در دورهای زندگی میکنیم که نوشتن همهچیز است و از اینرو بهتر است نویسندگان طوری قلم فرسایی کنند که کلماتشان بهترین تأثیر را روی مخاطبان خود میگذارد.
کسی که از نوشتن لذت میبرد یا استعداد ذاتی برای نوشتن دارد و همه از نوشتههای دقیق و زیبایش تعریف میکنند، یک نویسنده است، به این خاطر که یکچهارم از زمان خود را صرف نوشتن میکند.
«پری آخته» از جمله نویسندگانی است که به گفته خود در طول سال بیشترین انرژی و زمانش را صرف نوشتن میکند. وی در سال ۱۳۵۲ و در محله «اکبریه» اردبیل به دنیا آمده است و از کودکی در کنار برادر خود که شاعر، ادیب و استاد دانشگاه بود، تحت تعلیم قرار گرفته و از همان دوران وارد دنیای نوشتن شده است.
یکی از آثار برجسته این نویسنده کتاب «موسیقی سکوت» است که به مناسبت انتشار این کتاب خبرنگار مهر مصاحبهای با این نویسنده داشته است که در ادامه میخوانید.
*کتاب «موسیقی سکوت» به مخاطبان خود چه میخواهد بگوید؟
«موسیقی سکوت» خاطرات همسر شهید مدافع حرم، هاشم دهقانینیا از جمله آثاری است که اخیراً با حضور مسئولان فرهنگی استان در اردبیل رونمایی شد.
این کتاب روایت و ناگفتههای همسر شهید مدافع حرم هاشم دهقانی نیا است که به قلم بنده نگاشته شده و توسط انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است.
نام این کتاب در ابتدا «چه زود شاعرم کردی» بود و خواننده این کتاب وقتی این کتاب را میخواند متوجه موسیقی و ریتمش میشود. در واقع این کتاب رمان خاطره عاشقانهای است که یک عشق شرقی را به دور از نوستالژیک به تصویر میکشد. من به عنوان نویسنده در این کتاب سعی کردهام به مخاطب بگویم که کسانی که در راه مردم و وطن شهید شدهاند، مانند دیگر مردم آنها نیز عاشق میشدند و داستانهای عاشقانه زیادی داشتند.
کسانی که رفتند و شهید شدند بیسواد یا کمسواد نبودند. شهید دهقانینیا تحصیل کرده و ورزشکار بود و طبق روایت همسر این شهید بزرگوار با تمام وجود همسرش را دوست داشت و در آخرین دیدار به همسرش میگوید: «نسیم، من اگر نروم، جواب حضرت زینب (س) را چه خواهی داد؟»
*از سختیهایی که در راه نوشتن کتاب «موسیقی سکوت» برایتان پیش آمد بگویید؟
زمان زیادی را صرف نوشتن این کتاب کردم زیرا مرور خاطرات شهید برای همسرش بسیار دردناک بود و به سختی و با گذشت زمان ایشان سعی کردند گذشته را به خاطر آورده و با من همکاری کنند.
*دلیل استقبال مردم از کتابهایی با موضوع تاریخ شفاهی دفاع مقدس چیست؟
تعدادی از مجموعهها با استقبال بی نظیری مواجه میشوند و این بستگی به تبحر راوی و مؤلف دارد که به اثر جان میبخشد. مؤلف باید با راوی دوست و صمیمی باشد تا بتواند به زوایای پنهان روح راوی نفوذ کند و زندگیاش را مانند فیلم تماشا کرده و همزادپنداری کند و این هنر نویسنده است که تمام آنها را به اثری ماندگار تبدیل میکند.
زمانی که بدون شعار بتواند بنویسد و واقعیتهای موجود را به بهترین شکل نشان دهد و از مستقیم گویی و کلی گویی بپرهیزد، آن زمان اثر از استقبال خوبی برخوردار خواهد بود. من اگر فقط شعارگونه از مناطق جنگی بنویسم و توصیفش کنم، آن کتاب را کسی هرگز ورق نخواهد زد.
در کتاب «موسیقی سکوت» سعی کردهایم زوایای پنهان زندگی شهید را به خوبی نشان دهیم حتی زمانی که به شهادت میرسد همسرش از فرسنگها دور این را حس میکند و بیقرار میشود و ما آن حس را سعی کرده ایم این موضوع را به مخاطب به خوبی انتقال دهیم.
*چه شد که نویسندگی در حوزه دفاع مقدس را انتخاب کردید؟
من همواره سعی کردهام از حق و حقیقت بنویسم از پشت درهای بسته نوشتم و از کلیشه و شعار همیشه دوری کردهام و اگر از همسران جانبازان نوشتم، اگر از همسران و مادرانی که همچنان چشم به راه ماندهاند نوشتم، صرفاً برای این بود که کسی آنها را به خوبی و تمام و کمال ننوشته و واقعیتها را به خوبی به مخاطب نشان نداده بود.
در مجموعه شعرهایتان نیز سعی کردهاید از کلیشه و حاشیه پردازی دوری کنید؟
بله همینطور است. مجموعه شعر دیگری شروع کردم از زبان بانوان دفاع مقدس که خمپاره و بمب جایی در خطوط این اشعار ندارد و در عین حال یک جنگ پنهانی در بطن آن وجود دارد که نام این مجموعه شعر «مریمهای سرزمین من» است. همچنین این افتخار را داشتهام که اولین مجموعه عاشقانههای دفاع مقدس با عنوان «منیم آدیم آلما» را به زبان ترکی بنویسم.
*چگونه این قدرت را داشتید که جنگ را در آثار خود با جزئیات توصیف کنید؟
من با اینکه یک زن هستم اما جنگ را به خوبی لمس کرده و دیدهام. برای لمس آن نیاز به رفتن به صحنه جنگ نیست. من از کودکی با جنگ آشنا بودم. برادر کوچکم افسر نیروی زمینی بود و در جنگ سومار در جنوب در خط مقدم بود. هر بار که میرفت و برمیگشت از رویدادهای جبهه و جنگ تعریف میکرد حتی زمانی که شیمیایی شده بود را نیز به صورت طنز برای ما نقل میکرد.
*چطور شد وارد پایگاههای بسیج شدید؟
مادر همسرم آرزو داشت من در پایگاهها ثبت نام کنم و فعالیت داشته باشم از این رو بسیار تلاش کردم تا آرزوی مادر همسرم را برآورده کنم. تا اینکه توانستم مربی اخلاق و احکام اسلامی، مفسر قرآن و مسئول پایگاه شوم. از همان زمان میدیدم خانوادههای شهید به پایگاه مراجعه میکنند و خاطرات شأن را بازگو میکنند و من نیز از همان زمان خاطره نویسی را با علاقه شروع کردم.
*کتابی در حال نوشتن دارید؟
کتاب «شهسوار برنا» از انتشارات خط مقدم، زندگینامه اولین شهید عشایر دشت مغان شهید «میر لطف الله موسوی» است که در حال انتشار است. این کتاب را نیز به سختی توانستم بنویسم زیرا به مدت ۶ ماه از روستایی به روستای دیگر رفته و خاطرات این شهید را جمعآوری کردهام.
مجموعه داستانهای دیگری نیز دارم که با موضوع آزاد بوده که آماده چاپ هستند. همچنین به تعداد ۸ جلد دایرهالمعارف جنگ را جمع آوری کردم و امیدوارم بتوانیم به زودی به سرانجام برسانیم. واقعیت این است که نویسندگان شهر ما بعد از گذشت سالها اکنون متوجه شدند که خاطره نویسی چیست.
بنده به عنوان اولین بانوی خاطره نگار شمالغرب کشور، زمانی که وارد این کار شدم خانوادههای شهید چون آشنایی با خاطره نویسی نداشتند، علاقه و رغبتی نیز نشان نمیدادند و متأسفانه برای بانوان خاطره نگار مشکلات زیادی در این حوزه بوده و همچنان هست.
*در حال حاضر بزرگترین دغدغه نویسنده دفاع مقدس چیست؟
باید و نبایدهای زیادی وجود دارد از جمله اینکه باید خانوادهها شرایط تحقیقات و مصاحبهها را قبول کرده و همکاری کنند. مکان امن باید تهیه و زمان را مدیریت کنیم تا بتوانیم زمانی را که از خانواده دور میشویم و زمانی که مینویسیم و به تدوین و دیگر کارها رسیدگی میکنیم بتوانیم تقسیم بندی کنیم. دغدغههای زیادی دارد که همه را به جان میخریم.
در فصلهای گرم سال سعی میکنم مصاحبهها را انجام دهم و رفته رفته در فصلهای سرد سال با برنامهریزی نوشتن را شروع کنم و من فکر میکنم سایر همکاران نویسنده نیز به نوبه خود دغدغههایی دارند اما یک دغدغه مشترک بین همه ما هست و آن اجرت کم هنر نویسندگی بوده که باید متولیان و دستگاههای ذی ربط عنایت و التفات لازم را داشته باشند.