فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، پایگاه خبری دانا ، گروه سلامت و سبک زندگی ؛ در زندگی هر انسانی لحظات و روزهای سختی وجود دارد که بسیار طبیعی اما طاقت فرساست . همه ی ما ممکن است با واقعه تلخ از دست دادن یک عزیز در زندگی مواجه شویم و این واقعه ی دردناک ما را به سوگ می نشاند .
اگرچه در علم روانشناسی و مشاوره سوگ تنها در از دست دادن فرد مورد علاقه به وسیله ی مرگ خلاصه نمی شود ، بلکه گاهی به عقیده جان بالبی هرنوع جدایی از شی یا فرد یا حتی حیوان محبوب را نیز شامل می شود . اما سوگی که در این نوشتار مورد نظر است منحصراً مربوط به مرگ یا فوت فرد مورد علاقه ی انسان است .
سوگواری برای از دست دادن یک عزیزی امری طبیعی بوده و فرایند مربوط به خود را دارد که متخصصان و نظریه پردازان برای آن مراحلی را ذکر کرده اند تا زمانی که این علایم و نشانه ها حالت نابهنجار و دراز مدت به خود نگیرد یک فرایند طبیعی بوده و به مرور زمان رنج ناشی از فقدان عزیز التیام می یابد . هرچه وابستگی و علقه میان شخص سوگوار و فرد از دست رفته بیشتر باشد ، ضربه ناشی از فقدان هولناک تر و زخم آن عمیق تر خواهد بود . به طور معمول این دوران طی خواهد شد ، اما متخصصان معتقدند 10 تا 15 درصد انسان ها مهارت لازم برای گذراندن این دوران را ندارند که در این صورت مداخلات درمانی و مشاوره ای ضرورت پیدا می کند .
حال در مواجهه با فرد سوگوار چه نوع رفتارهایی می توانند به طی کردن مسیر التیام زخم ناشی از فقدان عزیز به صورت نسبتاً موفقیت آمیز تری یاری رساند ؟
در ادامه به برخی از این رفتارها در مقام استفاده در فرهنگ های متفاوت و در عین حال با عمومیت نسبتاً بالاتری اشاره خواهیم کرد :
فرد سوگوار را رها کنید ، اما رهایش نکنید !
برای آنکه این تناقض را بهتر درک کنید ، از خود او کمک بخواهید ... از او بپرسید حقیقتاً چه می خواهد ؟ او گاهی واقعاً می خواهد تنها باشد ، می خواهد با خاطرات عزیز از دست رفته اش سر کند ، اما این به معنای ندیدن سایر عزیزانش نیست .
رهایش کنید تا آزادانه اشک بریزد ، بگذارید احساسات و هیجانات انباشته شده اش را رها سازد ، اما آن چنان رهایش نکنید که اندوه تنهایی نیز به اندوه سوگش اضافه شود . گاهی سراغش را بگیرید ، در دسترسش باشید تا اگر کمکی خواست احساس استیصال و درماندگی نکند .
او به قدر کافی شکننده است ، دوستی تان را با ارایه ی کمک هایی که طلب می کند ، نشانش دهید .
او تا ابد گریه نخواهد کرد ، تا ابد هم مشکی نخواهد پوشید ، نگران نباشید !
اجازه دهید مناسک مورد علاقه اش را برای عزیز از دست رفته اش اجرا کند . گاهی شاید مطابق فرهنگ یا سلیقه ی شما نباشد ، اما به او در اطمینان رسیدن از ادا شدن حق مطلب سوگواری ، آرامش می دهد . ممکن است بنابر ارزش هایی که به آنها معتقد است اقداماتی را در جهت آرامش روح فرد از دست رفته اش انجام دهد که در نتیجه آنها حال بهتری پیدا کند . این فرصت را برای عشق ورزیدن به فرد از دست رفته اش از او دریغ ننمایید . نهایتا تا 40 روز یا چند ما هم رنگ مشکی لباسش را طبیعی بدانید . پس از آن اگر نشانه های افسردگی را مشاهده نمودید در جهت درمان اقدام نمایید .
مطمئن باشید او تا همیشه یک چیزی کم خواهد داشت !
در نتیجه این احساس کمبود ممکن است هرازگاهی اندوهی عمیق به سراغش بیاید ، ولی بالاخره روزی این احساس را به نحوی مدیریت خواهد کرد ، تنها وقتی نگران شوید که دست کم 6 ماه گذشته باشد و او همچنان مثل روزهای اول سوگوار باشد .
ادامه دارد ....