فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، پایگاه خبری دانا ، گروه سلامت و سبک زندگی؛ در سالهای اخیر، میزان تشخیص اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) در کودکان افزایش قابلتوجهی داشته است. بسیاری از والدین و معلمان مشاهده میکنند که کودکان بیش از گذشته این برچسب را دریافت میکنند، حتی در مواردی که رفتارهای آنها ممکن است در محدوده طبیعی رشد کودکانه باشد. این افزایش تشخیص دلایل متعددی دارد که شامل تغییر در معیارهای پزشکی، فشارهای اجتماعی و آموزشی، و تغییر سبک زندگی کودکان است.
یکی از مهمترین عواملی که باعث شده تشخیص ADHD رایجتر شود، تغییر در معیارهای پزشکی و روانشناختی است. در گذشته، این اختلال تنها در مواردی با شدت بالا تشخیص داده میشد، اما امروزه دامنه علائم گستردهتر شده و بسیاری از رفتارهایی که پیشتر بهعنوان بخشی از رشد طبیعی کودک در نظر گرفته میشد، اکنون در دستهبندی اختلال قرار میگیرد. برای مثال، کودکی که در کلاس حوصلهاش سر میرود، زیاد صحبت میکند یا بیقراری نشان میدهد، ممکن است بدون بررسیهای عمیقتر، بهعنوان فردی دارای بیشفعالی شناخته شود. این تغییر معیارها باعث شده است که تعداد بیشتری از کودکان تحت این تشخیص قرار بگیرند، حتی اگر مشکلات جدی عملکردی نداشته باشند.
از سوی دیگر، فشارهای اجتماعی و آموزشی نیز در این افزایش نقش دارند. امروزه سیستمهای آموزشی اغلب انتظارات بالایی از کودکان دارند و محیطهای یادگیری بیشتر به سمت نشستنهای طولانیمدت و تمرکز پایدار سوق داده شدهاند. در حالی که کودکان ذاتاً نیاز به حرکت و فعالیت دارند، بسیاری از آنها در محیطهای آموزشی ساختارمند امروزی دچار چالش میشوند. این عدم سازگاری میتواند بهاشتباه بهعنوان نشانهای از بیشفعالی تفسیر شود، درحالیکه در بسیاری از موارد، کودک صرفاً نیاز به روشهای یادگیری پویا و متناسب با ویژگیهای رشدی خود دارد.
همچنین، تغییر در سبک زندگی کودکان نقش مهمی در این مسئله دارد. با افزایش استفاده از فناوریهای دیجیتال، کاهش فعالیتهای فیزیکی و تغییر در الگوهای خواب، بسیاری از کودکان دچار مشکلات تمرکز و بیقراری میشوند. مطالعات نشان دادهاند که استفاده بیشازحد از صفحهنمایشها و کاهش تعاملات اجتماعی طبیعی میتواند باعث افزایش رفتارهای شبیه به بیشفعالی شود. در نتیجه، کودکانی که زمان زیادی را صرف بازیهای دیجیتال یا تماشای ویدئوها میکنند، ممکن است در محیطهای سنتی مانند مدرسه دچار بیحوصلگی و عدم تمرکز شوند، که این خود میتواند به تشخیص اشتباه منجر شود.
یکی دیگر از دلایل این افزایش، تأثیر صنعت داروسازی و تجاریسازی درمان ADHD است. با توجه به اینکه درمان دارویی برای این اختلال در بسیاری از کشورها بهعنوان یک راهکار سریع و مؤثر معرفی شده است، گرایشی به سمت استفاده گستردهتر از داروهای محرک مانند متیلفنیدات (ریتالین) ایجاد شده است. برخی والدین و معلمان، بهدلیل فشارهای آموزشی و مشکلات رفتاری، بهدنبال راهحلی سریع هستند و مصرف دارو بهعنوان یک گزینه آسانتر پیشنهاد میشود، درحالیکه بسیاری از این کودکان ممکن است تنها به تغییر در روشهای تربیتی و آموزشی نیاز داشته باشند.
بهطور کلی، افزایش میزان تشخیص ADHD و برچسبزنی به کودکان نتیجه ترکیبی از عوامل علمی، اجتماعی و فرهنگی است. درحالیکه این اختلال در برخی کودکان یک مشکل واقعی است که نیاز به مداخله تخصصی دارد، اما در بسیاری از موارد، رفتارهای طبیعی کودکانه بهاشتباه بهعنوان بیشفعالی تعبیر میشود. بنابراین، ضروری است که تشخیص این اختلال با دقت و بررسیهای دقیقتری انجام شود تا از برچسبزنی نادرست و پیامدهای منفی آن برای کودکان جلوگیری شود.