به گزارش ایگاه خبری دانا بدون تردید فقر و نابرابریهای اقتصادی از زمره مهمترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژهای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش است. مشکلات فقر صرفاً منحصر به پیامدهای خود فقر نم یباشد، بلکه مشکلات این مساله اجتماعی زمانی شدت پیدا می کند که آن بسترساز انحرافات می گردد.
برای بررسی این مسئله با مسلم نادعلی زاده، پژوهشگر تاریخ تشیع و عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
مسلم نادعلی زاده در گفت و گو با خبرنگار مهر، با اشاره به رابطه فقر فرهنگی با فقر اقتصادی عنوان کرد: از دیدگاه اسلام آنچه موجب فقر فرهنگی میشود فقر اقتصادی است نه بالعکس. فقر فرهنگی عامل فقر اقتصادی نیست، بلکه فقر اقتصادی عامل فقر فرهنگی است، همانطور پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «مَن لا مَعاشَ لَهُ لا مَعادَ لَهُ»، «برای هر کس که معاشی نباشد، معادی نیز نمیباشد» بنابراین این فقر است که بی اعتقادی ایجاد میکند، فقر اقتصادی است که بی ایمانی را موجب میشود و نه بالعکس.
وی افزود: نباید تصور کنیم که علت مشکلات اقتصادی در جامعه است، بلکه علت فقر فرهنگی در جامعه مشکلات اقتصادی است، به عبارتی اگر جامعهای از نظر اقتصادی ضعیف باشد، قطعاً از نظر فرهنگی میشود، باید توجه کنیم که نباید جای علت و معلول عوض شود.
نادعلی زاده با اشاره به بیانی از حضرت رسول اکرم (ص)، تصریح کرد: حضرت رسول (ص) میفرمایند، «فَلَوْلا الْخُبْزُ ما صَلَّینا وَلا صُمْنا وَلا اَدَّینا فَرائِضَ رَبِّنا عَزَّ وَ جَلَّ» گر نان نبود، نه نماز میخواندیم و نه روزه میگرفتیم و نه واجبات پروردگار بزرگ خود را ادا میکردیم.»، یعنی آنچه بدن بدان وابستگی و نیاز دارد و عامل قوام بدن است، نان است و بدون نان و غذا، بدن ما توانایی انجام فرایض را ندارد، به عبارتی، مهمترین فرایض الهی هم وابسته هستند به حل مشکلات اقتصادی، بنابراین اگر به دنبال رفع فقر فرهنگی در جامعه هستیم و توقع داریم بی ایمانی و بی اعتقادیریشه کن شود، باید اول مشکلات اقتصادی را مرتفع کنیم.
این پژوهشگر تاریخ تشیع خاطرنشان کرد: نباید خودمان را فریب دهیم و جای صورت مسئله را تغییر دهیم، مسئله ما حل مشکلات اقتصادی است، برخیها فکر میکنند با عوض کردن صورت مسئله مشکل حل میشود.
مشکلات اقتصادی به بالارفتن آمار طلاق و فروپاشی خانوادهها منجر میشود
وی بیان کرد: در حالی که مشکلات اقتصادی موجب دهها مشکل در جامعه میشود، که یکی از آنها مشکلات فرهنگی است، اگر مشکلات اقتصادی وجود داشته باشد، مشکل ازدواج، مشکل طلاق و فروپاشی جامعه اتفاق میافتد، از نظر آموزشی جامعه تحلیل رفته و افت میکند، زمانی که خانوادهها نتوانند، فرزندانشان را در مدارس خوب برای تحصیل ثبت نام کنند، این باعث میشود که از نظر تحصیلی بچههای مستعد عقب بیفتند و فقط متمولین میتوانند فرزندانشان را برای تحصیل حمایت کنند، در دانشگاه هم همینطور است، در سایر فنون و حرف هم همینطور هست، یعنی اگر امکانات اقتصادی وجود نداشته باشد افراد نمیتوانند به خوبی و تحصیل کنند و مهارت کسب کنند. برای همین جامعه دچار فقر فرهنگی هم خواهد شد.
جایگاه و اهمیت رفع فقر اقتصادی در آیات و روایات
نادعلی زاده عنوان کرد: ما ابتدائاً باید مشکلات اقتصادی و فقر اقتصادی را حل کنیم، سپس مسائل و مشکلات فرهنگی را رفع و رجوع کنیم. برای اینکه به طور کامل در جریان آیات و روایات مرتبط با فقر قرار بگیریم، پیشنهاد میکنم، مجلدات سوم تا ششم مجموعه شریف الحیاة را که به تفصیل آیات و روایاتی در این خصوص گردآوری و دسته بندی نموده، مطالعه کنید و آنجاست که رهنمودهای دین مبین اسلام را در خصوص حل مشکلات اقتصادی را خواهیم یافت. آنجا که امام کاظم (ع) میفرمایند، «اگر عدالت بین مردم اجرا شود، مردم مستغنی میشوند» راه را برای ما روشن میکند که جامعهای که فقیراست و مستغنی نیست، جامعهای است که عدالت در آن اجرا نشده است.
جامعه عادل جامعه بدون فقر اقتصادی است
وی افزود: براساس این معیار میتوانیم به ارزیابی جوامع بپردازیم. جامعه عادل، جامعهای است منهای فقر. عدالت جنبههای مختلف و متعددی دارد، جنبههای فرهنگی، آموزشی، قضائی اجتماعی، اقتصادی، عدالت شاخههای مختلفی دارد و جامعهای که مشکلات اقتصادی آن حل نشده باشد، دچار انواع بی عدلتی میشود، بنابراین ما باید ابتدائا مشکلات اقتصادی را حل کنیم، اگر خانوادهها درگیر مسکن، خوراک و پوشاک و هزینههای درمانی و.. نباشند، میتوانند به راحتی تحصیل کنند، کتاب بخرند، مهارت کسب کنند، آموزش ببینند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) بیان کرد: اگر بخواهیم فقر فرهنگی در جامعه ریشه کن شود، مردم آن جامعه باید کتاب بخوانند، تحصیل کنند، باید مردم در آن جامعه امکان حضور در عرصههای فرهنگی را داشته باشند، پول بلیط سینما و تئاتر داشته باشند تا دچار فقر فرهنگی نشوند، اما همه این فعالیتها نیازمند وضعیت اقتصادی مطلوب است و شخصی میتواند در مدارس و دانشگاههای خوب تحصیل کنند و در رویدادهای فرهنگی شرکت کنند، یا سفر کند و تجربه اندوزی کند که از نظر اقتصادی تأمین باشد، بنابراین حل این مشکل باید اولویت جامعه و حکومت باشد تا همه مردم از رفاه نسبی برخوردار باشند. آن وقت است که میتوانیم کار فرهنگی و دینی را تبلیغ کنیم و انتظار داشته باشیم که مخاطبین و عموم مردم جامعه حرف ما را بشنوند. زمانی که شکمها گرسنه اند و در تأمین هزینههای واجب خود با مشکل مواجهند، گوشی برای شنیدن حرفهای فرهنگی ندارند، ما باید ابتدا مشکلات مان را حل کنیم و بعد مردم را دعوت کنیم به مطالعه، تحقیق، تأمل، پژوهش و دینداری و مسائلی از این دست.