به گزارش پایگاه خبری دانا، امروز ۲۴ فروردین برابر با 12 آوریل تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویداد ها:
۱۸۹۶ - ایرانیان و اسب سواری
هانس آدولف ادوارد Hans Adolf Eduard Driesch جانورشناس، فیلسوف و پژوهشگر آلمانی ۱۳ اپریل ۱۸۹۶ با انتشار رساله ای درباره اسب و تکامل آن نظرداد که ایرانیان نخستین مردمی بوده اند که اسب (اسپ) را به کار سواری گرفتند و در جنگ بکار بردند. از تحقیقات هانس ادوارد که در دانشگاههای آلمان و چین نیز تدریس می کرد و چند تالیف درباره حیات و تولید نسل دارد چنین برمی آید که هر سه طایفه ایرانی (آرین های جنوبی) از هشتصد سال پیش از میلاد قادر به جنگ سواره بودند. قبلا گمان می رفت که اسب، نخست در غرب سیبری اهلی شده بود زیراکه در اکتشافات باستانشناسی مناطق غربی سیبری، گورهای قدیمی به دست آمده بود که مردگان را با اسبهایشان دفن کرده بودند. این کشف سبب شده بود که تصور شود که آنان، نخستین اسب سواران جهان بودند.
به نوشته مورخان تاریخ قرون قدیم، علاقه ایرانیان باستان به اسب به حدّی بود که از این حیوان استفاده بارکشی نمی کردند و قاطر را که از نطفه خر و اسب است برای بارکشی مخصوصا در کوهستان بکار می بردند و به احتمال زیاد روش تولید قاطر نیز از ایرانیان است. هانس ادوارد این احتمال را تایید کرده است. وی درباره امبریولوژی Embryology وسیعا تحقیق کرده و یک قرن پیش انجام کلونینگCloning را پیش بینی کرده بود.
علاقه به اسب در میان ایرانیان عهد باستان بقدری زیاد بود که برحسب چگونگی و شکل اسبشان برای خود لقب ساخته بودند مثلا گشتاسپ، لهراسپ و ... که پسوند «اسپ» دارند. به دلیل نبودن حرف «پ» در زبان عربی، تلفظ اسپ و نوشتن آن در ایران به تدریج به «اسب» تبدیل شده است.
انتشار نتیجه بررسی باشگاه جهانی سوارکاران در سپتامبر ۱۹۵۶، ایران معاصررا کشور ردیف چهل و سوم در توجه به سوارکاری نشان داده بود! که دولت وقت برای جبران آن [بی توجهی] دست به چند تلاش ناموفق زد.
۱۳۰۰ - ماجرای خونین دستگیری صارم الدوله
۲۳ و ۲۴ فروردین ۱۳۰۰ در کرمانشاه میان نیروی ژاندارم که مامور اجرای دستورهای تهران بود و قوای محلی زدو خورد شدید درجریان بود که ضمن آن شماری کشته شدند. زد وخورد هنگامی آغاز شد که ژاندارمها در صدد دستگیری صارم الدوله والی (استاندار) کرمانشاه برآمده بودند. سید ضیاء نخست وزیر وقت از نیروی ژاندارم خواسته بود که صارم الدوله را دستگیر و به تهران بیاورد. طبق گزارشهای رسمی، جمع مقتولان دو طرف از ۱۵ تن متجاوز بود و شمار مجروحین افزون بر یکصد تن بود.
۱۳۰۵ - روزی که ایران دارای قانون دادرسی و کیفرعمومی به سبک فرانسه شد
نخستین قانون کیفر عمومی و آئین دادرسی کیفری ایران که بیش از ۵ دهه رعایت شد از ۲۴ فروردین ۱۳۰۵ (۱۳ اپریل ۱۹۲۶) به اجرا درآمد. این قانون ترجمه قانون آئین دادرسی سال ۱۸۰۴ فرانسه بود که هنوز هم در ممالک فرانسوی زبان ازجمله بلژیک اجرا می شود. قانون دادرسی کیفری فرانسه نیز در اپریل ۱۸۰۴به امضای ناپلئون بناپارت رهبر وقت آن کشور رسیده بود و از ۱۳ اپریل لازم الاجرا شده بود که ایران درست ۱۲۲ سال بعد آن را اقتباس کرد. طبق این روش، برخلاف طریقه انگلیسی که دادگاههای کیفری باید با حضور هیات منصفه تشکیل جلسه دهند و تشخیص مجرم و یا بی گناه بودن او، با این هیات مرکب از مردم معمولی است، اتخاذ هرگونه تصمیم به قاضی سپرده شده است و احکام دادگاههای بدوی، استیناف و پژوهش پذیر هستند. در نظام فرانسوی، بازپرس و دادیار با توجه به اسناد به دست آمده، قرار مجرمیت و کیفرخواست صادرمی کنند و معامله ای با متهم صورت نمی گیرد تا در برابر قول به تخفیف مجازات، اعتراف کند (و گاهی اعتراف خلاف حقیقت) و به این عمل که در نظام دادرسی انگلوساکسون (و ازجمله در آمریکا) مرسوم و سالها مورد انتقاد است «Plea Bargain پلی بارگین» می گویند.
طبق روش فرانسوی، جرائم از سه درجه اند: خلاف، جنحه و جنایت که پرونده های جنایات در دادگاه جنایی رسیدگی می شود که دارای سه قاضی است و حکم بر پایه رای اکثریت داده می شود و همه دادگاهها جز محاکم اطفال بزهکار و جرائم خانوادگی و ناموسی به صورت علنی تشکیل جلسه می دهند. در این روش، دستگاه قضایی شامل دادسرا و دادگاه است و قضات دادسرا که قاضی تحقیق هستند و زیر نظر دادستان (مدعی العموم) عمل می کنند «قاضی ایستاده (قابل تغییر ـ غیردائمی)» خوانده می شوند، حال آن که قضات دادگاهها «نشسته» عنوان دارند و قابل تغییر نیستند مگر پس از ارتکاب تخلف و یا به رضایت خودشان. در سیستم انگوساکسون نیز سمت قاضی دادگاه (قاضی نشسته) مادام العمر است. قضات ایستاده دو گروهند؛ یک گروه عبارتند از بازپرس ها و کارشان تحقیق تا صدور قرار مجرمیت و یا منع تعقیب است و گروه دیگر «دادیاران» که کارشان صدور کیفرخواست برپایه قرار مجرمیت گروه اول است که پس از آن پرونده از طریق دادستان به دادگاه فرستاده می شود و صادر کننده کیفرخواست و یا نماینده او باید در جلسات دادگاه از کیفرخواست (مجرمیت متهم) دفاع کند. در هر دو سیستم، اختیارات قاضی دادگاه در تعلیق مجازات و تخفیف آن زیاد است.
جامعه شناسان روش دادرسی در سیستم فرانسوی را دقیقتر از روش انگلیسی می دانند زیرا که قاضی کمتر از اعضای هیات منصفه (که از میان مردم معمولی شهر انتخاب می شوند) تحت تاثیر احساسات عاطفی قرار می گیرد. در نظام قضایی آمریکا، دادیار و بازپرس قاضی بشمار نمی آیند، بلکه دنباله پلیس و از کارکنان قوه مجریه هستند. بسیار دیده شده است که یک وکیل قضایی بکارگرفته شده است تا در نقش دادیار و بازپرس مجرمیت یک متهم و یا فرد مورد سوء ظن را ثابت کند و متهم را به صورت مجرم تحویل دادگاه دهد تا دفعات بعد هم از او برای دادیاری و بازپرسی دعوت شود (و بیکار نماند) و در اینجاست که موضوع «Plea Bargain پلی بارگین» به میان می آید و ای بسا فردی که گناهی مرتکب نشده برای خلاص کردن خود از مجازات سنگین تسلیم نظر دادیار شود و در برابر وعده تخفیف مجازات و یا تعلیق آن اتهام را بپذیرد (اعتراف کند)!.
۱۳ اپریل یادآور سه قتل عام در قرن بیستم
ــ ۱۳ اپریل ۱۸۷۳ (۲۴ فروردین) و در جریان انتخابات ایالتی لوئیزیانای آمریکا، گروهی سفیدپوست در شهر «کول فکس» واقع در مرکز این ایالت به سوی سیاهپوستان که امکان یافته بودند برای نخستین بار در رای دادن شرکت کنند آتش گشودند و شماری را کشتند و عده ای را مجروح کردند. طبق گزارش دولت و با ذکر نام مقتولین، در این قتل عام ۸۱ تن کشته شده بودند ولی مورّخان شمار مقتولین را ۱۰۵ تا ۱۵۰ تن نوشته اند. مهاجمین اجساد بسیاری از مقتولین سیاه را به رودخانه انداخته بودند. با اینکه در انتخابات آن سال تنها سیاهپوستانی که معلومات سیاسی متعارف (اینتلکچوال فیتنس) داشتند و مالیات پرداخت کرده بودند می توانستند رای بدهند، سفیدپوستان این محدودیت را هم زیاد می دانستند و مخالف هرگونه رای دادن سیاهان بودند. از ژانویه ۲۰۰۹ که ایالات متحده دارای رئیس جمهور سیاهپوست شده است باردیگر از این زمزمه ها مخصوصا از ناحیه جناح «تی پارتی» به گوش می رسد. از اشاراتی که در گزارش های رسانه ای به چشم می خورد چنین برمی آید که گروههای میلیشیایی سفید پوست در برخی از ایالت های آمریکا چند برابر شده اند.
نگاره ای از جنایت فول فکس
ــ ۱۳ اپریل ۱۹۱۹ در شهر امریتسار (امریتسر) پنجاب، به دستور ژنرال انگلیسی «رجینال دایر» بسوی معترضین هندی به گران شدن اجناس تیراندازی شد و در این تیراندازی که تا تمام شدن فشنگ نظامیان انگلیسی ادامه داشت ۳۷۹ هندی (مرد، زن و کودک) کشته و ۱۵۲۶ تن دیگر مجروح شدند. نظامیان هندی در بازگشت از جبهه های جنگ جهانی اول مطالب متعدد از ضعف و زبونی انگلیسی ها برای بستگان و دوستان خود بیان می داشتند و هندیان با شنیدن این واقعیت ها از زبان آنان، دیگر حاضر به تحمل آقایی دولت لندن بر شبه قاره هند نبودند و از هر فرصت برای اعتراض و شورش استفاده می کردند و تظاهرات خیابانی امریتسار در همین راستا بود. نظامیان هندی زیر فرمان افسران انگلیسی در جنگ جهانی اول ـ در جبهه های اروپا و خاورمیانه شرکت کرده بودند. هندوستان (تمامی شبه قاره) تا سال ۱۹۴۷ مستعمره دولت لندن بود.
ــ ۱۳ اپریل ۱۹۷۵ و در پی تیراندازی پراکنده به یک کلیسا در محله مارونی های بیروت، میلیشیای مسیحی (فالانژهای عضو حزب کتائب به رهبری پیر جمایل) آن تیراندازی را کار آوارگان فلسطینی وانمود کرد و به سوی یک اتوبوس حامل اعضای سازمان آزادی فلسطین که برای شرکت در یک گردهمایی عازم اردوگاه تل الزعتر بود آتش گشود و ۲۶ تن از سرنشینان اتوبوس را کشت که نتیجه اش جنگ داخلی ۱۵ ساله لبنان بود.
۱۹۴۵ - ارتش شوروی شهر وین را تصرف کرد
۱۳آوریل سال۱۹۴۵ ارتش شوروی شهر وین را تصرف کرد و ۹۰هزار تن از نظامیان هیتلر را به اسارت گرفت. اتریش (سرزمین ژرمننشین) در سال۱۹۳۸ به آلمان پیوسته و یکی از ایالات آلمان (رایش سوم) شده بود. شوروی در جریان جنگ جهانی دوم، از زمان حمله ارتش هیتلر به آن کشور در ۱۹۴۱ تا تصرف برلین در آوریل۱۹۴۵، نزدیک به ۲۷میلیون کشته، تلفات داد؛ حال آنکه جمع کل تلفات آمریکا در دو جبهه اروپا و آسیا به نیم میلیون نفر هم نرسید. شکست نظامی هیتلر عمدتا به دست ارتش شوروی صورت گرفت و این ارتش بود که برلین را تصرف کرد ولی در اواخر دهه۱۹۸۰ غرب موفق به فریب دادن گورباچف و دستیارانش شد و هر آنچه را که شوروی از شکست هیتلر به دست آورده بود داوطلبانه از دست داد! گورباچف با انحلال پیمان ورشو موافقت کرد به این شرط که ناتو هم منحل شود که برخلاف انتظار، پس از فروپاشی اسرارآمیز شوروی، ناتو نه تنها منحل نشد بلکه گسترش یافت و به داخل شوروی سابق هم راه یافت و در همان پایگاههایی که با پول روسها در سه کشور بالتیک شوروی ساخته شدهاند مستقر شد. وزیر دفاع روسیه در آوریل۲۰۰۷ و ۱۶سال پس از فروپاشی شوروی، برای نخستین بار اظهارداشت که در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ روسها فریب غرب را خوردند و با ابطال پیمان ورشو و تخلیه اروپای شرقی از نیروهای خود موافقت کردند که دنباله آن فروپاشی شوروی بود. چند صاحبنظر در چهار روز گذشته در تفسیر توافق هفتم آوریل۲۰۱۰ سران آمریکا و روسیه به کاهش دادن و مساوی کردن سلاحهای هستهای ۲کشور و وسائل انتقال آنها نوشتهاند که روسها یک بار دیگر فریب خوردند زیرا که روسیه دارای ۱۲ هزار و آمریکا ۸ هزار سلاح اتمی است و تولید چهار هزار بمب و کلاهک شوخی نیست.
۱۲۸۸ - آغاز دومین دوره مشروطه یا تجدید حیات مشروطیت
دومین دوره مشروطه با افتتاح دومین مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۲۸۸ ش برابر با دوم ذیقعده ۱۳۲۷ ق آغاز شد. این دوره با محدودتر کردن مداخله شاه و لغو سیستم صنفی انتخابات به دلیل ناهماهنگی در ترکیب اعضای مجلس شورای ملی و کارشکنی عناصر وابسته به دربار و مداخلات کشورهای خارجی و نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، با مشکلات فراوانی مواجه گردید. مجلس دوم از یک سو با مقاومت در برابر تحمیلات دولت روسیه و انگلیس، رسالتی را که قیام دلیرانه مردم مسلمان ایران برعهده اش گذارده بود عمل مینمود و از سوی دیگر با استخدام مستشاران خارجی و واگذاری پستهای مهم به آنان، حیات و نفوذ دوباره روشنفکران غربگرا را جانی دوباره داد. این امر زمینه دخالت بیشتر روس و انگلیس را فراهم آورد و حوادث دردناکی را باعث گردید. قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز، آغاز نهضت جنگل در گیلان و قیام تنگستانی ها در بوشهر از جمله وقایع مهم و مردمی این دوره به شمار میروند. دوره دوم مشروطه با قدرتگیری رضاخان و آغاز دیکتاتوری او رو به افول نهاد و دوره سوم مشروطه از ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ آغاز شد.
۱۹۶۰ - روزی که ایران دارای جت جنگنده شد
در رابطه با پیمان بغداد- یکی از اتحادیههای نظامی غرب پیرامون شوروی- دولت آمریکا ۲۴فروردین ۱۳۳۹ (۱۳آوریل۱۹۶۰) و در جریان اجلاس سران آن اتحادیه در تهران که پس از کنارهگیری عراق به سنتو (سازمان پیمان مرکزی) تغییر نام داده بود، به نیروی هوایی ایران جت جنگده از نوع «اف ــ ۸۶» تحویل داد و به این ترتیب، ایران برای نخستین بار دارای جنگنده جت شد. ایران از خرداد۱۳۰۳ (۸۶سال پیش) دارای نیروی هوایی است. این نیرو در شهریور۱۳۲۰ به رغم تسلیم شدن نیروی زمینی (در نتیجه خیانت چند افسر ارشد)، تا آخرین قطره بنزین از آسمان وطن دفاع جانانه کرد. دولت ایران پنج سال پس از دریافت جت اف ـ ۸۶ از آمریکا، و در جریان جنگ پاکستان و هند، تعدادی از این جنگندهها را (بهصورتی محرمانه و احتمالا به اشاره واشنگتن) در اختیار پاکستان قرارداد.
مستشاران نظامی آمریکا در ایران در گزارشها و خاطرات خود که بهصورت کتاب انتشار یافته است از مهارت خلبانان ایرانی در بکار بردن جتهای جنگنده بهویژه در عملیات آکروبات ابراز شگفتی کردهاند. این مستشاران نوشتهاند که این استعداد ایرانی را قبلا نمیتوانستند باور کنند. در یادداشتهای یکی از این مستشاران (که در خاطرات دولتمردان آمریکایی نیز مورد استناد قرارگرفته است) به میهندوستی خلبانان نیروی هوایی ایران اشاره شده و چنین آمده است: در چند مورد که هواپیما (جت جنگنده) در حال سقوط بود خلبان ایرانی با اینکه میتوانست بیرون بجهد و جان خود را نجات دهد در کابین باقی مانده بود تا آخرین تلاش را جهت نجات جنگنده که برای وطنش ذیقیمت و کمیاب بود بکار برد و جانش را بر سر این احساس که جز وطندوستی نام دیگری ندارد از دست داد.
۱۹۸۰ - تحریم المپیک مسکو
سیزدهم اپریل ۱۹۸۰ (۲۴ فروردین در سال ۱۳۵۹) دولت واشنگتن با هدف اعتراض به عملیات نیروهای نظامی شوروی در افغانستان بازیهای المپیک مسکو را تحریم کرد. درپی این اقدام واشنگتن، بیشتر دولت های بلوک غرب و دوستانشان دست به تحریم مسابقه های ورزشی مسکو زدند که در تابستان آن سال انجام شد. این تحریم، سیاست را علنی تر از همیشه وارد دنیای ورزش و مسابقه های جهانی المپیک کرد که باید جریانی غیر سیاسی باشند و قراربود به دور از بازی های سیاسی و هرگونه ارعاب دولتی و بهره برداری ـ به صورت تغییر افکار عمومی انجام شوند.
استفاده بلوک غرب از المپیک سال ۱۹۸۰ مسکو برای تبلیغات و بکاربردن «PR = روابط عمومی» نیرومند خود جهت منفی سازی اذهان جهانیان علیه شوروی و هموار ساختن راه برای اجرای مقاصد سیاسی اش، سران مسکو را تقریبا غافلگیر کرده بود زیرا که به فرضیه «مسالمت آمیز و خارج از سیاست ها و گروکشی بودن مسابقه های جهانی ورزش» دلخوش کرده و نظر چند مفسر که قبلا و غیرمستقیم به آنان چنان هشداری را داده بودند؛ یا باور نکرده بودند و یا اینکه آن را به اطلاعشان نرسانیده بودند!. سران مسکو همچنان تکرار می کردند که به خواست دولت کابل نیرو به افغانستان فرستاده و قصد دیگری از این کار نداشته اند و هر زمان که کابل بگوید؛ این نیروها را خارج خواهند ساخت. دیدیم که شوروی چند سال بعد از افغانستان خارج شد و غرب اینک به همان صورت جایش را گرفته و افغانها کشتار می شوند و امنیت آن زمان را هم ندارند.