محمد بحرانی به عنوان گوینده، تا حد زیادی این چالش را تعدیل میکند.
فراتر از یک گزارش تاریخی
آنچه «فرار از قصر» را از بسیاری مستندهای تاریخی مشابه متمایز میسازد، استفاده خلاقانه از فرم برای انتقال معنا است. فیلمساز به وضوح نشان میدهد که هدفش صرفاً گزارش یک فرار نیست، بلکه واکاوی سرنوشت تراژیک یک ایده سیاسی است. فرار موفقیتآمیز از قصر، در نگاه فیلم، نه یک پایان پیروزمندانه، که نقطه عطفی است که مسیر بعدی حزب را -با همه فراز و نشیبها، وابستگیها و در نهایت انحلال آن در دهه ۱۳۶۰- در خود نهفته دارد. این نگاه تأملی و چندلایه، مستند را از یک اثر تاریخی صرف، به یک تجربه سینمایی-تأملی تبدیل میکند که مخاطب را به تفکر درباره ماهیت قدرت، ایدئولوژی و انتخابهای فردی در گرداب تاریخ دعوت میکند.
حرف آخر: تماشا کنیم یا نه؟
مستند «فرار از قصر» اثری است ارزشمند و بهجا که تماشای آن به تمام علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، سیاست و سینمای مستند توصیه میشود. این فیلم برای کسانی که به دنبال روایتی منصفانه، جذاب و سینمایی از یک فصل پیچیده تاریخی هستند، انتخابی ایدهآل است.
اگرچه این مستند به دلیل پرداختن به موضوعی سیاسی و پیچیده، بیشتر مناسب مخاطب بزرگسال است، اما زبان روایی و بصری جذاب آن، فهم کلی ماجرا را برای طیف وسیعی از مخاطبان ممکن میسازد. «فرار از قصر» به ما یادآوری میکند که تاریخ، مجموعهای از نامها و تاریخهای خشک نیست، بلکه بافتی زنده از آرمانها، اشتباهات، شجاعتها و سرنوشتهای انسانی است. شاید تماشای این اثر، فرصتی باشد برای اندیشیدن دوباره به این پرسش که ارزش واقعی یک پیروزی، در گرو چیست؟