جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اگرچه در ابتدا با نویدهای ناپایدار پیروزی برای صدام جنایتکار همراه بود، ولی این روند از سال ۶۱ روند معکوسی پیدا کرد. ارتش عراق پس از عملیات خیبر ۱۳۶۲ در یک روند صعودی، پذیرای شکست شد و سرانجام، در عملیات والفجر ۸ در عین ناباوری فاو را از دست داد. اما شکست نظامی در جبهه شلمچه طی عملیات کربلای ۵ با هیچ
یک از شکستهای عراق قابل مقایسه نیست، زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساسترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد.
قطعنامه ۵۹۸، هشتمین قطعنامهای بود که شورای امنیت سازمان ملل از ابتدای تجاوز علنی رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران، صادر کرده بود. همه قطعنامههای قبلی به علت جهت گیری ناعادلانه آنها از سوی ایران رد شده بود، اما در ابتدای صدور قطعنامه ۵۹۸ بعلت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود از سوی جمهوری اسلامی اعلام شد که ایران جای بحث و مذاکره در این قطعنامه میبیند و قطعنامه ۵۹۸ را نه رد کرد و نه قبول؛ ولی سرانجام در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۶۷ قطعنامه ۵۹۸ مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هرچند به معنای پذیرش آتشبس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
متن قطعنامه ۵۹۸
قطعنامه ۵۹۸ دارای یک مقدمه و ۱۰ بند است که در جلسه ۲۵۷۰ شورای امنیت به اتفاق آرا به تصویب رسید. بندهای قطعنامه بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور سازمان ملل متحد به شرح زیر است:
۱- شورا مطالبه میکند که به عنوان اولین قدم به سوی یک حل و فصل از طریق مذاکره، ایران و عراق به یک آتش بس فوری اقدام فوری اقدام کنند و تمام عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا متوقف کنند و همچنین تمام نیروها را بیدرنگ تا سر حداث شناخته شده بین المللی بازگردانند.
۲- از دبیر کل درخواست میشود که گروهی از ناظران سازمان ملل متحد را برای تائید، تحکیم، نظارت بر آتش بس و عقب نشینی به مرزها اعزام کند. به علاوه از دبیر کل درخواست میشود که ترتیبات ضروری را برای مشاوره با طرفین انجام دهد و گزارش آن را به شورای امنیت تسلیم کند.
۳- شورا اصرار دارد که پس از توقف مخاصمات فعال بلادرنگ اسرای جنگی را بر اساس کنوانسیون سوم ژنو در ۱۲ اوت ۱۹۴۹، آزاد کند و عودت داده شوند.
۴- از ایران و عراق دعوت میشود که با دبیر کل در خصوص به اجرا در آوردن این قطعنامه و در کوششهای میانجیگرانه برای کسب یک حل و فصل جامع، عادلانه، شرافتمندانه مورد قبول طرفین در مورد تمام موضوعات مهم، بر اساس اصول مندرج در منشور ملل متحد همکاری کنند.
۵- از تمامی دولتهای دیگر دعوت میشود که حداکثر خویشتنداری را به عمل آورند و از هر اقدامی که ممکن است به تصاعد و گسترش بیشتر مخاصمه منجر شود، احتراز جویند و بدین گونه به اجرا در آوردن قطعنامه حاضر را تسهیل کنند.
۶- از دبیر کل درخواست میشود که ضمن مشورت با ایران و عراق مساله تفویض کار تحقیق در باب مسئولیت مخاصمه به هیاتی بیطرف را بررسی کند و در حداقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد.
۷- عظمت خسارات وارده در خلال مخاصمه و نیاز به کوشش در جهت نوسازی، با امدادهای بینالمللی در خور زمانی که مخاصمه خاتمه پذیرد، تصدیق میشود و در همین خصوص از دبیر کل در خواست میشود که هیاتی از کارشناسان را برای پژوهش در باب مساله نوسازی تعیین کند و به شورای امنیت گزارش دهد.
۸- به علاوه از دبیر کل درخواست میشود که با مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، طرق افزایش امنیت و ثبات را مورد مدافه قرار دهد.
۹- از دبیر کل در خواست میشود که شورای امنیت را در مورد به اجرا در آوردن این قطعنامه، به طور مداوم مطلع کند.
۱۰- شورای امینت تصمیم دارد که برای در نظر گرفتن اقدامات بیشتر و تضمین اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلساتی تشکسل دهد.
گروهی هدف شورای امنیت را در صدور قطعنامه ۵۹۸ در موارد زیر خلاصه میکنند:
الف) اعاده حیثیت سازمان ملل متحد در درجه اول به عنوان نهاد حافظ صلح بینالمللی؛ زیرا شورای امنیت با صدور قطعنامههای بیحاصل عدم توانایی خود را در اذهان جهانی تقویت میکرد، لذا در وهله نخست به منظور نمایش قدرت و نشان دادن توانایی و صلاحیت خود در حل مناقشات بینالمللی، حاضر شد تسلیم خواست به حق جمهوری اسلامی ایران شود و امتیاز شناسایی آغازگر جنگ را به او بدهد.
ب) جلوگیری از سقوط صدام؛ حامیان صدام به خوبی دریافتند که ایران با تصمیمات تهاجمی خود در جنگ، ممکن است رژیم صدام را به سقوط بکشاند، لذا به این نتیجه رسیدند که ایجاد حرکت سیاسی تازه در منطقه ضروری است تا نقش عملیات رزمندگان ایران را در ایجاد تحولات سیاسی منطقه بیاثر کند.
ج) تقویت روحیه حامیان رژیم عراق به منظور جلب حمایت بیشتر آنها نسبت به صدام و تشدید روند کمکهای تسلیحاتی و سیاسی آنها و حفظ وجهه منطقهای جنگ ایران و عراق، سلب امکان دفاع مشروع از ایران.
شورای امنیت براساس بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ اصل دفاع مشروع را از جمهوری اسلامی ایران سلب کرد. زیرا بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، کشور مورد تجاوز حق دفاع مشروع را از خود دارد تا زمانی که شورای امنیت تدابیر لازم اجرائی را اتخاذ کند.
وزیر امور خارجه وقت، علی اکبر ولایتی در این مورد تصریح داشت: «که ما دلیلی نمیبینیم قطعنامهای را برای تحمیل عقاید، که ناعادلانه و غیرمنصفانه است، بپذیریم.» او صریحا گفت: «قطعنامه شورای امنیت مورد قبول ما نیست.»