محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ آلبرت بندورا می گوید کودکان از طریق تقلید کردن و مشاهده، بسیاری از اصول اخلاقی را فرا می گیرند. از آنجا که آنها بخش عمدهای از وقت خود را در مدرسه می گذرانند و الگوهای آنها با ورود به مدرسه افزایش پیدا کرده و علاوه بر پدر، مادر و خواهر و برادر، معلم، مدیر و سایر متولیان آموزشی و دوستان به این الگو ها اضافه شده اند؛ نقش مدرسه در تربیت کودکان بسیار پر رنگ می شود.
نکته مهم اینکه باید یادآور شویم که سن ورود به مدرسه در ایران هفت سالگی بوده و سن ۷ تا ۱۲ سالگی حساس ترین دوره تربیتی است و بعد از این سن شخصیت کودک تقریباً شکل گرفته است. از اینجاست که نقش مدرسه در تربیت مشخص می شود و در نتیجه تمامی متولیان آموزشی باید خود را موظف به حفظ اصول اخلاقی نمایند تا دانش آموزان از آنها به خوبی الگو بگیرند.
روابط انسانى در مدرسه عامل مهم در یادگیری و تبیین ارزش هست. دو ركن اساسى روابط انسانى، معلم و دانش آموز هستند. باید یادآور شویم که معلم نقش مهمى در سلامت روانى دانش آموزان ايفا مى كند. دانش آموز نيز در فرايند تبيين ارزش با پذيرش فرهنگ، گروه خود را با خواست هاى آنان هماهنگ مى كند. همسالان نيز با برقرارى ارتباط افقى امكانات يادگيرى مهارت هاى اجتماعى انتقال ارزش ها را فراهم خواهند کرد.
متخصصان می گویند تأثير فضاهاى آموزشى مانند كتاب درسى، معلم و شيوه ارزشيابى يكى از اصول برنامه ريزى درسى به شمار مى آيند. ارزش هايى كه فرد در مدرسه به دست مى آورد، چنانچه با ارزش هاى حاكم بر روابط اجتماعى سازگار نباشند، بى تأثير هستند و افراد در جريان اجتماعى شدن، آرمان هاى مدرسه را فراموش مى كنند.
یک برنامه جامع تربیتی چه ویژگی هایی دارد؟
پس از شناسایی مشکلاتی که فعالیتهای تربیتی در مدارس دارند، ضرورت دارد برای راه حل آنها فکری کنیم و برنامه ای داشته باشیم. با توجه به آن نواقص بنظر می رسد یک برنامه جامع تربیتی برای انواع رشدهای تربیتی در مدارس باید بایسته های زیر را برآورده کند:
- این برنامه جامع باید هدفمند باشد و اهداف خود را از ارتقاء تربیتی در مدارس بیان کند.
- برنامه جامع تربیتی باید قابلیت عملیاتی داشته باشد. بسیاری از اهداف تربیتی در کلی گویی های آرمانی باقی می مانند و دقیقا معین نمی کنند که این اهداف تا چه اندازه و به چه صورت باید محقق گردد. یک برنامه نیاز دارد اهداف عملیاتی خود را مشخص کند.
- اجزاء برنامه باید سازگاری درونی داشته باشند و به بیان دیگر برنامه باید منسجم باشد.
- از آنجا که دانش آموزان در شرایط مختلف اجتماعی، جغرافیایی، فرهنگی و خانوادگی هستند، برنامه های صلب در تعمیم پذیری دچار مشکل می شوند. پس برنامه جامع باید منعطف باشد تا بتواند کلیه شرایط متنوع را زیر پوشش ببرد.
- از آنجا که برنامه ها باید در سطح مدارس اجرا شود و مشارکت معلمان که در صف هستند مهم ترین نقش را در باروری برنامه دارد، هرگونه برنامه ابلاغیِ ستادی، همانند آنچه تا کنون اتفاق افتاده است، عقیم خواهد بود. برنامه جامع باید به گونه ای باشد که همواره خلاقیت های اجرائی تربیتی مربیان را در خود جای دهد و از آنها بهره ببرد. لذا این برنامه باید قابلیت استفاده از خلاقیت های مربیان را داشته باشد
- برنامه جامع تربیتی نمی تواند مقطعی باشد، بلکه باید تمامی 12 سال تحصیلی را در بر بگیرد؛ لذا این برنامه باید مرحله به مرحله باشد.
- برنامه جامع باید اقتضائات سنی هر دانش آموز در هر پایه تحصیلی را مورد توجه قرار دهد. لذا باید متناسب با سنین دانش آموزان باشد.
- تفکر غالب بر تربیت دانش آموزان بر روش های آموزشی مستقیم بوده است؛ درحالی که روش های متنوع دیگری همانند برنامه های انگیزشی وجود دارد که باعث رشد تربیتی دانش آموزان می شود. لذا این برنامه باید برای اجرائی شدنش از روش های متنوع تربیتی بهره بگیرد.
- راهکارهای تحقق برنامه نمی تواند به صورت کلی گویی ارائه شود، بلکه باید تا آنجا که می شود راهکارهایی عملی و مشخص ارائه کند.
- هر یک از مربیان برای انجام کارهای تربیتی به تجربیاتی دست پیدا کرده اند که مجموعه این تجربیات بسیار بیشتر از راهکارهایی است که مجموعه تنظیم کنندگان برنامه به آن توجه نموده اند. بنابراین برنامه باید بگونه ای باشد که تجربیات مربیان را دربر داشته باشد.
- نیازهای تربیتی در برخی تربیت های دینی و انقلابی خلاصه نمی شود. دانش آموز مجموعه ای از نیازهای تربیتی دارد، بنابراین این برنامه باید تمامی نیازهای تربیتی و دینی دانش آموزان را دربر داشته باشد.
- انجام راهکارهای اجرائی برنامه کفایت نمی کند، بلکه باید راهکارها بگونه ای تنظیم یابد که ناظر به نتیجه های مشخص شده در اهداف باشد. یعنی برنامه بجای فعالیت محوری، نتیجه محوری را مورد توجه قرار دهد.
- اجرای برنامه در مدرسه و با همراهی خانواده انجام می شود در نتیجه نمی توان شخص یا اشخاصی را صرفا درگیر آن ساخت، بلکه باید هر یک از کادر مدرسه اعم از معلمان، کارکنان و مدیران و اعضای خانواده را متناسب با موقعیتشان درگیر کند.
- از آنجا که اجرای برنامه پی در پی یکی پس از دیگری باید باشد لذا برنامه باید زمان های اجرای راهکارهای برنامه را تا آنجا که می تواند دقیق مشخص کند، یعنی زمان مند باشد.
- برنامه جامع باید نقش هر یک از مربیان در زمان های مختلف را نشان دهد.
- برنامه باید مشحون از پشتوانه های فکری، نوشتاری، چندرسانه ای و اجرایی باشد.
- برنامه جامع باید قابلیت بازخورد و اصلاح روش ها و برنامه ها را داشته باشد.
- همانگونه که کارنامه های تحصیلی مشخص کننده نتایج فرایندهای درسی است که هر دانش آموز پیموده است، برنامه جامع باید مشخص کننده فرایندهایی باشد که هر دانش آموز بر اساس اقدامات مربیان پیموده است. این اقدام می تواند پرونده تربیتی که دانش آموز گذرانده است را به دقت در قالب کارنماها نشان دهد.
- از آنجا که برآوردن اهداف، محور اصلی ارائه برنامه است، لذا صرف اقدامات تربیتی نمی تواند کارآیی برنامه را نشان دهد. لذا برنامه باید نشان دهد چگونه می توان با ارزیابهای بیرونی اثر سنجی اش را مشخص کرد؛ لذا برنامه باید قابلیت اثرسنجی را داشته باشد.