در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۲۶۵۵
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۹
یکی از ابعاد مهم آموزش‌های قرآن کریم، دعوت انسان به تفکر است تا مسیر دستیابی او به حیات طیبه هموار شود. همچنین موضوع «تفکر» نه تنها مورد توجه فیلسوفان به خصوص فیلسوفان تعلیم و تربیت بوده است؛ بلکه برخی از علمای تعلیم و تربیت و روانشناسان گذشته نیز به طرح آن پرداخته اند.

محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ یکی از اصلی‌ترین وظایف نظام تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، تربیت تفکر به ویژه در دانش آموزان است. اهمیت بنیادی این وظیفه مهم برخاسته ار نظریه تعلیم و تربیت و جایگاه تفکر در آن است. این موضوع هم در سند «فلسفه تعلیم و تربیت» و هم در «برنامه درسی ملی» تبیین و تاکید شده است.

از آنجایی که تربیت تفکر، زیر بنای سایر ابعاد تربیت محسوب می‌شود، موفقیت برنامه‌های تربیتی مشروط به موفقیت در این حوزه می‌باشد و کاستی‌های آن نیز به سایر ابعاد سرایت کرده و در آن‌ها مشکلاتی به وجود می‌آورد.

ترسیمی که از اهداف علمی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و اخلاق در چشم انداز بیست ساله کشور شده است و فرآیندی که در نقشه جامع علمی کشور ترسیم شده، نیازمند تربیت نسلی فکور و اندیشمند است. نسلی که تصمیم گیری بر مبنای تکفر و خردورزی در اقداماتش دیده می‌شود و زندگی فردی و حیات اجتماعی خود را بر اساس آن سامان دهد.

از این رو نظام آموزشی نظام اسلامی به دنبال راه‌هایی است که زمینه رشد قدرت تجزیه و تحلیل، استدلال و نقد و ارزیابی را در دانش آموزان فراهم کرده و از حافظه محوری و انباشت اطلاعات بی مصرف در ذهن آنان پرهیز می‌کند و بین توانایی تفکر و یادسپاری اطلاعات، تعادل و توازن را به وجود می‌آورد.

البته باید توجه داشت که نظام آموزشی ناکارآمد سبب می‌شود دانش آموزان حتی حجم معمولی اطلاعات را هم زیاد تصور کرده و در تقویت حافظه دچار سستی و رخوت شوند؛ زیرا وقتی دانش آموزان اطلاعات و انباشته‌های حافظه‌ای خود را به کار نمی‌گیرند، مراقبت و نگهداری از آن‌ها هم برایشان مشکل می‌شود و ناگزیر می‌شوند به تکرار خوانده‌های خود بپردازند.

به همین علت است که اگرچه در سال‌های اخیر از حجم کتاب‌های درسی کاسته شده، اما پاسخگوی مشکلات دانش آموزان نیست. اگر نظام تعلیم و تربیت راه خود را به سوی تفکر پیدا کند، چه بسا که به پایداری حافظه هم کمک کند.

تاکید نهج البلاغه بر تفکر و دلالت‌های تربیتی آن

بهره‌گیری از معارف اخلاقی ـ تربیتی نهج البلاغه، نیازمند فهم مقاصد کلام حضرت علی است تا فارغ از تحمیل معنایی، دلالت‌های کلام آن حضرت روشن شود.

حضرت علی علیه السلام ملاک بایستگی و نبایستگی یک عمل را در پیامد‌ها و نتایج آن می‌داند، به گونه‌ای که فضایل و رذایل اخلاقی نیز بر اساس غایات آنها، به صدق و کذب اخلاقی متصف می‌شوند.

از سوی دیگر، آن دسته از روایات که موهم دیدگاه فضیلت گرایانه است، نوعی تفکر غایت‌گرا را نشان داده و دلالتی بر فضیلت گرایی محض ندارد. باید بدانید غایت‌گرایی موردنظر آن حضرت از دیدگاه‌های موجود، ممتاز است، به این دلیل که مبدأ و منتهای این حرکت غایی، توحید است.

شاید بتوان نام «غایت‌گرایی توحیدی» را بر آن نهاد. در باب دلالت‌های تربیتی نیز آن حضرت برای نیل به غایت‌گرایی توحیدی از سه نوع اقدام تربیتی استفاده می‌کردند که بخشی متوجه شرایط مطلوب مربی است، بخشی به ظرفیت‌های متربی برمی‌گردد و برخی نیز ناظر به محتوا و ابزار تربیت است.

حضرت در حکمت ۵ نهج البلاغه می‌فرمایند: «الفکر حرکهٌ من المبادی الی المرادی»

فکر آن است که انسان مقصد و منظورش را به طور مبهم و مجمل در نظر بگیرد، سپس حرکت نفسانی و باطنی به سمت آن نماید؛ مشخص است با مبهم بودن مقصد، خواسته اش (رسیدن به مقصد) تأمین نمی‌شود؛ لذا به مقدمات و مبادی برگشته وآن‌ها را با چیدن خاصی تنظیم می‌کند تا این بار، مقصد او عینی و واضح‌تر شود و رسیدن و دست یابی به آن آسان‌تر شود. فکر یعنی حرکت ذهنی از مجهول به سوی معلومات و مرتب کردن معلومات به گونه‌ای که منجر به کشف مجهول می‌شود.

در تعریف دیگری از فکر گفته اند: «الفکر تأمّلُ المعقول لتحصیل المجهولِ» فکر، عمیق شدن در معقول است برای رسیدن به مجهول. با توجه به این موارد می‌توان گفت که منظور حضرت (علیه السلام) از فکر، همان حرکت باطنی یا عمیق نگری و ژرف اندیشی است.

تلاش جهان برای پرورش دانش‌آموزانی محقق

گسترش علوم روان‌شناسی در جوامع پیشرفته دنیا، استعداد‌های نهان کودکان را به منظور رشد و پرورش افراد کارآمد برای جامعه فردا، امری لازم و ضروری می‌داند.

برای دستیابی به این موضوع، باید هرگونه فشار یا مانع را از سر راه کودک برداشته و همـه امکانات را برای به دست آوردن تجربیات سودمند او آماده کنیم. کودک به جست و جو در اطرافــــش پرداخته و هر چه بزرگتر می‌شود، دایره این جست و جو، وسیــــع‌تر شده و بینش او اکتسابی خواهد شد.

در چنیـــن فضای آموزشی‌ای، کودک، پژوهـــش را از ابتدا با کنش و واکنش‌های منــاسب آموخته و در آغاز ورود به فضای مدرسه نیز بیش از آنکه به حفظ مطالبـی غــــیر قـابل لمس، درک و فـــهم دست بزند، به عادت گذشته جست و جـــــو می‌کند و همــه چیــــــز را بی واسطه یاد می‌گیرد.

رشـــــــــد روزافزون علم و ازدیاد اطلاعــــات سبب شده تا هدفــــهای آموزش و پرورش، واقع‌بینانه‌تر شده و به ۳ زمینه خاص معطوف شود. به عقیــــــده‌ی متخصصان آموزش و پرورش، ازآنجا که نمی‌توان حجم روزافزون اطلاعات تازه را به کتاب‌های درسی وارد کرد، بهتر است معلمان در کلاس خود به دانش‌آموز چگونه یاد گرفتن، حــل مسأله و خلاقیت را بیاموزند تا دانش‌آموز خود به اندازه‌ی توان و امکانات و استعدادش یاد بگیرد و پیشــرفت کند و معلم نیز وظیفه راهنمایــی و هدایت و طبقه‌بندی اطلاعات و ارایه مناسب و به موقع آن را به عهده داشته باشد.

در بسیاری از مواقع، کودکان تشویق به همکاری و تبادل فکری با هم می‌شوند، تا در گــروه بر اثر بارش مغزی، به ابداع و خلق راه حل مسأله نایل شوند. «رابرت گانیه» در طبقه‌بندی خـــود از انواع یادگیـــری، بالاترین سطح یادگیری را «حل مسأله» می‌داند و معتقــــد است، آفرینندگی، نوعی ویژه از حل مسأله است و.

امـــــروز، انتقال اطلاعات و مهارت‌ها به کودکان، هدف تربیت نیست، بلکه وسیله‌ای بــــرای پرورش قوه‌ی تخیل و ابداع و ابتکار در فرد است. کنجکاوی، بستر مناسبی برای تفکر خلاق و روحیه‌ی پژوهشگری در کودک است. در این رابطه دکتر «علی‌اکبر شعاری‌نژاد» عقیــــده دارد: معلمی، خوب و موفق است که دانش‌آموزان را به کنجکاوی و پرسش برانگیزد...

در روش‌های پیشنهـــــادی پستا لوزی، ماریا مونته‌سوری و جان دیویی، ساعـــات یادگیری اکتشافی، توسط مــــربی با دقت برنامه‌ریزی و آماده می‌شود. اساساً استعــــداد‌های خلاق و روحیه‌ی پژوهشگری برای رشد مطلوب، به محیط‌های غنی فرهنگی نیاز مبرم دارد. دراین زمینه، یکی از روان‌شناسان به نام «تورانس» عقیده دارد، معلمان نباید راه‌حلــهای خود را به شاگــردان تحمیل کنند. آن‌ها باید الگویی برای «شیوه تفکر باز» برای دانش‌آموزان ایجاد کنند و علاقه‌مندی به آزمایش را در آنان تقویت نمایند. آنگاه معلــم می‌تواند شرایطی را به وجود بیاورد که خلاقیت پدیدار شود یعنی دانش‌آموزان را با اندیشــه‌های ناهماهنگ و آنچه متناقـــض است به واکنش وادار کند و به کودکان تکالیف بحث‌انگیـــز بدهد و آن‌ها را طوری تربیت کند که تحت تأثیر هیبت مخترعان و دانشمندان قرار نگیرند و اندیشه‌ها و افکار خـود را در کتابچه و یا فیش‌های مخصوص دنبال کنند تا به این شیوه بتوانند کنجکاوی، توانایی و هوش خود را جهت بدهند و حداکثر استعدادهایشان را آشکار کنند.

چنانچه امر حساس زمینه‌سازی رشـــد و هدایت تفکــــر خلاق و روحیه‌ی پژوهشـــگری، از سال‌های اولیه‌ی کودکی، فراهم نگردد، به نتایج مطلوب منجر نمی‌شود زیرا «تخیـل خلاق در دوران کودکی به سرعت رشد می‌یابد ودرنوجوانی به اوج خود می‌رسد».

ارسال نظر