بیتردید، زنان یکی از عناصر نقشآفرین در نهضت عاشورا بودند. به جرأت میتوان گفت اگر قیام امام حسین(ع)، پایداری و ماندگاری اسلام را امضا کرد؛ سهم بزرگی از آن مرهون فداکاری زنانی است که در تاریخ، مثل و مانندی ندارند. زنان عاشورایی با حضور خود و نقش جاودانهشان ثابت کردند تکلیف اجتماعی، خاص مردان نیست؛ بلکه آنان نیز بنا بر وظیفه شرعی که بر دوش دارند، باید به جریانهای اجتماعی توجه کنند و هر گاه مسئله حمایت از دین و اقامه حق به میان میآید، در صحنه حضور یابند. واقعه عاشورا اگر چه حقیقتاً تلخ و جانسوز است، اما در درون خود تابلوی زیبایی از آزادگی، شناخت انسانها و بزرگی مقام زن است؛ تابلویی که در آن میتوان زنان و مردان را دوشادوش یکدیگر در راه اعتلای حق مشاهده کرد؛ بهگونهای که مردان در صحنه نبرد جنگیدند و به شهادت رسیدند و زنان حتی در اسارت نیز پیام آنها را شهر به شهر به همگان ابلاغ کردند. نقشآفرینی زنان در حادثه عاشورا، الگویی برای زنان مسلمان است تا برای اعتلای کلمةالله و در راه احقاق حق، در اجتماع حضور فعال داشته باشند؛ چنانکه در دوران مبارزه با حکومت منحوس پهلوی و نیز در دوران دفاع مقدس، زنان با الگوگیری از حضرت زینب(س) و دیگر زنان عاشورایی، نقشهای مهمی را رقم زدند.
حضور زنان در واقعه عاشورا
زنان در نهضت عاشورا دارای جایگاه ویژهای هستند، تا آنجا که نقش و حضور فعالانه آنها در همه مراحل این نهضت به روشنی دیده میشود. در واقع آنان تبلور راستین ارزشها و آرمانهای مقدس اسلامی ـ انسانی بودند که علیرغم علاقه طبیعیشان به زندگی بیدغدغه در کنار همسر و فرزند، در آن برهه حساس تاریخی احساس مسئولیت کردند و سکوت و بیتفاوتی را روا ندانستند. آنان در تعارض دین و دنیا، دین را مقدم دانستند و برای ادای تکلیف شرعی خود، از تمام مظاهر دنیوی و علایق خویش گذشتند و نام خود را در تاریخ جاودانه کردند.[1]
زنان در واقعه عاشورا، گاهی در پس خیام و زمانی رزمندهای نستوه در عرصه میدان مبارزه بودند؛ گاهی رقیقالقلب و گاهی سرسخت و انعطافناپذیری که اعمال شگفتآور و شجاعتهای بینظیری را از خود به نمایش گذاشتند. اگر چه خداوند جهاد را بر زنان واجب نکرده است، اما هر گاه کشور اسلامی مورد هجوم دشمنان قرار گیرد یا اساس شریعت در معرض خطر واقع شود و نیروی مردان برای دفع خطر مهاجمین کافی نباشد؛ زنان باید وارد میدان شوند؛ چنانکه در حادثه عاشورا پای در عرصه میدان نهادند. در واقع تاریخ عاشورا بیانگر آن است که زن نیز میتواند برای رسیدن به والاترین مقام انسانی، همپای مردان و شهیدان اسلام گام بردارد و برای حفظ دین در میدان مبارزه نقشآفرینی کند. دکتر بنت الشاطی درباره حکمت همراهی زنان با کاروان امام حسین(ع) مینویسد:
زینب(س)، خواهر حسین(ع) با خطبهها و افشاگریهای خود، مزه و لذت پیروزی را از ابنزیاد و یزید گرفت و قطرههایی از زهر کشنده در جامهای آنان سرازیر کرد؛ یعنی با اقدامات زینب(س) شادی بنیامیه دیری نپایید و پیروزیشان دوامی نیافت و زمانی دراز نگذشت که نتیجه کار زینب(س) به شکست و نابودی امویان منتهی شد. هر رویداد سیاسی که پس از کربلا به وقوع پیوست از خروج مختار، انقلاب ابنزبیر، سقوط دولت اموی و قیام دولت عباسی و استواری و ریشهدار شدن مذهب شیعه، سبب همه اینها زینب(س) بود.[2]
نقشآفرینی زنان در حماسه عاشورا
- مشارکت در جهاد و شهادت
در نهضت امام حسین(ع) زنان همدوش مردان در جبهه مبارزه با دشمن حضور داشتند و همراه و همدل با نهضت امام(ع) بودند. همکاری و همراهی زنانی چون طوعه در کوفه با مسلم بن عقیل، همراهی همسران برخی از شهدای کربلا و مبارزه آنان مانند امخلف، همسر مسلم بن عوسجه، اموهب همسر عبدالله بن عمیر کلبی و رسیدن به فیض شهادت، تشویق رزمندگان به ادامه مبارزه، جهاد، شهادت و روحیهبخشی به آنان و نیز اعتراض و انتقاد برخی از همسران سپاه کوفه به جنایتهای شوهرانشان در سپاه بنیامیه مانند همسر خولی، از مصادیق حضور زنان در جبهه مبارزه، جهاد و شهادت است.[3]
ابناثیر درباره به شهادت رسیدن اموهب، همسر عبدالله بن عمیر کلبی مینویسد:
روز عاشورا وقتی عبدالله بن عمیر کلبی به میدان رفت، اموهب نیز چوبی به دست گرفت و به میدان شتافت؛ ولی امام حسین(ع) مانع او شد و فرمود: «زنان موظف به جهاد نیستند». پس از شهادت همسرش به بالین او رفت و صورتش را پاک کرد و گفت: «بهشت بر تو مبارک باد. از خدا درخواست میکنم که مرا همراه تو قرار دهد». در این هنگام رستم، غلام شمر با عمود بر سرش زد تا فرقش شکافته شد و به شهادت رسید.[4]
همچنین نقل است پس از شهادت مسلم بن عوسجه، پسرش خلف، آماده جنگ شد. امام(ع) از او خواست که به سرپرستی مادرش بپردازد، ولی مادرش او را به جنگ تشویق کرد و گفت: «جز به یاری پسر پیامبر، از تو راضی نخواهم شد». خلف پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید. دشمن پس از شهادت، سرش را از تن جدا کرد و به سوی مادرش پرتاب نمود. امخلف سر را برداشت، بوسید و گریست.[5]
در واقع قیام امام حسین(ع) محصول مشترک ایثار و فداکاری زنان و مردانی است که برای همه مسلمانان و آزاد زنان جهان الگو و اسوه هستند؛ چرا که مردانی که در قیام امام حسین(ع) حماسه آفریدند، هر یک دستپرورده و تربیت شده دامان زنان شجاع، با ایمان، فداکار و مؤمنی بودند که چنین فرزندانی به اسلام و جامعه اسلامی تحویل دادند. در دوران مبارزه امام خمینی; با حکومت پهلوی و نیز در دوران دفاع مقدس چه بسیار زنان و مادرانی که با الگوگیری از زنان عاشورایی، همواره با تشویق همسر و فرزندان خود، آنان را روانه میدان جهاد میکردند و خود در پشت جبههها به پشتیبانی و تدارکات مشغول بودند. برخی نیز پای در میدان جنگ مینهادند و با دست گرفتن اسلحه رو در روی، با دشمن به جنگ پرداختند.
مقام معظم رهبری مدظلهالعالی درباره موقعیتشناسی حضرت زینب(س) و همراهی و همدلی ایشان با امام حسین(ع) میفرماید:
در آن ساعتهای بحرانی که قویترین انسانها نمیتوانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسین بن علی(ع) هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جانها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید. زینب(س) به جایی رسید که فقط والاترین انسانهای تاریخ بشریت، یعنی پیامبران میتوانند به آنجا برسند.[6]
ای بتول علینما، زینب
دومین عصمت خدا، زینب
جامع افتخار آلالله
مرکز اقتدارها زینب
هر چه خوبی که آفریده خدا
همه حاصل بود تو را زینب
زنان ایران نیز با الگوگیری از حضرت زینب(س) و دیگر زنان حاضر در حادثه جانگداز کربلا، در صحنههای مختلفی از دفاع مقدس حضور داشتند؛ چنانکه زنان ذخیره سپاه خرمشهر در مسجد امام صادق(ع) در حالی که مسلح بودند، کار حفاظت از مهمات را به صورت پستهای نگهبانی دو ساعته بر عهده داشتند و گاهی نیز کار توزیع سلاح میان نیروهای داوطلب و مردمی توسط آنان صورت میگرفت. تمیز کردن سلاح رزمندگان، خشابگذاری، خالی کردن بار مهمات از کامیونها و ... نیز از دیگر فعالیتهای تدارکاتی زنان برای جبهههای جنگ بود. زنان در مسجد سیدالشهدا(ع) خرمشهر نیز به نگهبانی از مهمات میپرداختند. برخی دیگر از زنان نیز در شرایط حساس بمبارانهای هوایی دشمن، کامیونهای مهمات را از منطقه خطر و تیررس به محل امن منتقل میکردند.[7]
- آموزش صبر، مقاومت و روحیهبخشی
زنان عاشورایی و در رأس آنان اهلبیت امام حسین(ع) و بهویژه حضرت زینب(س) با رفتار و عملکرد خود، الگویی جامع و کامل در صبر و استقامت و روحیهبخشی در شرایط سخت و دشوار بودند. سید بن طاووس درباره توصیه امام حسین(ع) به خواهرش درباره صبر و حفظ آرامش مینویسد: «امام حسین(ع) به او فرمود: خواهرم! آرامش خود را حفظ کن و کاری مکن که دشمن زبان به طعن و ملامت ما بگشاید».[8]
در شرایط سخت و دشواری که دشمن رذالت و پستی را به اوج رساند و به خیمهها حمله کرد و پس از غارت، آنها را آتش زد، هنگام کتک زدن زنان و کودکان، تاخت و تاز با اسبها بر پیکرها و بهویژه پیکر مقدس امام حسین(ع) و مشاهده این تصاویر توسط زنان و کودکان، اسارت اهلبیت:، عبور کاروان اسرا از قتلگاه شهدا، رنج و سختی سفر اسارت، عبور از کوچه و بازار کوفه، حضور در مجلس ابنزیاد، سفر به شام و حضور در دربار یزید با غل و زنجیر، آنچه که امیدبخش زنان و کودکان ستمدیده و داغدار بود، توکل و اعتماد به خدا و صبر و مقاومت زنان با تأسی به حضرت زینب(س) و دیگر زنان اهلبیت: همچون حضرت امکلثوم(س) بود.
زنان عاشورایی به رهبری حضرت زینب(س) از عزیزترین و ارجمندترین سرمایههای عمر خود در راه عقیده و اندیشههای متعالی خویش گذشتند و با صبر و استقامت در راه رسیدن به هدف، از شهادت همسر، فرزندان و برادران خود نه تنها خمی به ابرو نیاوردند؛ بلکه در نهایت ادب و اخلاص حتی برای گرفتن پیکر شهدایشان از خیمه خارج نشدند و احساسات خود را مخفی کردند. صدا به شیون و گریه بلند نمیکردند تا مبادا امام حسین(ع) در مقابل آنها شرمنده شود. همین زنان هستند که الگویی برای دیگر زنان مسلمان در طول تاریخ شدند تا آنان نیز به تأسی از زنان عاشورایی، با روحیه استقامت و پایداری پای در میدان مبارزه با دشمن بنهند و هنگامی که فرزندی از دست میدهند، بیآنکه خم به ابرو بیاورند، به فرمان رهبر و مقتدای خویش سر میسپارند و دیگر فرزندان و حتی همسر خویش را راهی میدان نبرد میکنند.[9]
- پرستاری و مراقبت از کودکان
جمعآوری کودکان پراکنده در بیابان، آرام کردن کودکان، رسیدگی به بیماران و مداوای زخمیها، پرستاری از امام سجاد(ع)[10] که همزمان با واقعه عاشورا به تدبیر الهی بیمار و در خیمه بستری بود، مراقبت از جان ایشان در مقابل دشمن، حمایت از زنان در مقابل تعدیهای دیگران به آنان و کودکان، از دیگر نقشهایی بود که زنان عاشورایی با تأسی از حضرت زینب(س) هنرمندانه آن را ایفا کردند.
امام سجاد(ع) درباره پرستاری حضرت زینب(س) از کودکان و مراقبت از احوال آنان میفرماید:
إِنَّ عَمَّتِی زَیْنَبَ کَانَتْ تُؤَدِّیَ صلواتها مِنْ قِیَامٍ، الْفَرَائِضُ وَ النَّوَافِلِ عِنْدَ سَیْرِ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى الشَّامِ وَ فِی بَعْضِ الْمَنَازِلِ کَانَتْ تُصَلِّیَ مِنْ جُلُوسٍ. فَسَأَلْتُهَا عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ؟ فَقَالَتْ: أُصَلِّی مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَیَالٍ لِأَنَّهَا کَانَتْ تُقْسَمُ مَا یُصِیبُهَا مِنَ الطَّعَامَ عَلَى الْأَطْفَالِ لِأَنَّ الْقَوْمَ کَانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِیفاً وَاحِداً مِنَ الْخُبْزِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ؛[11] عمهام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مىنمود و در بعضى منازل نشسته نماز میگزارد. از او علت را پرسیدم. فرمود: به خاطر شدت گرسنگی و ضعف در سه شبانهروز نماز را نشسته میخوانم؛ زیرا طعام خود را بین اطفال تقسیم میکرد؛ چون مقدار غذایی که دشمنان میدادند یک قرص نان برای هر نفر در طول شبانهروز بود.
در جامعه اسلامی به تأسی از حضرت زینب(س) است که زنان بسیاری در شرایط دشوار جامعه، به یاری و همدلی با یکدیگر میشتابند و بهویژه در شرایطی که بیماری همهگیر جامعه را فرا میگیرد، بر بالین بیماران حاضر میشوند و از آنان مراقبت میکنند. روزهای مبارزه با دولت منحوس پهلوی و روزهای دفاع مقدس، مشحون از حضور زنانی است که چه در بیمارستانهای درون شهر و چه در بیمارستانهای صحرایی و در خط مقدم جبهه، به امداد زخمیها و بیماران میشتافتند.
مرحومه دکتر «مریم بهروزی»، یکی از شاخصترین بانوان نقشآفرین در جریان انقلاب اسلامی و یکی از اعضای فعال شاخه نظامی بود که تبحر خاصی در تیراندازی داشت. او در سال ۱۳۵۰ ضمن مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی، برای خانمها جلسات دینی و مذهبی خانگی برگزار میکرد. در سال ۱۳۵۴ و در جریان سخنرانیهای مذهبی ـ سیاسی، ممنوعالمنبر شد و تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. در سال ۱۳۵۷ با دستور صریح امام خمینی(ره)، در مسجد قبا به سخنرانی درباره حکومت اسلامی و حقوق زن پرداخت و بعد از این سخنرانی، بار دیگر دستگیر و روانه زندان شد. آزادی موقت او پس از یک ماه تحمل زندان، با بهمن ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی تقارن پیدا کرد. او پس از تثبیت جمهوری اسلامی، از جمله مبلغان عقیدتی ـ سیاسی و چهرههای سرشناس ایران در مجامع بینالمللی بود. وی در سال 1390 از دنیا رفت و در کنار فرزند شهیدش، مهدی حاجیعباسی به خاک سپرده شد. [12]
- پاسداری از ارزشهای دینی
زنان قهرمان عاشورایی، با شجاعتی مثالزدنی به حفظ ارزشها و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهای آلوده اهتمام داشتند. اگر چه آنان اسیر بودند و لباسها و خیمههایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوبی در معرض دید تماشاچیان قرار داشتند، اما فریاد اعتراض سر میدادند و بر حفظ عفاف تأکید میکردند؛ چنانکه امکلثوم هنگام عبور اسرا از کوچه و بازار شهر کوفه، فریاد زد: «یَا أَهلَ الكُوفة، أَما تَستَحیونَ مِنَ اللهِ و رَسُولِهِ أَن تَنظُروا إِلَی حَرمِ النَبی؛[13] ای مردم كوفه! از خدا و فرستاده او شرم نمیكنید كه به خانواده پیامبر چشم دوختهاید».
حضرت زینب(س) نیز در اعتراض به اینکه زنان و کنیزان یزید در سراپرده و به دور از چشم انظار هستند و زنان عاشورایی و اهلبیت: در معرض دید همگان هستند، در خطبه خود در کاخ یزید فرمود:
اَمِن العَدلِ يا ابنَ الطُلقاءِ! تَخْديرُكَ حرائِرَكَ وَاِمائَكَ وَسَوقُكَ بَناتَ رَسُولِ اللهِ سَبايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتورَهُنَّ وَاَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُوبِهِنَّ الأَعْداءُ مِنْ بَلَد اِلي بَلَد وَيَسْتَشْرِفُهُنَّ اَهْلُ الْمناهِلِ وَالمَناقِلِ وَيَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَالْبَعيدُ وَالدَنيُّ وَالشَّريفُ، لَيْسَ مَعَهُنَّ مِن رِجالِهِنَّ وَليٌّ وَلامِنْ حُماتِهِنَّ حَمِيٌّ؛[14] ای پسر آزادشدگان! آيا اين قانون عدل و انصاف است كه زنان و كنيزان خود را پشتپرده جای دهی، ولی دختران رسولخدا(ص) را به صورت اسيران بدين سوی و آن سوی كشانی؟ پرده حجاب ايشان را بدری و سر و رویشان را بگشايی و دشمنان، ايشان را از شهری به شهری ببرند و افراد بيگانه و فرومايه چهره آنها را بنگرند؟ نه مردی برای سرپرستی آنها به جای گذاردهای و نه حمايتكنندهای دارند.
- مدیریت
سرپرستی کاروان اسرا در آن شرایط دشوار و سخت توسط حضرت زنیب(س)، درس «مدیریت در شرایط بحران» را به همگان میآموزد. بانوی بزرگ کربلا با مدیریت و رهبری بازماندگان کربلا در راستای اهداف نهضت و با هر اقدام خنثیکننده عاشورا از سوی دشمن، مقابله کرد و نقشههای دشمنان را نقش بر آب نمود. ایشان با فصاحت و بلاغتی ستودنی، در رویارویی با یزید، شجاعت حیدریاش را به نمایش گذاشت و به یزید که از پیروزی ظاهریاش شادمان بود، فرمود:
اَظنَنتَ يا يَزيدُ ! حَيْثُ اَخَذْتَ عَلَيْنا اَقْطارَ الاَرْضِ وَ آفاقَ السَّماءِ فَاَصْبَحْنا نُساقُ كَما تُساقُ الاُساري اَنَّ بِنا عَلَي اللهِ هَواناً وَبِكَ عَلَيهِ كَرامَةً؟ وَ اَنَّ ذلِكَ لِعَظَمِ خَطَرِكَ عِنْدَه؟ فَشَمَخْتَ بِاَنْفِكَ وَ نَظَرْتَ في عِطْفِكَ جذلانَ مَسْرُوراً حيثُ رَأَيْتَ الدُّنيا لَكَ مُسْتَوثَقةً وَ الاُمُورَ مُتَّسقةً وَ حينَ صَفالكَ مُلكُنا و سُلْطانُنا فَمَهْلا مَهْلا اَنْسِيْتَ قَولَ اللهِ عَزِّوَجَلَّ: «وَلاَيَحسبنَّ الّذينَ كَفَرُوا اَنّما نُمْلي لَهُم خَيْرٌ لاَنْفُسِهِم اِنِّما نُمْلِي لَهُمْ لَيَزْدادُوا اِثْماً وَلَهُمْ عَذاَبٌ مُهينٌ»؛[15] ای يزيد! آيا میپنداری كه اينك فضای آسمان و زمين را بر ما تنگ كردهای و ما را همانند اسيران به هر شهر و ديار سوق داده و كشاندهای، ما نزد خدا خوار و زبون هستيم و تو در پيشگاه خدا گرامی و عزيز هستی و چيرگیات بر ما به خاطر مقامت در پيش خداست؟ و به همين جهت باد به دماغ انداختهای و با غرور و نخوت به اطراف خود مینگری و از اينكه میبينی دنيا بر وفق مراد و كام توست و كارها به دلخواه تو رو به راه و ملك و پادشاهی بر تو صاف و هموار شده است، مسرور وشادمانی؟! اندكی آهستهتر و آرامتر! مگر فراموش كردهای كه خدای عزوجل میفرمايد: و البته نبايد كسانى كه كافر شدهاند، تصور كنند اينكه به ايشان مهلت مىدهيم براى آنان نيكوست؛ ما فقط به ايشان مهلت مىدهيم تا بر گناه [خود] بيفزايند و [آنگاه] عذابى خفتآور خواهند داشت».
مادران شهدا و همسران شهید ما به تأسی از حضرت زینب(س) میتوانند با بیان و قلم خود، تاریخ مقاومت مردان و زنان این سرزمین را در برابر رژیم طاغوت و مبارزات شجاعانه آنها در هشت سال دفاع مقدس برای نسل امروزی تبیین و این میراث بزرگ ایثار و شهادت را به جوانان منتقل کنند.
کربلا شهری است ای دل، شهريارش زينب است
اعتبارش از حسين و اقتدارش زينب است
نام زينب با حسين حک گشته در ايوان دل
دل که شد بيتالحسين، نقش و نگارش زينب است
نتیجهگیری
حضور مسئولانه زنان در قیام امام حسین(ع) و همدلی و همراهی آنان با نهضت حسینی، گویای آن است که زن میتواند برای رسیدن به والاترین مقام انسانی، همپای مردان و شهیدان اسلام گام بردارد و برای تجدید حیات اسلام، مجاهدتی ثمربخش و چشمگیر داشته باشد. این زنان که همانند دیگر زنان دارای عاطفه و احساس بودند، علیرغم علاقه به زندگی بیدغدغه و بدون اضطراب، با تشویق همسر و فرزندان برای یاری فرزند رسولخدا(ص)، خود نیز همراه و همپای آنان در مسیر اعتلای حق و جامعه اسلامی کوشیدند تا در تعارض دین و دنیا، دین را مقدم بدارند و در پی ادای تکلیف شرعی خویش با گذشتن از خود و تمایلات نفسانی حلال، نام خویش را در تاریخ جاودانه کنند.
[1]. ر.ک: محمدصادق مزینانی، نقش زنان در حادثه عاشورا، ص 20 ـ 18.
[2]. باقر شریف القرشی، حیاة الامام الحسین(ع)، ج 2، ص 299.
[3]. زهرا یزدانپناه، زنان عاشورایی، ص 66 و 67.
[4]. عزالدین علی بن محمد ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 5، ص 179.
[5]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 98، ص 142.
[6]. بیانات در دیدار با جمعی از پرستاران، 22/08/1370.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2511
[7]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، «مروری بر نقشآفرینی زنان در دوران دفاع مقدس»، 03/07/1398، کد خبر: 5206.
https://www.irdc.ir/fa/news/5206
[8]. علی بن موسی ابنطاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 127.
[9]. خبرگزاری تسنیم، «با دستان خودم پنج شهیدم را به خاک سپردم»، 19/07/1393، کد خبر: 521217.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/521217/16/07/1393
[10]. عزالدین علی بن محمد ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج 5، ص 193.
[11]. عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال، ج 11، ص 954.
[12]. همشهری آنلاین، «زنان مبارز در خیابان انقلاب»، 21/11/1400، کد خبر: 654517.
[13]. سید عبدالرزاق مقرم الموسوی، مقتل الحسین7، ص 400.
[14]. میرزا حبیبالله هاشمی خویی، منهاج البراعه فی شرح نهجالبلاغه، ج 18، ص 287.
[15]. همان، ص 286.