فاطمه سادات زاهدی ، کارشناس ارشد مشاوره ، پایگاه خبری دانا ، گروه سلامت و سبک زندگی؛ این هفته در در بخش معرفی کتاب به معرفی کتاب " جوان و بحران" هویت پرداخته است .
کتاب «جوان و بحران هویت» نوشته دکتر محمدرضا شرفی، اثری است در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی که به بررسی یکی از مهمترین دغدغههای دوران معاصر یعنی بحران هویت در نسل جوان میپردازد. نویسنده در این کتاب تلاش کرده تا با رویکردی علمی و در عین حال کاربردی، به تحلیل وضعیت روانی و اجتماعی جوانان در رویارویی با بحران هویت بپردازد و راهکارهایی برای مواجهه صحیح با آن ارائه دهد. این اثر برای دانشجویان، والدین، معلمان، مشاوران و تمامی کسانی که با نسل جوان در ارتباط هستند میتواند سودمند باشد.
در آغاز کتاب، نویسنده مفهوم «هویت» را بهعنوان عنصری بنیادین در شخصیت فردی و اجتماعی انسان تعریف میکند. از نظر او، هویت ترکیبی است از آگاهی فرد نسبت به خویشتن و نقشهایی که در جامعه ایفا میکند. او تأکید میکند که فرآیند شکلگیری هویت، بهویژه در دوران نوجوانی و جوانی، یکی از پیچیدهترین و حساسترین مراحل رشد روانی انسان است. در این میان، بحران هویت زمانی رخ میدهد که فرد در یافتن پاسخ به پرسشهایی مانند «من کیستم؟»، «چه میخواهم؟» و «نقش من در جامعه چیست؟» دچار سردرگمی شود. این بحران اگر مدیریت نشود، میتواند پیامدهایی چون بیهدفی، انزوا، گرایش به رفتارهای انحرافی و حتی افسردگی را به دنبال داشته باشد.
دکتر شرفی در این اثر، نظریههای مختلف روانشناسی بهویژه نظریه اریک اریکسون را مبنا قرار میدهد. به عقیده او، دوران نوجوانی و جوانی، مرحلهای بحرانی در چرخه رشد هویتی انسان است و در صورت نبود حمایت اجتماعی و خانوادگی، فرد ممکن است در این مرحله متوقف شده یا بهسوی هویتهای جعلی و تحمیلی کشیده شود. او ضمن تحلیل ساختار هویت، به بیان انواع آن چون هویت فردی، اجتماعی، ملی و دینی میپردازد و نشان میدهد که چگونه تداخل یا تعارض میان این انواع میتواند به بروز بحران در ذهن و رفتار جوانان منجر شود.
یکی از نکات برجسته کتاب، بررسی عوامل موثر در شکلگیری بحران هویت است. نویسنده این عوامل را در سه دسته عمده قرار میدهد: فردی، خانوادگی و اجتماعی. در بُعد فردی، مسائلی مانند کمبود اعتمادبهنفس، ضعف در مهارتهای ارتباطی، و ناتوانی در تصمیمگیری بهعنوان عواملی یاد شدهاند که جوان را مستعد بحران میسازند. در سطح خانواده، دکتر شرفی به نقش تربیت نادرست، نبود گفتوگوی موثر، و تضادهای میاننسلی اشاره میکند. در سطح اجتماعی نیز، عواملی چون نابرابریهای اقتصادی، نبود فرصتهای شغلی، تغییرات فرهنگی ناشی از جهانیشدن و رسانههای نوین، نقش بسزایی در تضعیف یا گمگشتگی هویت جوان دارند.
یکی از نکات مهمی که نویسنده بر آن تاکید میکند، اهمیت مشارکت اجتماعی در فرآیند هویتیابی است. او مینویسد که وقتی جوان در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، هنری یا دینی مشارکت میکند، احساس تعلق بیشتری به جامعه پیدا میکند و این تعلق میتواند از بروز یا تشدید بحران هویت جلوگیری کند. همچنین نویسنده به نقش مهم نظام آموزشی اشاره دارد. از نظر او، نظام آموزشی باید فضایی فراهم آورد که در آن جوانان بتوانند خود را بشناسند، استعدادهایشان را کشف کنند و احساس مفید بودن داشته باشند.
نویسنده در ادامه، نشانههای بروز بحران هویت را توضیح میدهد. این نشانهها شامل سردرگمی در اهداف، تغییر مداوم نگرشها و رفتارها، تقلید افراطی از دیگران، گرایش به مصرفگرایی، بیاعتمادی به خود و جامعه، و دوری از مسئولیتپذیری است. او این نشانهها را بهمثابه زنگ خطری برای والدین، مربیان و مسئولان جامعه میداند که باید با دقت مورد توجه قرار گیرند.
در بخش پایانی کتاب، نویسنده راهکارهایی برای پیشگیری و مقابله با بحران هویت ارائه میدهد. او توصیه میکند که والدین و مربیان با ایجاد فضایی امن، پرمحبت و گفتوگومحور، زمینه شناخت بهتر خود و شکلگیری هویت سالم در جوانان را فراهم کنند. همچنین تأکید میکند که معنویتگرایی، مطالعه عمیق در باب تاریخ و فرهنگ بومی، و تقویت حس مسئولیت اجتماعی، از جمله عواملی هستند که میتوانند به استحکام هویت جوانان کمک کنند. از منظر او، بازگشت به ریشههای فرهنگی و ارزشی به معنای انزوا از جهان مدرن نیست، بلکه میتواند بستری برای بازسازی هویتی اصیل و معنادار در دل تغییرات جهانی باشد.
در مجموع، کتاب «جوان و بحران هویت» تلاشی موفق در فهم عمیق یکی از مسائل بنیادین دوران معاصر است. نویسنده با زبانی روشن، تحلیلی جامع و نگاهی متعادل، توانسته است پلی میان نظریه و عمل برقرار کند و مخاطب را به تفکر، تامل و عمل در مسیر حل این بحران مهم دعوت نماید.