به گزارش پایگاه خبری دانا دکتر مهدی دوایی روانشناس و استاد دانشگاه گفت: این داستان در برقراری ارتباط با دیگران بسیار مهم است. حیوانات تصمیم میگیرند مدرسهای تاسیس کنند. اردک در شنا بسیار مسلط بود اما یکی از واحدهای این مدرسه دویدن بود و اردک هم مجبور بود آن را بگذراند. اردک تلاش میکرد که بدود. اما نمیتوانست و وقتی میدوید دائما زمین میخورد. آنقدر زمین خورد که پاهایش زخم شد و دیگر نتوانست در آب برود و شنا کند و در نتیجه از شنا کردن هم افتاد! خب خداوند اردک را برای دویدن خلق نکرده است! اما خرگوش که در دویدن کسی به گرد پایش هم نمیرسید شروع کرد به شنا کردن! خداوند خرگوش را برای شنا کردن نیافریده است! خرگوش هر چه تلاش کرد شنا کند، نمره نمیآورد. در نتیجه دچار افت تحصیلی شده و افسرده شد و به روانشناس مراجعه کرد و دارو دریافت کرد. میدانیم داروهای ضد افسردگی عمدتا خواب آور است. در نتیجه خرگوش هم از دویدن افتاد. ما هم در زندگی خود گرفتار این مسئله هستیم. مثلا فیثاغورس گفته بوده دنیا بر اساس ریاضی است یا افلاطون گفته بود بر سر آکادمیش بنویسند اینجا کسانی وارد شوند که ریاضی میدانند و بقیه را آدم حساب نمیکرد! در ذهن ما چه کسی باهوش است؟ کسی که خیلی ریاضیش خوب باشد یا حافظه خوبی داشته باشد. اگر این دو تا را نداشته باشیم در این تقسیم بندی باهوش نیستیم!!