
به گزارش پایگاه خبری دانا،به نقل از روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی؛ جشنواره چهل و سوم فیلم فجر با پایان خود جای خالی یک جایزه را به سازندگان آثار سینمایی نشان داد. دفتر پاسداشت زبان فارسی در حوزه هنری نخستین جایزه و تجلیل خود را به دلیل توجه ویژه به زبان فارسی از بین فیلمهای حاضر در جشنواره، به فیلم «بچه مردم» اهدا کرد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، از سبک، ژانر، کارگردانی و بازیگردانیها زیاد صحبت شده، «پارسیجان» آمده است تا از دریچه دیگری به فیلمها نگاه کنیم. زاویه نگاهی که سالها جای خالی آن احساس میشد؛ توجه به «کلمه» و آنچه کلمه را به هویت ما پیوند میدهد؛ «زبان پارسی». جشنواره فجر آیینهای است برای نشان دادن فرهنگ عمومی و دغدغههای مشترک انسانی و این ظرف زمانی که انتخاب شده، محمل برگزاری جشنوارهای ملی با دغدغههای مبتنی بر هویت ایرانی اسلامی ملت ایران است. ملتی که چهل و شش سال قبل زیر یوق رژیمی وابسته تا نابودی کامل ایران میرفت، با نهضتی و انقلابی به اصل خود بازگشت و ریشههای هویتی خود را محکم کرد. بخش مهم این هویت پیچیده، بُعد ایرانی آن است با همه پارامترهایی که دارد و باز هم مهمترین آن «زبان» است.
حالا در پایان این محمل فرهنگی هنری که به مناسبت این رجعت و بازگشت به خویشتن هرساله برگزار میشود، دلسوزان زبان فارسی با ایدهای پخته به فکر پاسداری از این هویت در مقابل هجوم فرهنگی که گویا به همه عرصههای هنر ما چنگ انداخته، رسیدهاند. دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری انقلاب اسلامی ایده طراحی نشان «پارسیجان» را در همین راستا اجرا کرده است. نخستین آیین اهدای این نشان در ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۳ درحالی برگزار شد که هیئت داوران پنج فیلمنامه سینمایی فجر را به عنوان نامزدهای دریافت این نشان معرفی کردند؛ استادانی چون یوسفعلی میرشکاک، بهروز افخمی، حمیدرضا شعیری، رامتین شهبازی و مهدی صالحی داوری فیلمنامهها را انجام داده و فیلم سینمایی «رها» نوشته محمدعلی حسینی و حسام فرهمند را شایسته تجلیل شناختند. عناصر کلامی، گفتاری، گفتمانی و روایت شناسی از ویژگیهایی بودند که در این راستا در تمامی فیلمها بررسی شدند و جایزه ویژه «پارسیجان» به فیلم «بچه مردم» رسید.
«بچه مردم» از حیث گفتمانی، گفتمان هویت را پیگیری میکند چراکه سوژه اصلی قصه، بچههایی هستند که در پرورشگاه زیست کردهاند و در پی آینده خود میدوند. در روایت فیلم، نقش اول از همان ابتدا، کودکیاش به لغتنامه گره خورده و این کلمات است که او را در دوراهیها هدایت میکند. فیلم حتی از این ویژگی استفاده بصری میکند و فضای تحریریه روزنامه و چاپخانه را نقطه عطف شناسایی استعداد کاراکتر به تصویر میکشد. بیشتر کنشهای او تا نیمه فیلم حول محوریت جمعی که با کلمه سروکار دارند، اتفاق میافتد. کاراکتر رویاپرداز است و بسیاری از خاطرات تلخ او در فضای کمدی هضم و زهر تلخ آن گرفته میشود و این دلیلی است که چرا نویسنده زبان کمدی را برای فیلمنامه انتخاب کرده است. طوریکه کمدی و فیلمنامه را نمیتوان از یکدیگر جدا کرد و به تعبیر رامتین شهبازی داور این رویداد و منتقد سینما، این کمدی در بطن فیلمنامه و در ستون فقرات فیلمنامه قرار گرفته، یعنی در زبانِ اثر جای گرفته است.
دایره لغات فیلم نیز غنی است چراکه نویسنده آن یعنی فائزه یارمحمدی که دهه ۴۰ تا ۶۰ شمسی را روایت میکند، باید به زبان آن دوره زمانی وفادار باشد. این وفاداری باید به گونهای باشد که همهفهم سخن بگوید و این فیلم از عهده این کار به خوبی برآمده است. نکته مهم درباره «بچه مردم» این است که زبان گفتاری آن دوره از تاریخ که آنچنان دور از ما هم نیست. روایت قصه پیش روی ما روایتی دارد که از بسیاری دستبردهای زبانی دهه اخیر به سبب گسترش فضای مجازی دور مانده و به اصل و ریشه زبان فارسی نزدیکتر است. در فرم نیز «بچه مردم» خواسته یا ناخواسته به زبان فارسی وفادار بوده و در پرده سوم اثر، پررنگتر از دو پرده قبل، با نشانههایی به شدت پررنگ، شخصیت اصلی را نامهنویس و نامهرسان جبهه قرار داده است؛ یعنی قصههای یکسوم نهایی ذیل نامهنگاریهای سوژهها روایت میشود.
به طور کلی فیلم «بچه مردم» فارغ از تمام ویژگیهای فرمی و حساسیتهای فنی که فیلمهای مختلف میتوانند آنها را داشته باشند، یک ویژگی منحصربهفرد دیگر نیز دارد؛ استفاده از زبان و کلمات بهعنوان بخشی از داستان. ویژگی که کاملا به استخدام داستان درآمده است و لفاظی و اضافهگویی به حساب نمیآید. کلمات همانگونه که سرنوشت مهبد جهان نوش یا «ابوالفضل» داستان را در فیلم «بچه مردم» برای همیشه متحول میکنند، میروند تا فرم روایت و نحوه استفاده از زبان را در سینمای ایران تغییر دهند.