اغلب ما، زمانی که کلمه "وسواس" را میشنویم، به یک فرد فکر میکنیم که همواره در تمیز کردن محیط اطرافش مشغول است و به تمیزی و کثیفی حساسیت دارد. یا حتی شخصی به ذهنمان میآید که افکار وسواسآمیزی دارد.
اما آیا تا به حال با نام بیماری وسواس احتکار آشنا شدید؟ فردی را تصور کنید که نمیخواهد چیزی را دور بریزد؛ چیزهایی مانند بطریهای خالی دارو، صورتحسابهای بانکی 20 ساله، مجلات، کاغذ، لباسهای 30 ساله.
بیماری وسواس احتکار، که در برخی موارد به آن اختلال انباشت انگاری و اختلال ذخیره سازی هم گفته میشود، یک حالت اضطرابی است که باعث میشود فرد به شدت وابسته به نگهداری و احتکار اشیا شود، حتی اگر این اشیا هیچ ارزش واقعی نداشته باشند. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً مشکلی در دور انداختن و جدا شدن از اموالشان دارند، بدون اهمیتی که این اموال چه ارزشی دارند. آنها اغلب اموال را به حدی انباشت میکنند که محیط زندگی شان به شدت شلوغ میشود و این رفتار میتواند منجر به تداخل در زندگی روزمره، شامل کار و روابط با دیگران، شود.
علائم بیماری وسواس احتکار شامل مشکل دائمی در دور انداختن و جدا شدن از اموال، به غیر از ارزش واقعی آنها، پریشانی عاطفی ناشی از جدایی از داراییها و انباشت اموال به حدی که محیط زندگی فرد را به طور مضاعف شلوغ میکند.
این بیماری ممکن است از سنین نوجوانی شروع شود و علائم رفتارهای احتکاری را میتوان در این دوره و گاهی حتی در سنین ۶ یا ۷ سالگی مشاهده کرد. کودکانی که به این اختلال مبتلا هستند، به راحتی در فضای خانه زندگی میکنند و تمایل به جمع آوری و نگهداری اشیا را از سنین نوجوانی نشان میدهند و این رفتار با افزایش سن به شدت تشدید میشود.
تفاوت بین احتکار و آشفتگی در این است که در بیماری وسواس احتکار، افراد به شدت وابسته به اشیا خود هستند و هنگامی که مجبور به جدا شدن از این اشیا میشوند، اضطراب، خشم و ناراحتی را تجربه میکنند. اما در آشفتگی، فرد به طور بیدلیل اشیا را جمع میکند و بینظمی در امور خود نشان میدهد، اما دلبستگی عاطفی به این اشیا ندارد.
افرادی که احتکار میکنند، به طور زیادی به اشیا خود وابسته هستند زیرا این اشیا برایشان ارزش عاطفی بالایی برایشان دارند. آنها ممکن است برای احساس امنیت، کنترل بر روی محیط زندگی خود، یا احساس ارتباط و ارزش با اشیا، به این رفتارها روی آورده باشند.
درمان وسواس احتکار
درمان وسواس احتکار شامل یک ترکیب از درمان های روانشناختی و درمان های دارویی است. درمان های روانشناختی می توانند شامل درمان های شناختی رفتاری (CBT) و تراپی ارتباطی مبتنی بر موضوع (ACT) باشند. این درمان ها به افراد کمک می کنند تا الگوهای رفتاری نامناسب خود را شناسایی و تغییر دهند، استراتژی های مدیریت استرس و اضطراب را یاد بگیرند و به تدریج از احتکار خود دست بکشند.
درمان های دارویی می توانند شامل داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی باشند که به کنترل علائم اضطرابی مرتبط با وسواس احتکار کمک می کنند. البته داروها تنها برای کنترل علائم استفاده می شوند و درمان اصلی این بیماری همچنان درمان های روانشناختی است.
در کل، برای مدیریت وسواس احتکار، ترکیبی از درمان های روانشناختی و درمان های دارویی می تواند موثر باشد. مشاوره با یک روانشناس یا روانپزشک متخصص در این زمینه می تواند راهنمایی و پشتیبانی لازم را به افراد مبتلا به وسواس احتکار ارائه کند.
آیا بیماری اختلال وسواس احتکار ارتباطی با اختلال وسواس اجباری دارد؟
ابتدا باید توضیح داد که اختلال وسواس اجباری یا OCD چیست؟ این اختلال شامل افکار ناراحت کننده و وسواسهای تکراری و اجباری در قالب اعمال جسمی یا ذهنی است. با دقت بیشتر، میتوان فهمید که اختلال وسواس احتکار نیز نوعی اجبار است. تخمین زده میشود که حدود یک چهارم افراد مبتلا به OCD همچنین به بیماری وسواس احتکار نیز مبتلا هستند.
بیماری وسواس احتکار با چه اختلالهایی مرتبط است؟
مواردی که اغلب با احتکار مرتبط هستند شامل اختلال شخصیت وسواسی-اجباری (OCPD)، اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، اختلال کمبود توجه/بیشفعالی (ADHD) و افسردگی میشوند.
آیا میتوان احتکارکننده را شخصی خودخواه یا نارسیستیک دانست؟
شخصی که از این اختلال رنج میبرد، به ویژگیهایی مانند اهمیت بیش از حد دادن به اشیاء و مواد مورد احتکار مشخص میشود؛ اشیا که به خودشان تعلق دارند. میتوان گفت که این اشیا نمادی از هویت و شخصیت شخص هستند. بنابراین میتوان با کمی اغماض، این افراد ممکن است نشانههایی از خودخواهی یا نارسیستی در خود بروز دهند. برای افراد خودخواه و دارای وسواس احتکار، اشیا به همان اندازه اهمیت و ارزشی که برای خودشان دارند، رفتار درست دارند، به اصطلاح، همان ارزشی که به خودشان میدهند!