در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۶۶۵۹
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۳
براساس پژوهش‌های صورت‌گرفته، نحوه رفتار با افراد در دوران کودکی، تأثیری اساسی بر سلامت روانی آن‌ها دارد به نحوی که ممکن است تا دوران بزرگسالی، زخم‌های التیام‌نیافته زیادی در درون خود داشته باشند؛ زخم‌هایی که با بی‌صداترین و نامرئی‌ترین روش‌ها زندگی افراد را ویران می‌کنند.

به گزارش پایگاه خبری دانا از وبگاه هَک اِسپیریت (Hack Spirit)، اگر افراد در دوران کودکی، کمتر محبت ببینند، ممکن است سبک دلبستگی اجتنابی، استقلال بیش از حد، یا تمایل به انجام رفتارهای مردم‌پسند پیدا کنند یا از تعهد وحشت داشته باشند؛ اما خبر خوب اینکه همه این صفات را می‌توان مدیریت و درمان کرد و در نهایت در گذشته باقی گذاشت. البته این موضوع، نیاز به تلاش دارد. اولین قدم این است که افراد تشخیص دهند دوران کودکی چگونه بر آن‌ها تأثیر گذاشته است.

افرادی که در کودکی محبت چندانی دریافت نمی‌کنند، معمولاً ویژگی‌هایی را در بزرگسالی بروز می‌دهند که در پی می‌آید:

۱. استقلال بیش از حد؛ یکی از مواردی است که نشان می‌دهد نیازهای یک فرد در دوران کودکی برآورده نشده است: وقتی او به دلداری نیاز داشته، با پرخاش مواجه می‌شده، وقتی نیاز به توجه داشته، نادیده گرفته می‌شده، هر وقت نیاز داشته از او مراقبت شود، باید از فردی که وظیفه مراقبت از او را بر عهده داشته، مراقبت می‌کرده (آنچه کودک‌والدی نامیده می‌شود).

افرادی که دچار استقلال بیش از حد هستند، در هنگام نیاز، کمک دیگران را نمی‌پذیرند، بیش از توان خود مسئولیت‌ بر عهده می‌گیرند، احساس می‌کنند فقط می‌توانند روی خودشان حساب کنند و در نهان می‌ترسند که رها شوند یا پذیرفته نشوند.

 

کم‌توجهی به کودکان؛ عامل زخم‌های عمیق بزرگسالی

 

۲. تلاش مداوم برای دریافت تأیید دیگران؛ اگر فردی خواهان تحسین دیگران است، نشانه دیگری است که احتمالاً کمتر از آنچه در دوران کودکی برای فرد لازم بوده، توجه دریافت کرده است.

۳. بی‌اعتمادی به علاقه دیگران؛ به گفته متخصصان تروما (روان‌زخم) ممکن است بر احساس امنیت فرد تأثیر بگذارد که احتمالاً باعث می‌شود فرد احساس ترس یا اضطراب کند. تروما یا ضربه در دانش پزشکی به هر نوع ضربه، جراحت، شوک، آسیب و حادثه واردشده بر بدن گفته می‌شود، مشروط به اینکه از خارج به بدن وارد شده باشد و عامل درونی، علت ایجاد آسیب نباشد.

آن‌ها به این واقعیت عادت ندارند که عشق دیگران به آن‌ها ممکن است سالم، طولانی‌مدت و ایمن باشد. دلبستگی برای آن‌ها به معنای بحران، ناامنی و ناسازگاری است.

 

کم‌توجهی به کودکان؛ عامل زخم‌های عمیق بزرگسالی

 

۴. ترس از تعهد یا آسیب‌پذیری؛ برخی از مردم از یکی می‌ترسند و برخی از هر دو که در هر صورت نشان‌دهنده وجود مشکل است. از آنجا که به دائم بودن علاقه دیگران اعتماد ندارند، به آن‌ها اجازه نزدیک شدن نمی‌دهند؛ زیرا می‌ترسند مانند زمان کودکی احساس نادیده گرفته شدن، ناامیدی و خیانت را تجربه کنند.

۵. تلاش زیاد برای بیان نیازهای خود؛ به گفته روانشناسان، کودکانی که تروما را تجربه کرده‌اند، گاهی برای یادگیری همان مرزها و رفتارهایی که دیگران آن‌ها را بدیهی می‌دانند، تلاش فراوان می‌کنند. یکی از این رفتارها بیان نیازها و خواسته های خود است.

افرادی که در کودکی محبت بسیار کمی دیده‌اند با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ زیرا به احتمال زیاد به آن‌ها آموزش داده نشده نیازها و مرزهای خود را بیان کنند. خوشبختانه می‌توان این مهارت‌ها را به این افراد آموزش داد.

۶. دشوار دانستن حل تعارض‌ها؛ تعارض بخشی اجتناب‌ناپذیر از هر رابطه است. اگر افراد در دوران کودکی توجه زیادی دریافت نکنند، در دوران بزرگسالی، ممکن است تندخویی یا منفعل بودن را به پرداختن به خودِ موضوع ترجیح دهند یا برعکس، برای جلب توجه فرد مقابل دعوا راه بیندازند و در هر صورت روش آن‌ها برای حل تعارض‌ها چندان سالم نباشد.

 

کم‌توجهی به کودکان؛ عامل زخم‌های عمیق بزرگسالی

 

۷. خودداری از عشق‌ ورزیدن و اعتباربخشی به خود؛ زمانی که افراد بیاموزند غم، خشم و اضطراب آن‌ها مربوط به کودک زخمی درونشان است و به بهبود دردهای آن کودک کمک کنند پیشرفت خواهند کرد. افراد باید متوجه شوند به دلیل دریافت محبت بسیار کم حین رشد، احساس می‌کنند نامرئی و بی‌اعتبار هستند و امیدی ندارند کسی به حرف‌های آن‌ها گوش دهد و آن‌ها را بفهمد.

آن‌ها در بزرگسالی، تمایل دارند همان الگوها را ادامه دهند یا دنبال دریافت تأیید و محبت از دیگران باشند، به این امید که بتوانند از دیگران چیزی را دریافت کنند که از مراقبانشان در دوران کودکی دریافت نکرده‌اند.

متخصصان معتقدند تنها کسی که می‌تواند همه اعتبار دنیا را به شما بدهد خودتان هستید. اگر بزرگسال درونِ شما دلداری دادن به کودک را یاد نگیرد، هرگز دیده نخواهید شد.

وقت آن رسیده است که کمی عشق و محبت به خود نشان دهید و مراقبی باشید که آرزو می‌کنید داشته باشید.

برچسب ها: کم توجهی
ارسال نظر